پرش به محتوا

تاریخ مذاهب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'می‎ک' به 'می‌ک'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ر' به 'ی‌ر')
جز (جایگزینی متن - 'می‎ک' به 'می‌ک')
خط ۴۱: خط ۴۱:
«هذا الكلام كان يبث بين المسلمين و لم يكن خافياً في جوهره عن أعين المعتزلة الذين كانوا يجادلون أهل الديانات الأخری و الزنادقه و هم لهذا يعلمون أن من يقول: القرآن غير مخلوق قد يؤديه إلی أن يقول إنه قديم...»<ref>ر.ک: محمد ابوزهره، ص159</ref>، عنوان [انگیزه معتزله] را در نظر گرفته، سپس آن را چنین ترجمه نموده است:
«هذا الكلام كان يبث بين المسلمين و لم يكن خافياً في جوهره عن أعين المعتزلة الذين كانوا يجادلون أهل الديانات الأخری و الزنادقه و هم لهذا يعلمون أن من يقول: القرآن غير مخلوق قد يؤديه إلی أن يقول إنه قديم...»<ref>ر.ک: محمد ابوزهره، ص159</ref>، عنوان [انگیزه معتزله] را در نظر گرفته، سپس آن را چنین ترجمه نموده است:


«این اندیشه [لازمه مخلوق نبودن، قدیم بودن است]، میان مسلمانان رواج می‎یافت و عمق معنای آن از چشم معتزله‌ای که با پیروان دیگر ادیان و زندیقان بحث و مناظره می‎کردند، پوشیده نمی‎ماند؛ بدین‎جهت آنان می‎دانستند کسی که می‎گوید قرآن مخلوق نیست، این عقیده، او را به اعتقاد به قدیم بودن قرآن می‌رساند و...»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص262</ref>.
«این اندیشه [لازمه مخلوق نبودن، قدیم بودن است]، میان مسلمانان رواج می‎یافت و عمق معنای آن از چشم معتزله‌ای که با پیروان دیگر ادیان و زندیقان بحث و مناظره می‌کردند، پوشیده نمی‎ماند؛ بدین‎جهت آنان می‎دانستند کسی که می‎گوید قرآن مخلوق نیست، این عقیده، او را به اعتقاد به قدیم بودن قرآن می‌رساند و...»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص262</ref>.


مترجم، پاورقی‎های مؤلف را بدون تصرف قابل‎ توجهی تکرار نموده است و پاورقی‎های خود را با نشانه «(م)» در انتهای آن مشخص نموده است.<ref>ر.ک: پاورقی، ص90، 103</ref>.
مترجم، پاورقی‎های مؤلف را بدون تصرف قابل‎ توجهی تکرار نموده است و پاورقی‎های خود را با نشانه «(م)» در انتهای آن مشخص نموده است.<ref>ر.ک: پاورقی، ص90، 103</ref>.
خط ۵۰: خط ۵۰:
مؤلف در آغاز به عوامل پیدایش اختلاف در میان امت اسلامی پرداخته و خاستگاه آن را در میان دیدگاه‎های اعتقادی یا موضع‎گیری‎های سیاسی مذاهب جستجو کرده است. از نگاه ابوزهره، عواملی چون دشواری مسائل کلامی، دخالت تمایلات نفسانی، اختلاف گرایش‎ها، تقلید از پیشینیان، ریاست‎طلبی و تمایل به نزدیک شدن به دربار پادشاهان و بالاخره نژادپرستی و تعصبات قومی و طایفه‌ای، از عمده‎ترین عوامل اختلاف‎های مذهبی در طول تاریخ بوده است. همچنین هم‎جواری مسلمانان با پیروان ادیان گذشته و تشرف برخی از آنان به آیین اسلام، بدون آنکه تمامی اندیشه‎های باطل و افکار خرافی خود را کنار گذاشته باشند، ترجمه شدن فلسفه یونان به زبان عربی و رواج آن در میان مسلمانان، وجود آیات متشابه در قرآن کریم که به‎ تصریح خود قرآن برای آزمودن ایمان مؤمنان بوده و تفاوت توانمندی‎ها و دیدگاه‎ها در نحوه استنباط احکام شرعی از منابع آن نیز از اسباب فرقه‎گرایی و تفرقه میان صفوف امت اسلامی بوده است.
مؤلف در آغاز به عوامل پیدایش اختلاف در میان امت اسلامی پرداخته و خاستگاه آن را در میان دیدگاه‎های اعتقادی یا موضع‎گیری‎های سیاسی مذاهب جستجو کرده است. از نگاه ابوزهره، عواملی چون دشواری مسائل کلامی، دخالت تمایلات نفسانی، اختلاف گرایش‎ها، تقلید از پیشینیان، ریاست‎طلبی و تمایل به نزدیک شدن به دربار پادشاهان و بالاخره نژادپرستی و تعصبات قومی و طایفه‌ای، از عمده‎ترین عوامل اختلاف‎های مذهبی در طول تاریخ بوده است. همچنین هم‎جواری مسلمانان با پیروان ادیان گذشته و تشرف برخی از آنان به آیین اسلام، بدون آنکه تمامی اندیشه‎های باطل و افکار خرافی خود را کنار گذاشته باشند، ترجمه شدن فلسفه یونان به زبان عربی و رواج آن در میان مسلمانان، وجود آیات متشابه در قرآن کریم که به‎ تصریح خود قرآن برای آزمودن ایمان مؤمنان بوده و تفاوت توانمندی‎ها و دیدگاه‎ها در نحوه استنباط احکام شرعی از منابع آن نیز از اسباب فرقه‎گرایی و تفرقه میان صفوف امت اسلامی بوده است.


مؤلف پس‎ از این مقدمه، به فرقه‎هایی که با انگیزه‎های سیاسی در جهان اسلام پدیدار گشته‌اند، می‌پردازد و مذهب شیعه را در کنار فرقه خوارج به‎عنوان دو گرایش سیاسی که در برابر جمهور مسلمانان قد برافراشتند، مطرح می‎کند و خاستگاه و انشعابات آن‎دو را بررسی می‎نماید. البته روشن است که نمی‎توان فرقه‌ای همچون شیعه را یک فرقه سیاسی صرف قلمداد کرد و از محوریت مسائل اعتقادی در پیدایش و گسترش آن چشم‎پوشی کرد. ایشان سپس به تبیین مذاهب اعتقادی پرداخته؛ از جبریه، معتزله، اشاعر، ماتریدیه و سلفیه به‎تفصیل سخن می‎گوید و پایان کتاب خود را به بررسی مذاهب نوپیدایی همچون وهابیت، بهائیت و قادیانیه اختصاص می‎دهد<ref>ر.ک: مقدمه مترجم، ص12-14</ref>.
مؤلف پس‎ از این مقدمه، به فرقه‎هایی که با انگیزه‎های سیاسی در جهان اسلام پدیدار گشته‌اند، می‌پردازد و مذهب شیعه را در کنار فرقه خوارج به‎عنوان دو گرایش سیاسی که در برابر جمهور مسلمانان قد برافراشتند، مطرح می‌کند و خاستگاه و انشعابات آن‎دو را بررسی می‎نماید. البته روشن است که نمی‎توان فرقه‌ای همچون شیعه را یک فرقه سیاسی صرف قلمداد کرد و از محوریت مسائل اعتقادی در پیدایش و گسترش آن چشم‎پوشی کرد. ایشان سپس به تبیین مذاهب اعتقادی پرداخته؛ از جبریه، معتزله، اشاعر، ماتریدیه و سلفیه به‎تفصیل سخن می‎گوید و پایان کتاب خود را به بررسی مذاهب نوپیدایی همچون وهابیت، بهائیت و قادیانیه اختصاص می‎دهد<ref>ر.ک: مقدمه مترجم، ص12-14</ref>.


فهرست محتویات در ابتدا و نمایه در انتهای اثر قید شده است.
فهرست محتویات در ابتدا و نمایه در انتهای اثر قید شده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش