پرش به محتوا

بصائر الدرجات الكبری في فضائل آل‌محمد(ص): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'می‎ک' به 'می‌ک'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ن' به 'ی‌ن')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'می‎ک' به 'می‌ک')
خط ۴۳: خط ۴۳:
وی در معرفی کتاب و مؤلف از متنی که میرزا محسن کوچه‎باغی (مصحح بصائر چاپ‎شده) تحت عنوان «سرد المقال في تنقيح حال الصفار» نوشته، استفاده کرده است؛ در این مقاله درباره کتاب چنین توضیح داده شده: کتاب دیگری تحت عنوان بصائر الدرجات وجود دارد که متعلق به [[اشعری، سعد بن عبدالله|سعد بن عبدالله بن ابی‌خلف اشعری]] (معاصر امام حسن عسکری(ع)) می‎باشد و تنها، نسخه‎ای از منتخب آن از شیخ حسن بن سلیمان برای ما باقی مانده. اثر حاضر غیر از آن کتاب (بصائر الدرجات [[اشعری، سعد بن عبدالله|سعد بن عبدالله]]) است و نسخه‎های خطی مختلفی از آن (بصائر الدرجات صفار) به دست ما رسیده است. ظاهرا بصائر الدرجات در ابتدا کتاب کوچکی بوده است و ترتیب مباحثش نیز با این که اکنون در دست ماست متفاوت بوده، سپس مصنفش به مطالب آن افزوده و به مطالبش ترتیب بخشیده تا به صورت کنونی (آنچه اکنون در دستان ماست) درآمده است؛ شاهد این ادعا مطلبی است که در اول کتاب «وسائل الشيعة» در هنگام شمارش مدارک این کتاب می‌نویسد: «كتاب بصائر الدرجات الصغری [[صفار، محمد بن حسن|لمحمد بن الحسن الصفار]] رحمه‌الله‌تعالی و كتاب بصائر الدرجات الكبری له». وی همچنین در انتهای همین کتاب می‌نویسد: «كتاب بصائر الدرجات للشيخ الثقة الصدوق محمد بن الحسن الصفّار و هي نسختان: صغری و كبری»<ref>ر.ک: همان، ص3-5</ref>.
وی در معرفی کتاب و مؤلف از متنی که میرزا محسن کوچه‎باغی (مصحح بصائر چاپ‎شده) تحت عنوان «سرد المقال في تنقيح حال الصفار» نوشته، استفاده کرده است؛ در این مقاله درباره کتاب چنین توضیح داده شده: کتاب دیگری تحت عنوان بصائر الدرجات وجود دارد که متعلق به [[اشعری، سعد بن عبدالله|سعد بن عبدالله بن ابی‌خلف اشعری]] (معاصر امام حسن عسکری(ع)) می‎باشد و تنها، نسخه‎ای از منتخب آن از شیخ حسن بن سلیمان برای ما باقی مانده. اثر حاضر غیر از آن کتاب (بصائر الدرجات [[اشعری، سعد بن عبدالله|سعد بن عبدالله]]) است و نسخه‎های خطی مختلفی از آن (بصائر الدرجات صفار) به دست ما رسیده است. ظاهرا بصائر الدرجات در ابتدا کتاب کوچکی بوده است و ترتیب مباحثش نیز با این که اکنون در دست ماست متفاوت بوده، سپس مصنفش به مطالب آن افزوده و به مطالبش ترتیب بخشیده تا به صورت کنونی (آنچه اکنون در دستان ماست) درآمده است؛ شاهد این ادعا مطلبی است که در اول کتاب «وسائل الشيعة» در هنگام شمارش مدارک این کتاب می‌نویسد: «كتاب بصائر الدرجات الصغری [[صفار، محمد بن حسن|لمحمد بن الحسن الصفار]] رحمه‌الله‌تعالی و كتاب بصائر الدرجات الكبری له». وی همچنین در انتهای همین کتاب می‌نویسد: «كتاب بصائر الدرجات للشيخ الثقة الصدوق محمد بن الحسن الصفّار و هي نسختان: صغری و كبری»<ref>ر.ک: همان، ص3-5</ref>.


وی سپس عباراتی از [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ]] در [[الفهرست (طوسی)|الفهرست]] و [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آغابزرگ تهرانی]] در تأیید این مطلب نقل می‌نماید و پس از آن از اعتماد [[حر عاملی، محمد بن حسن|صاحب وسائل]] و [[مجلسی، محمدباقر|مجلسی]] در [[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم‌السلام|بحار]] و سید محمدباقر گیلانی اصفهانی ملقب به حجت‎‎الاسلام و [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشی]]، به این کتاب و ستایش آن صحبت کرده و عباراتی را از برخی افراد مذکور در اعتبارش و اعتماد علما بر آن نقل می‎کند<ref>ر.ک: همان، ص5-6</ref>.
وی سپس عباراتی از [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ]] در [[الفهرست (طوسی)|الفهرست]] و [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آغابزرگ تهرانی]] در تأیید این مطلب نقل می‌نماید و پس از آن از اعتماد [[حر عاملی، محمد بن حسن|صاحب وسائل]] و [[مجلسی، محمدباقر|مجلسی]] در [[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم‌السلام|بحار]] و سید محمدباقر گیلانی اصفهانی ملقب به حجت‎‎الاسلام و [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشی]]، به این کتاب و ستایش آن صحبت کرده و عباراتی را از برخی افراد مذکور در اعتبارش و اعتماد علما بر آن نقل می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص5-6</ref>.


نویسنده، در قسمتی از جزء اول از جلد اول با عنوان «إنّ أمرهم صعب مستصعب»، 9 روایت در این ارتباط ذکر می‎کند که یکی از آنها چنین است: «حدّثني محمّد بن الحسين، عن إبراهيم بن أبي‎البلاد، عن سدير الصيرفي‎ قال: كنت بين يدي أبي‎عبداللّه(ع)، أعرض عليه مسائل قد أعطانيها أصحابنا إذ خطرت بقلبي مسألة، فقلت: جعلت فداك، مسألة خطرت (بقلبي) الساعة. قال: أ ليست في المسائل‎؟ قلت: لا. قال: و ما هي‎؟ قلت: قول أميرالمؤمنين(ع): «إنّ‎ أمرنا صعب مستصعب؛ لا يعرفه إلاّ ملك مقرّب أو نبي‎ مرسل أو عبدامتحن اللّه قلبه للإيمان». فقال: نعم، إنّ‎ من الملائكة مقرّبين و غير مقرّبين و من الأنبياء مرسلين و غير مرسلين و من المؤمنين ممتحنين و غير ممتحنين و إنّ‎ أمركم هذا عرض على الملائكة فلم يقرّ به إلاّ المقرّبون و عرض على الأنبياء فلم يقرّ به إلاّ المرسلون و عرض على المؤمنين فلم يقرّ به إلاّ الممتحنون»<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص73</ref>.
نویسنده، در قسمتی از جزء اول از جلد اول با عنوان «إنّ أمرهم صعب مستصعب»، 9 روایت در این ارتباط ذکر می‌کند که یکی از آنها چنین است: «حدّثني محمّد بن الحسين، عن إبراهيم بن أبي‎البلاد، عن سدير الصيرفي‎ قال: كنت بين يدي أبي‎عبداللّه(ع)، أعرض عليه مسائل قد أعطانيها أصحابنا إذ خطرت بقلبي مسألة، فقلت: جعلت فداك، مسألة خطرت (بقلبي) الساعة. قال: أ ليست في المسائل‎؟ قلت: لا. قال: و ما هي‎؟ قلت: قول أميرالمؤمنين(ع): «إنّ‎ أمرنا صعب مستصعب؛ لا يعرفه إلاّ ملك مقرّب أو نبي‎ مرسل أو عبدامتحن اللّه قلبه للإيمان». فقال: نعم، إنّ‎ من الملائكة مقرّبين و غير مقرّبين و من الأنبياء مرسلين و غير مرسلين و من المؤمنين ممتحنين و غير ممتحنين و إنّ‎ أمركم هذا عرض على الملائكة فلم يقرّ به إلاّ المقرّبون و عرض على الأنبياء فلم يقرّ به إلاّ المرسلون و عرض على المؤمنين فلم يقرّ به إلاّ الممتحنون»<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص73</ref>.


ترجمه: «محمد بن حسین از ابراهیم بن ابوبلاد از سدیر صیرفی روایت کرده که گفت: نزد امام صادق(ع) بودم و مسائلی را که برخی شیعیان به من گفته بودند، به ایشان عرضه می‎کردم که یکباره چیزی از ذهنم گذشت. عرض کردم: فدایت شوم! اکنون مسئله‎ای به قلب من خطور کرد. فرمودند: چیزی جز این مسائلی که مطرح کردی؟ عرض کردم: آری. فرمودند: چه مسئله‎ای؟ عرض کردم: فرمایش امیرالمؤمنین(ع) که: «امر ما دشوار است و سخت به دست می‎آید و جز ملک مقرب و نبی مرسل یا بنده‎ای که خداوند قلبش را برای ایمان امتحان کرده، آن را نمی‎شناسد.» امام صادق(ع) فرمودند: بله. در میان ملائکه، مقرب و غیر مقرب وجود دارد و در میان انبیا، مرسل و غیر مرسل و در میان مؤمنین، امتحان‎شده و امتحان‎نشده و این امر شما بر ملائکه عرضه شد و جز مقربین از آنان، به آن اقرار نکردند؛ همچنین بر انبیا عرضه شد و به‎جز فرستاده‎شدگان، به آن اعتراف و اقرار ننمودند و بر مؤمنین هم عرضه شد و جز امتحان‎شدگان، به آن اقرار نکردند».
ترجمه: «محمد بن حسین از ابراهیم بن ابوبلاد از سدیر صیرفی روایت کرده که گفت: نزد امام صادق(ع) بودم و مسائلی را که برخی شیعیان به من گفته بودند، به ایشان عرضه می‌کردم که یکباره چیزی از ذهنم گذشت. عرض کردم: فدایت شوم! اکنون مسئله‎ای به قلب من خطور کرد. فرمودند: چیزی جز این مسائلی که مطرح کردی؟ عرض کردم: آری. فرمودند: چه مسئله‎ای؟ عرض کردم: فرمایش امیرالمؤمنین(ع) که: «امر ما دشوار است و سخت به دست می‎آید و جز ملک مقرب و نبی مرسل یا بنده‎ای که خداوند قلبش را برای ایمان امتحان کرده، آن را نمی‎شناسد.» امام صادق(ع) فرمودند: بله. در میان ملائکه، مقرب و غیر مقرب وجود دارد و در میان انبیا، مرسل و غیر مرسل و در میان مؤمنین، امتحان‎شده و امتحان‎نشده و این امر شما بر ملائکه عرضه شد و جز مقربین از آنان، به آن اقرار نکردند؛ همچنین بر انبیا عرضه شد و به‎جز فرستاده‎شدگان، به آن اعتراف و اقرار ننمودند و بر مؤمنین هم عرضه شد و جز امتحان‎شدگان، به آن اقرار نکردند».


وی در جلد دوم و جزء هشتم کتاب، بابی دارد با عنوان «في الفرق بين الأنبياء و الرسل و الأئمّة(ع) و معرفتهم و صفتهم و أمر المحدّث»، که 20 روایت در آن، در تفاوت میان انبیا و رسولان و امامان(ع) بیان می‎دارد. در روایتی چنین آمده: «حدّثنا إبراهيم بن هاشم، قال: أخبرنا إسماعيل بن مهران، قال: كتب الحسن بن العبّاس المعروفي‎ إلى الرضا(ع): جعلت فداك! أخبرني ما الفرق بين الرسول و النبي‎ و الإمام‎؟ قال: فكتب - أو قال -: الفرق بين الرسول و النبي‎ و الإمام هو أنّ‎ الرسول الذي ينزل عليه جبرئيل فيراه و يسمع كلامه (و ينزل عليه الوحي) و ربّما نبّئ في منامه نحو رؤيا إبراهيم و النبي‎ ربّما يسمع الكلام و ربّما يرى الشخص و لم يسمع الكلام و الإمام هو الذي يسمع الكلام و لا يرى الشخص»<ref>ر.ک: همان، ج2، ص210</ref>.
وی در جلد دوم و جزء هشتم کتاب، بابی دارد با عنوان «في الفرق بين الأنبياء و الرسل و الأئمّة(ع) و معرفتهم و صفتهم و أمر المحدّث»، که 20 روایت در آن، در تفاوت میان انبیا و رسولان و امامان(ع) بیان می‎دارد. در روایتی چنین آمده: «حدّثنا إبراهيم بن هاشم، قال: أخبرنا إسماعيل بن مهران، قال: كتب الحسن بن العبّاس المعروفي‎ إلى الرضا(ع): جعلت فداك! أخبرني ما الفرق بين الرسول و النبي‎ و الإمام‎؟ قال: فكتب - أو قال -: الفرق بين الرسول و النبي‎ و الإمام هو أنّ‎ الرسول الذي ينزل عليه جبرئيل فيراه و يسمع كلامه (و ينزل عليه الوحي) و ربّما نبّئ في منامه نحو رؤيا إبراهيم و النبي‎ ربّما يسمع الكلام و ربّما يرى الشخص و لم يسمع الكلام و الإمام هو الذي يسمع الكلام و لا يرى الشخص»<ref>ر.ک: همان، ج2، ص210</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش