۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ها' به 'ها') |
جز (جایگزینی متن - 'مید' به 'مید') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
موضوع کتاب، آیات متشابه قرآن است و نویسندهای معتزلی آن را نگاشته است. به احتمال زیاد، این اثر جزء کتابهایی بوده که از سوی زیدیان ایرانی یا یمنی از ایران و به احتمال ضعیف از عراق، به یمن آورده شده بوده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1994/50 ر.ک: انصاری قمی، حسن، ص50]</ref>. | موضوع کتاب، آیات متشابه قرآن است و نویسندهای معتزلی آن را نگاشته است. به احتمال زیاد، این اثر جزء کتابهایی بوده که از سوی زیدیان ایرانی یا یمنی از ایران و به احتمال ضعیف از عراق، به یمن آورده شده بوده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1994/50 ر.ک: انصاری قمی، حسن، ص50]</ref>. | ||
گرایش نویسنده کتاب نوعی اعتزال بصری و بهشمی است. با این وصف در طول کتاب تنها در موارد محدودی این نوع گرایش در تمایز با گرایش بغدادی و یا غیر بهشمی به ظهور پیوسته است. ازآنجاکه بر شیئیت معدوم تکیه میکند معلوم است که تحت تأثیر مکتب ابوالحسن بصری نبوده است؛ اما از دیگر سو در کتاب از ابوزید بلخی نقل میکند و او را شیخ خود میخواند. ازآنجاکه ابوزید بلخی یک متکلم معتزلی نبوده، این امر نشان | گرایش نویسنده کتاب نوعی اعتزال بصری و بهشمی است. با این وصف در طول کتاب تنها در موارد محدودی این نوع گرایش در تمایز با گرایش بغدادی و یا غیر بهشمی به ظهور پیوسته است. ازآنجاکه بر شیئیت معدوم تکیه میکند معلوم است که تحت تأثیر مکتب ابوالحسن بصری نبوده است؛ اما از دیگر سو در کتاب از ابوزید بلخی نقل میکند و او را شیخ خود میخواند. ازآنجاکه ابوزید بلخی یک متکلم معتزلی نبوده، این امر نشان میدهد که ابوطاهر به سنتی از معتزلیان خراسان دلبسته بوده که شاید ابوزید بلخی را از خود میدانسته و بدو و گرایشهای او تعلق خاطر داشتهاند<ref>[http://ansari.kateban.com/post/2667 ر.ک: انصاری، حسن، پایگاه بررسیهای تاریخی]</ref>. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
فصل پنجم، درباره وعید است و همچنین بابی از آن به امر به معروف و نهی از منکر پرداخته است. | فصل پنجم، درباره وعید است و همچنین بابی از آن به امر به معروف و نهی از منکر پرداخته است. | ||
فصل ششم، درباره امامت است. مؤلف در بحث امامت به نقد دیدگاههای نصگرایانه امامیه و بکریه توجه داشته و عقیده امامیه را درباره عصمت امامان یا استناد افضلیت [[امام على(ع)|حضرت امیر - سلاماللهعليه -]] به قرآن را مورد مناقشه قرار | فصل ششم، درباره امامت است. مؤلف در بحث امامت به نقد دیدگاههای نصگرایانه امامیه و بکریه توجه داشته و عقیده امامیه را درباره عصمت امامان یا استناد افضلیت [[امام على(ع)|حضرت امیر - سلاماللهعليه -]] به قرآن را مورد مناقشه قرار میدهد. البته وی قائل به افضلیت ابوبکر بر اساس آیات قرآن هم نیست، ولی به چهار خلیفه نخست اعتقاد دارد. از نکات جالب توجه کتاب این است که گرچه مؤلف از هشام بن الحکم در کنار [[مقاتل بن سلیمان]]، بهعنوان یک مشبهی یاد میکند، ولی اعتقاد بیشتر شیعه را اعتقاد موحدین میداند و آنان را در حقیقت از تشبیه مبرا میداند. این امر طبعاً به گرایش غالب شیعیان امامی از قرن چهارم به بعد مربوط میشود که گرایش تنزیهی در میان آنان گسترش پیدا کرد. از این نوشته روشن میشود که وی با کتابهای امامیه آشنایی خوبی داشته است. | ||
فصل هفتم، درباره عصمت انبیاست. فصل هشتم، درباره طعنهایی که بر قرآن زده شده و پاسخ به آنهاست. | فصل هفتم، درباره عصمت انبیاست. فصل هشتم، درباره طعنهایی که بر قرآن زده شده و پاسخ به آنهاست. | ||
فصل نهم، درباره مباحث «دقيق الكلام» است که موضوعات متنوعی در آن طرح شده که عمده آنها برخلاف عنوان فصل، به مباحث «دقيق الكلام» مرتبط نیست، بلکه مباحثی مانند خلق قرآن و معراج و عذاب قبر و مسئله عروج مسیح و موارد بسیار متنوع و غیر مرتبط با یکدیگر را نیز شامل میشود. مؤلف، مخالف معراج به معنای صعود پیامبر اکرم به آسمان است و آن را تنها در حد اسراء | فصل نهم، درباره مباحث «دقيق الكلام» است که موضوعات متنوعی در آن طرح شده که عمده آنها برخلاف عنوان فصل، به مباحث «دقيق الكلام» مرتبط نیست، بلکه مباحثی مانند خلق قرآن و معراج و عذاب قبر و مسئله عروج مسیح و موارد بسیار متنوع و غیر مرتبط با یکدیگر را نیز شامل میشود. مؤلف، مخالف معراج به معنای صعود پیامبر اکرم به آسمان است و آن را تنها در حد اسراء میداند. صعود مسیح به آسمان را نیز رد میکند و اشاره قرآن را به معنای مرگ مسیح میداند. عذاب قبر را هم به معنای عذاب روح تنها در قبر رد میکند و آن را به شرط بازگشت روح به جسد و تحمل عذاب محتمل میداند. بخش «دقيق الكلام» در مجموع 23 باب است. | ||
فصل دهم درباره اصول فقه و فتواست، که در این بخش به برخی مباحث علم اصول فقه پرداخته است که به دلیل آنکه دیدگاه معتزلی نسبتاً کهنی را مطرح میکند، حائز اهمیت است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1994/51 ر.ک: انصاری قمی، حسن، ص51-52]</ref>. | فصل دهم درباره اصول فقه و فتواست، که در این بخش به برخی مباحث علم اصول فقه پرداخته است که به دلیل آنکه دیدگاه معتزلی نسبتاً کهنی را مطرح میکند، حائز اهمیت است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1994/51 ر.ک: انصاری قمی، حسن، ص51-52]</ref>. | ||
ویرایش