۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یت' به 'یت') |
جز (جایگزینی متن - 'به' به 'به') |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
نظم آثار فقهى و تبویب آنها بىشک در زمان خود کاملا واجد خصیصهاى منطقى بوده، ولى ناگفته پیدا است که در مقام مقایسه، با مقولهها و تأسیسهاى حقوقى معاصر، چندان هماهنگى ندارد. آنچه در نگارش این مجموعه مورد توجه اصلى نگارنده بوده، تنظیم قواعد فقهى بر اساس نظام حقوقى رایج و قابل تطبیق با نظم حقوقى جهانى است؛ لذا قواعد فقه در قالب قواعد فقه مدنى، قضایى، جزایى و سیاسى بخشبندى گردیده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | نظم آثار فقهى و تبویب آنها بىشک در زمان خود کاملا واجد خصیصهاى منطقى بوده، ولى ناگفته پیدا است که در مقام مقایسه، با مقولهها و تأسیسهاى حقوقى معاصر، چندان هماهنگى ندارد. آنچه در نگارش این مجموعه مورد توجه اصلى نگارنده بوده، تنظیم قواعد فقهى بر اساس نظام حقوقى رایج و قابل تطبیق با نظم حقوقى جهانى است؛ لذا قواعد فقه در قالب قواعد فقه مدنى، قضایى، جزایى و سیاسى بخشبندى گردیده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
اثر حاضر، به بررسی قواعد فقه مدنی (بخش اول) اختصاص یافته و در سایر | اثر حاضر، به بررسی قواعد فقه مدنی (بخش اول) اختصاص یافته و در سایر کتابهای مرتبط با این مجموعه، به بخشهای دیگر، پرداخته شده است. | ||
در طرح، تنظیم و انتشار قواعد، مبنای نویسنده بر این نبوده است که فقط عنوانهایى مورد بحث و بررسى قرار گیرد که به معنى دقیق کلمه، مصداق قاعده فقهى باشد، بلکه بیشتر به این توجه شده است که هر اصل یا قاعده عام و مهمى که در ابواب مختلف فقه و مباحث حقوق قابل طرح است و شناخت علمى دانشجویان از آن در امر مطالعه و تحقیق و در نهایت، استنباط احکام و تطبیق قواعد کلى بر موارد جزئى و مسائل فرعى مفید و مؤثر است، مطرح شود؛ هرچند که در واقع از مصادیق حقیقى قواعد فقهى نبوده و از جمله اصول استنباط و به اصطلاح قواعد اصولى بشمار رود<ref>ر.ک: محقق داماد، سید مصطفی، پیشگفتار، ص3</ref>. | در طرح، تنظیم و انتشار قواعد، مبنای نویسنده بر این نبوده است که فقط عنوانهایى مورد بحث و بررسى قرار گیرد که به معنى دقیق کلمه، مصداق قاعده فقهى باشد، بلکه بیشتر به این توجه شده است که هر اصل یا قاعده عام و مهمى که در ابواب مختلف فقه و مباحث حقوق قابل طرح است و شناخت علمى دانشجویان از آن در امر مطالعه و تحقیق و در نهایت، استنباط احکام و تطبیق قواعد کلى بر موارد جزئى و مسائل فرعى مفید و مؤثر است، مطرح شود؛ هرچند که در واقع از مصادیق حقیقى قواعد فقهى نبوده و از جمله اصول استنباط و به اصطلاح قواعد اصولى بشمار رود<ref>ر.ک: محقق داماد، سید مصطفی، پیشگفتار، ص3</ref>. |
ویرایش