پرش به محتوا

تلخيص الأدلة لقواعد التوحيد: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎گ' به 'ی‌گ')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ا' به 'ه‌ا')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۴: خط ۳۴:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
محقق در مقدمه علمایی را که قبل از [[صفار، ابراهيم بن اسماعيل|صفار]] در مذهب ماتریدیه نقش ایفا نموده‎اند، نام می‎برد؛ ابومنصور ماتریدی (متوفی 333ق)، حکیم سمرقندی (متوفی 342ق)، ابوالحسن رستغفنی (متوفی حدود 345ق)، ابوالیسر بزدودی (متوفی 493ق)، ابومعین نسفی (متوفی 508ق)، نجم‎الدین نسفی (متوفی 537ق) از آن جمله‎اند<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص13-15</ref>.
محقق در مقدمه علمایی را که قبل از [[صفار، ابراهيم بن اسماعيل|صفار]] در مذهب ماتریدیه نقش ایفا نموده‌اند، نام می‎برد؛ ابومنصور ماتریدی (متوفی 333ق)، حکیم سمرقندی (متوفی 342ق)، ابوالحسن رستغفنی (متوفی حدود 345ق)، ابوالیسر بزدودی (متوفی 493ق)، ابومعین نسفی (متوفی 508ق)، نجم‎الدین نسفی (متوفی 537ق) از آن جمله‌اند<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص13-15</ref>.


او در ادامه از اصول دین ماتریدیه و ارتباط ماتریدیه با اشاعره سخن به میان می‎آورد.
او در ادامه از اصول دین ماتریدیه و ارتباط ماتریدیه با اشاعره سخن به میان می‎آورد.
خط ۴۴: خط ۴۴:
ایشان می‌گویند: این اسماء، توقیفی هستند و بر هیچ‎کس جایز نیست که از جانب خویش نامی برای خداوند انشا کند<ref>ر.ک: همان، ص56</ref>. در این میان معتزله اعتقادی به توقیفی بودن اسماء الهی ندارند و اشاعره نیز همچون ماتریدیه آن‎ها را توقیفی می‎دانند<ref>ر.ک: همان، ص57</ref>.
ایشان می‌گویند: این اسماء، توقیفی هستند و بر هیچ‎کس جایز نیست که از جانب خویش نامی برای خداوند انشا کند<ref>ر.ک: همان، ص56</ref>. در این میان معتزله اعتقادی به توقیفی بودن اسماء الهی ندارند و اشاعره نیز همچون ماتریدیه آن‎ها را توقیفی می‎دانند<ref>ر.ک: همان، ص57</ref>.


[[صفار، ابراهيم بن اسماعيل|صفار]] درباره صفات الهی می‌گوید: نظرات عالمان در این موضوع بسیار متفاوت است؛ به‎گونه‎ای که باعث نزاع در بین آن‎ها شده است.<ref>ر.ک: همان، ص83</ref>. در اعتقاد معتزله مبنی بر اثبات اسماء و نفی صفات تناقض شدید وجود دارد<ref>ر.ک: همان، ص85</ref>.
[[صفار، ابراهيم بن اسماعيل|صفار]] درباره صفات الهی می‌گوید: نظرات عالمان در این موضوع بسیار متفاوت است؛ به‎گونه‌ای که باعث نزاع در بین آن‎ها شده است.<ref>ر.ک: همان، ص83</ref>. در اعتقاد معتزله مبنی بر اثبات اسماء و نفی صفات تناقض شدید وجود دارد<ref>ر.ک: همان، ص85</ref>.


محقق در انتهای بخش اول به چند ویژگی کتاب اشاره می‎‎کند که برخی از آن‎ها چنین است:
محقق در انتهای بخش اول به چند ویژگی کتاب اشاره می‎‎کند که برخی از آن‎ها چنین است:
# این اثر، اولین اثر در مذهب ماتریدیه است که به شرح کامل اسماء الحسنی پرداخته است.
# این اثر، اولین اثر در مذهب ماتریدیه است که به شرح کامل اسماء الحسنی پرداخته است.
# این اثر، دربردارنده بسیاری از نصوص قدیمی مفقود است؛ از جمله آنهاست: ابوالعباس قلانسی، ابوحفص کبیر و کتابش «الرد علی أهل الأهواء»، عبدالله استاد و کتابش «الكشف عن مناقب أبي‎حنيفة»، ابن انباری و کتابش «الرد علی أهل الأهواء»، حاکم و کتابش «المنتقی» و...
# این اثر، دربردارنده بسیاری از نصوص قدیمی مفقود است؛ از جمله آنهاست: ابوالعباس قلانسی، ابوحفص کبیر و کتابش «الرد علی أهل الأهواء»، عبدالله استاد و کتابش «الكشف عن مناقب أبي‎حنيفة»، ابن انباری و کتابش «الرد علی أهل الأهواء»، حاکم و کتابش «المنتقی» و...
# این اثر از حیث کثرت استفاده و احتجاج به آیات و روایات نبوی دارای امتیازی خاص می‎باشد؛ خصوصاً وقتی بدانیم که فرقه ماتریدیه از فرقی است که برای عقل جایگاه ویژه‎ای قائل هستند<ref>ر.ک: همان، ص112</ref>.
# این اثر از حیث کثرت استفاده و احتجاج به آیات و روایات نبوی دارای امتیازی خاص می‎باشد؛ خصوصاً وقتی بدانیم که فرقه ماتریدیه از فرقی است که برای عقل جایگاه ویژه‌ای قائل هستند<ref>ر.ک: همان، ص112</ref>.


نویسنده، ارکان ایمان را، ایمان به خدا، فرشتگان، کتاب‎های آسمانی، پیامبران، روز قیامت و ایمان به اینکه خیر و شر از جانب خداست می‎داند و به دو آیه شریفه: '''يٰا أَيهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللّٰهِ وَ رَسُولِهِ وَ اَلْكتٰابِ اَلَّذِي نَزَّلَ عَلىٰ رَسُولِهِ وَ اَلْكتٰابِ اَلَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَ مَنْ يكفُرْ بِاللّٰهِ وَ مَلاٰئِكتِهِ وَ كتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ اَلْيوْمِ اَلْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلاٰلاً بَعِيداً''' (نساء: 136) و آیه شریفه: '''وَ اَللّٰهُ خَلَقَكمْ وَ مٰا تَعْمَلُونَ''' (الصافات‏: 96) و... استناد می‎کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص203</ref>.
نویسنده، ارکان ایمان را، ایمان به خدا، فرشتگان، کتاب‎های آسمانی، پیامبران، روز قیامت و ایمان به اینکه خیر و شر از جانب خداست می‎داند و به دو آیه شریفه: '''يٰا أَيهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللّٰهِ وَ رَسُولِهِ وَ اَلْكتٰابِ اَلَّذِي نَزَّلَ عَلىٰ رَسُولِهِ وَ اَلْكتٰابِ اَلَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَ مَنْ يكفُرْ بِاللّٰهِ وَ مَلاٰئِكتِهِ وَ كتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ اَلْيوْمِ اَلْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلاٰلاً بَعِيداً''' (نساء: 136) و آیه شریفه: '''وَ اَللّٰهُ خَلَقَكمْ وَ مٰا تَعْمَلُونَ''' (الصافات‏: 96) و... استناد می‎کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص203</ref>.
خط ۵۷: خط ۵۷:
نویسنده درباره چرایی آفرینش جهان می‎نویسد: امکان ندارد که آفرینش جهان به‎خاطر علتی باشد؛ زیرا آن علت، یا قدیم است یا حادث؛ پس اگر قدیم باشد و آن علت قدیم هم ذات خداوند باشد، امکان ندارد که ذات باری علت باشد؛ چون این موجب قدم جهان خواهد بود... و اگر حادث باشد، آن امر حادث، چیزی را بر خدا واجب نموده و این محال است و نیز علت مزبور، در حدوثش خواهان علتی دیگر خواهد بود و این امر تا بی‎نهایت ادامه خواهد یافت..<ref>ر.ک: متن کتاب، ص297-298</ref>.
نویسنده درباره چرایی آفرینش جهان می‎نویسد: امکان ندارد که آفرینش جهان به‎خاطر علتی باشد؛ زیرا آن علت، یا قدیم است یا حادث؛ پس اگر قدیم باشد و آن علت قدیم هم ذات خداوند باشد، امکان ندارد که ذات باری علت باشد؛ چون این موجب قدم جهان خواهد بود... و اگر حادث باشد، آن امر حادث، چیزی را بر خدا واجب نموده و این محال است و نیز علت مزبور، در حدوثش خواهان علتی دیگر خواهد بود و این امر تا بی‎نهایت ادامه خواهد یافت..<ref>ر.ک: متن کتاب، ص297-298</ref>.


نویسنده در بحث شروط ایمان، بسیاری از مسلمانان را که عقاید آنان با وی متفاوت بوده، کافر دانسته است. او شیعیان را که خلافت و امامت ابوبکر را نپذیرفته‎اند، کافر خوانده، به این دلیل که خلافت ابوبکر با اجماع صحابه ثابت شده است.<ref>ر.ک: همان، ص519</ref>.
نویسنده در بحث شروط ایمان، بسیاری از مسلمانان را که عقاید آنان با وی متفاوت بوده، کافر دانسته است. او شیعیان را که خلافت و امامت ابوبکر را نپذیرفته‌اند، کافر خوانده، به این دلیل که خلافت ابوبکر با اجماع صحابه ثابت شده است.<ref>ر.ک: همان، ص519</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش