پرش به محتوا

دیوان انوری: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۰: خط ۴۰:
سوم یعنی امتیازی‎ که‎ او را کاملاً از همگنان مشخص می‎دارد این است که [[انوري، محمد بن محمد|انوری]] شاعری مدیحه‎سرا‎ به مفهوم‎ واقعی‎ کلمه است. شاعری است که هدف او ستودن ممدوح و راضی نگاهداشتن اوست. نان خود را‎ در‎ ستایش کسان می‎جسته است و چون در مدیحه‎سرایی مشارکانی از شاعران متقدم و همکاران‎ یا‎ هم‎چشمانی‎ از معاصران خود داشته، کوشیده است تا در ستایش ممدوح مضمون‎هایی بیافریند که گذشتگان و یا‎ هم‎دوره‎هایش‎ آن را‎ نگفته باشند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/27243/42 ر.ک: شهیدی، سید جعفر، ص42]</ref>.  
سوم یعنی امتیازی‎ که‎ او را کاملاً از همگنان مشخص می‎دارد این است که [[انوري، محمد بن محمد|انوری]] شاعری مدیحه‎سرا‎ به مفهوم‎ واقعی‎ کلمه است. شاعری است که هدف او ستودن ممدوح و راضی نگاهداشتن اوست. نان خود را‎ در‎ ستایش کسان می‎جسته است و چون در مدیحه‎سرایی مشارکانی از شاعران متقدم و همکاران‎ یا‎ هم‎چشمانی‎ از معاصران خود داشته، کوشیده است تا در ستایش ممدوح مضمون‎هایی بیافریند که گذشتگان و یا‎ هم‎دوره‎هایش‎ آن را‎ نگفته باشند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/27243/42 ر.ک: شهیدی، سید جعفر، ص42]</ref>.  


[[قزوینی، زکریا بن محمد|انوری]] از اینکه به‎صراحت بگوید که مداحی او به‎خاطر‎ صلت‎ستانی‎ است باکی ندارد؛ چنان‎که در‎ ضمن‎ قطعه‌ای‎ به ممدوح خود می‎گوید‎:
[[قزوینی، زکریا بن محمد|انوری]] از اینکه به‎صراحت بگوید که مداحی او به‎خاطر‎ صلت‎ستانی‎ است باکی ندارد؛ چنان‎که در‎ ضمن‎ قطعه‌ای‎ به ممدوح خود می‌گوید‎:


{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''هزار‎ مدح شکرطعم وصف‎ تو‎ گفتم‎''|2=''کز او نگشت مرا تازه یک صبوح فتوح''<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/27243/43 ر.ک: همان، ص43]</ref>‏}}{{پایان شعر}}
{{ب|''هزار‎ مدح شکرطعم وصف‎ تو‎ گفتم‎''|2=''کز او نگشت مرا تازه یک صبوح فتوح''<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/27243/43 ر.ک: همان، ص43]</ref>‏}}{{پایان شعر}}


و در قطعه دیگر می‎گوید:
و در قطعه دیگر می‌گوید:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''اندرین‎ عصر‎ هرکه شعر برد''|2=''به امید صلت بر‎ ممدوح''}}
{{ب|''اندرین‎ عصر‎ هرکه شعر برد''|2=''به امید صلت بر‎ ممدوح''}}
خط ۵۱: خط ۵۱:
{{ب|''دانش خضر و نعمت قارون‎''|2='' صبر ایوب و زندگانی نوح''<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/27243/43 ر.ک: همان]</ref>‏}}{{پایان شعر}}
{{ب|''دانش خضر و نعمت قارون‎''|2='' صبر ایوب و زندگانی نوح''<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/27243/43 ر.ک: همان]</ref>‏}}{{پایان شعر}}


و هنگامی که از ممدوح صلتی‎ دریافت‎ نمی‎کند، می‎گوید:
و هنگامی که از ممدوح صلتی‎ دریافت‎ نمی‎کند، می‌گوید:


{{شعر}}
{{شعر}}
خط ۷۳: خط ۷۳:
وی شاعری متفاضل و مداح است که‎ خصیصه‎ مشترک‎ بیشتر شاعران هم‎عصر اوست. با توجه‎ به‎ سلیقه حاکمان آن روزگار که علاقه داشتند شاعران آنها را مدح و ستایش کنند‎ و به‎ سبب بی‎توجهی به فضل و دانش‎ و وضعیت‎ اقتصادی نابسامان‎، شاعران‎ ناگزیر‎ بودند با مداحی امرار معاش کنند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/64389/46 ر.ک: محسنی‎نیا، ناصر؛ حکیما، فاطمه، ص46]</ref>.  
وی شاعری متفاضل و مداح است که‎ خصیصه‎ مشترک‎ بیشتر شاعران هم‎عصر اوست. با توجه‎ به‎ سلیقه حاکمان آن روزگار که علاقه داشتند شاعران آنها را مدح و ستایش کنند‎ و به‎ سبب بی‎توجهی به فضل و دانش‎ و وضعیت‎ اقتصادی نابسامان‎، شاعران‎ ناگزیر‎ بودند با مداحی امرار معاش کنند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/64389/46 ر.ک: محسنی‎نیا، ناصر؛ حکیما، فاطمه، ص46]</ref>.  


انوری اذعان می‎کند به دلیل‎ مدح‎ «هرکس» شعر او باطل است. «انوری ناگاه درمی‎یابد‎ که‎ تمام ذوق و اندیشه‌اش به‎ناچار حول سه موضوع مدح، عشق جسمانی‎ و هزل‎ چرخیده است؛ با تلخی و تندی‎ تمام‎ می‎گوید که‎ مردمان‎! مرا‎ پیامبر شعرهای باطل بدانید؛ چراکه سی سال‎ تمام‎ شعر بیهوده گفتم و بیهوده شعر گفتم و دریغا که کیمیای شعر فروختم و افلاس‎ گرفتم‎«.
انوری اذعان می‎کند به دلیل‎ مدح‎ «هرکس» شعر او باطل است. «انوری ناگاه درمی‎یابد‎ که‎ تمام ذوق و اندیشه‌اش به‎ناچار حول سه موضوع مدح، عشق جسمانی‎ و هزل‎ چرخیده است؛ با تلخی و تندی‎ تمام‎ می‌گوید که‎ مردمان‎! مرا‎ پیامبر شعرهای باطل بدانید؛ چراکه سی سال‎ تمام‎ شعر بیهوده گفتم و بیهوده شعر گفتم و دریغا که کیمیای شعر فروختم و افلاس‎ گرفتم‎«.
انوری بالغ بر‎ سی سال به مدح سلطان‎ سنجر‎ پرداخته و زندگی مرفهی داشته است‎.  
انوری بالغ بر‎ سی سال به مدح سلطان‎ سنجر‎ پرداخته و زندگی مرفهی داشته است‎.  


{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''ز شعر باطل هرکس زبانم ''|2=''نمی‎گفته است حقی تا به اکنون''}}
{{ب|''ز شعر باطل هرکس زبانم ''|2=''نمی‌گفته است حقی تا به اکنون''}}
{{ب|''کسی که مدت‎ سی‎ سال‎ شعر باطل گفت ''|2=''خدای‎ بر همه کامیش داد پیروزی''‎<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/64389/51 ر.ک: همان، ص52-51]</ref>}}{{پایان شعر}}
{{ب|''کسی که مدت‎ سی‎ سال‎ شعر باطل گفت ''|2=''خدای‎ بر همه کامیش داد پیروزی''‎<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/64389/51 ر.ک: همان، ص52-51]</ref>}}{{پایان شعر}}


انوری خود را شاعری روان‎طبع و باریک دانسته و شعر خود‎ را‎ شعری بی‎خلل و خاطر خود را چون‎ آتش‎ و زبان خود‎ را‎ چون‎ آب روان دانسته است‎ و از اینکه ممدوح درخور قصاید مدحی و معشوقی در شأن غزل‎های عاشقانه او نیست، دریغ‎ و افسوس‎ می‎خورد و می‎گوید:
انوری خود را شاعری روان‎طبع و باریک دانسته و شعر خود‎ را‎ شعری بی‎خلل و خاطر خود را چون‎ آتش‎ و زبان خود‎ را‎ چون‎ آب روان دانسته است‎ و از اینکه ممدوح درخور قصاید مدحی و معشوقی در شأن غزل‎های عاشقانه او نیست، دریغ‎ و افسوس‎ می‎خورد و می‌گوید:


{{شعر}}
{{شعر}}
خط ۸۷: خط ۸۷:
و شاید‎ به‎ استناد‎ به همین شعر خود اوست که [[قزوینی، زکریا بن محمد|قزوینی]]‎ در‎ «[[آثار البلاد و أخبار العباد|آثار البلاد]]»‎ شعر‎ [[انوري، محمد بن محمد|انوری]]‎ را‎ «روان‎تر از آب» توصیف کرد و آن را هم‎پایه شعر ابوالعتاهیه در ادب عربی دانسته است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/64389/46 ر.ک: همان، ص46]</ref>.  
و شاید‎ به‎ استناد‎ به همین شعر خود اوست که [[قزوینی، زکریا بن محمد|قزوینی]]‎ در‎ «[[آثار البلاد و أخبار العباد|آثار البلاد]]»‎ شعر‎ [[انوري، محمد بن محمد|انوری]]‎ را‎ «روان‎تر از آب» توصیف کرد و آن را هم‎پایه شعر ابوالعتاهیه در ادب عربی دانسته است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/64389/46 ر.ک: همان، ص46]</ref>.  


مهم‎ترین شیوه سخن‎سرایی انوری در‎ شعر همان ابداع سبک نزدیک کردن زبان و بیان شعری به زبان محاوره عمومی و زبان تخاطب بوده است؛ سبکی که پس از یک قرن سیر تکاملی به‎صورتی عالی و خوش‎تراش‎ بر‎ زبان [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی شیرازی]] جلوه کرد. استفاده از زبان محاوره در شعر انوری جایگاه خاصی دارد؛ او رسوم گذشتگان را در شعر خود وارد کرد. فزون بر‎ آن‎ خود طریقه‌ای تازه در شعر ابداع کرده است؛ به شیوه‌ای که بر زبان تخاطب اتکا دارد و ساده و بی‎پیرایه است و گاه سخن‎ وی‎ همراه با اصطلاحات فلسفی، علمی‎، مضامین‎ دقیق و تشبیهات و استعارات فراوان می‎شود و گاه به حد و درجه‌ای از سادگی می‎رسد که با محاورات معمول و عادی همراه می‎گردد. انوری سادگی و روانی کلام‎ خود‎ را با خیالات دقیق‎ غنایی‎ به هم آمیخته و غزل‎های بسیار زیبا و مطبوع و دل‎انگیز پدید آورده است و مانند ظهیر فاریابی عمل کرده و آن را پیش از ظهور سعدی به اوج رسانیده است و راه را‎ برای‎ خیالات دقیق و مضامین عالی سعدی هموار ساخته است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/64389/46 ر.ک: همان، ص47-46]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35551/1/8 مقدمه، صفحه هشت]</ref>.  
مهم‎ترین شیوه سخن‎سرایی انوری در‎ شعر همان ابداع سبک نزدیک کردن زبان و بیان شعری به زبان محاوره عمومی و زبان تخاطب بوده است؛ سبکی که پس از یک قرن سیر تکاملی به‎صورتی عالی و خوش‎تراش‎ بر‎ زبان [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی شیرازی]] جلوه کرد. استفاده از زبان محاوره در شعر انوری جایگاه خاصی دارد؛ او رسوم گذشتگان را در شعر خود وارد کرد. فزون بر‎ آن‎ خود طریقه‌ای تازه در شعر ابداع کرده است؛ به شیوه‌ای که بر زبان تخاطب اتکا دارد و ساده و بی‎پیرایه است و گاه سخن‎ وی‎ همراه با اصطلاحات فلسفی، علمی‎، مضامین‎ دقیق و تشبیهات و استعارات فراوان می‎شود و گاه به حد و درجه‌ای از سادگی می‎رسد که با محاورات معمول و عادی همراه می‌گردد. انوری سادگی و روانی کلام‎ خود‎ را با خیالات دقیق‎ غنایی‎ به هم آمیخته و غزل‎های بسیار زیبا و مطبوع و دل‎انگیز پدید آورده است و مانند ظهیر فاریابی عمل کرده و آن را پیش از ظهور سعدی به اوج رسانیده است و راه را‎ برای‎ خیالات دقیق و مضامین عالی سعدی هموار ساخته است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/64389/46 ر.ک: همان، ص47-46]؛ [https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35551/1/8 مقدمه، صفحه هشت]</ref>.  
   
   
==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش