۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آیتالله' به 'آیتالله') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'ها' به 'ها') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
==از زبان دیگران== | ==از زبان دیگران== | ||
«[[حسینی طهرانی، محمدحسین|علامه سیدمحمدحسین حسینی تهرانی]]، در کتاب «روح مجرد» آورده است: حضرت آیتاللّه حاج شیخ عباس تهرانی مردی بزرگوار و خلیق و مؤدب به آداب شرعیه و عالم بود. برای دوری از ابناء دنیا در زمان پهلوی بزرگ (رضاخان) در قم به آخر شهر نزدیک باغهای اناری رفته و خانه ساخته بود. در توسلات به امام زمان - عجلاللّهتعالیفرجهالشريف - و دعوت طلاب قم و معاشران خود، در تجنب از آداب کفر و دوری از تمدن ضاله و مضله غربیها، داستانهای شنیدنی داشت. بسیار مبارز و صریحاللهجه بود و با [[خمینی، سید روحالله|رهبر کبیر انقلاب اسلامی، آیتاللّه خمینی - قدس سره]] - از نزدیک دوست و صمیمی و کمال مراوده و آشنایی را داشتند. حقیر از محضر شریف آیتاللّه تهرانی استفادهها بردم و چندین سال که در حوزه مبارکه قم بودم، بعضی از جمعهها به محضر انورشان میرسیدیم و از مواعظ و نصایحشان مستفیض میگشتیم. ایشان دارای بعضی از حالات روحی بودند که کاشف از نوعی اتصال بوده؛ از طرفی دلدردهای شدید و زخم معده و از طرف دیگر محافظت بر اسرار، اجازه نمیداد تا پرده از چهره برافکنند و حقایق را روشن سازند. خودشان میفرمودند: «من گوهری در خرابه گیر | «[[حسینی طهرانی، محمدحسین|علامه سیدمحمدحسین حسینی تهرانی]]، در کتاب «روح مجرد» آورده است: حضرت آیتاللّه حاج شیخ عباس تهرانی مردی بزرگوار و خلیق و مؤدب به آداب شرعیه و عالم بود. برای دوری از ابناء دنیا در زمان پهلوی بزرگ (رضاخان) در قم به آخر شهر نزدیک باغهای اناری رفته و خانه ساخته بود. در توسلات به امام زمان - عجلاللّهتعالیفرجهالشريف - و دعوت طلاب قم و معاشران خود، در تجنب از آداب کفر و دوری از تمدن ضاله و مضله غربیها، داستانهای شنیدنی داشت. بسیار مبارز و صریحاللهجه بود و با [[خمینی، سید روحالله|رهبر کبیر انقلاب اسلامی، آیتاللّه خمینی - قدس سره]] - از نزدیک دوست و صمیمی و کمال مراوده و آشنایی را داشتند. حقیر از محضر شریف آیتاللّه تهرانی استفادهها بردم و چندین سال که در حوزه مبارکه قم بودم، بعضی از جمعهها به محضر انورشان میرسیدیم و از مواعظ و نصایحشان مستفیض میگشتیم. ایشان دارای بعضی از حالات روحی بودند که کاشف از نوعی اتصال بوده؛ از طرفی دلدردهای شدید و زخم معده و از طرف دیگر محافظت بر اسرار، اجازه نمیداد تا پرده از چهره برافکنند و حقایق را روشن سازند. خودشان میفرمودند: «من گوهری در خرابه گیر آوردهام و راه پیدا کردنش را بلد نیستم». روزی حقیر از ایشان درباره توحید افعالی سؤال کردم، فرمودند: «لب ببند! این از اسرار است. اجمالا اینک بدان که: همه امور از جانب خداست»<ref>سایت حوزه.نت</ref>. | ||
==وفات== | ==وفات== |
ویرایش