۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ها' به 'ها') |
جز (جایگزینی متن - 'میک' به 'میک') |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب حاوی دو مقدمه و سیوشش مبحث است. روش نویسنده در این مباحث چنین است که دو یا چند مبحث را با هم ذکر | کتاب حاوی دو مقدمه و سیوشش مبحث است. روش نویسنده در این مباحث چنین است که دو یا چند مبحث را با هم ذکر میکند. | ||
هرکدام از جلدهای سهگانه دارای دوازده مبحث هستند. جلد اول، در پنج بخش، جلد دوم و سوم هرکدام در چهار بخش تنظیم شده است. هر جلد، مشتمل بر دوازده مبحث است. | هرکدام از جلدهای سهگانه دارای دوازده مبحث هستند. جلد اول، در پنج بخش، جلد دوم و سوم هرکدام در چهار بخش تنظیم شده است. هر جلد، مشتمل بر دوازده مبحث است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
مباحث جلد اول با آیات سیوپنجم تا سیوهشتم از سوره نور آغاز میشود. نویسنده برای توضیح این چهار آیه شریفه از استاد خود علامه طباطبایی کمک میگیرد و درباره تفسیر '''اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ''' ﴿النور: 35﴾، میگوید: خدای سبحان نوری است که آسمانها و زمین بهواسطه او ظهور پیدا | مباحث جلد اول با آیات سیوپنجم تا سیوهشتم از سوره نور آغاز میشود. نویسنده برای توضیح این چهار آیه شریفه از استاد خود علامه طباطبایی کمک میگیرد و درباره تفسیر '''اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ''' ﴿النور: 35﴾، میگوید: خدای سبحان نوری است که آسمانها و زمین بهواسطه او ظهور پیدا میکنند و این همان معنی است که از آیه شریفه اراده شده است؛ زیرا در اینجا نور اضافه به آسمانها و زمین شده، سپس حمل بر خدا (اسم جلاله و الله) شده است. بر این مبنا، سزاوار است قول کسی که میگوید: «این بخش از آیه به معنای «الله منور السموات و الأرض»؛ یعنی الله نوردهنده آسمانها و زمین است». عمده غرض او آن است که مراد از نور در اینجا نور مستعار قائم به موجودات و وجودی که حمل بر موجودات میشود، نیست<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8270/2/30 ر.ک: متن کتاب، ج1، ص30]</ref>. | ||
نویسنده در پایان، میگوید: از تفصیل و شرح مطالب آن بزرگمرد ([[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]]) استفاده میگردد که: «الله» اسم جامع کمال از جمال و جلال الهی است که دربرگیرنده همه اسماء و صفات کلیه و جزئیه است. چون بحث ما در اللهشناسی است باید این کلمه مبارکه جلاله را ازهرجهت بررسی نمود تا تمام اطراف و جوانب مسئله روشن گردد؛ از نور ذات بحت و وجود صرف تا نور اسماء و صفات کلیه، آنهم در مراتب و درجات متفاوته تا برسد به نور اسماء و صفات جزئیه تا هیولای مبهمه که ماده کثیفه قابله عروض اجناس و فصول و انواع است. | نویسنده در پایان، میگوید: از تفصیل و شرح مطالب آن بزرگمرد ([[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]]) استفاده میگردد که: «الله» اسم جامع کمال از جمال و جلال الهی است که دربرگیرنده همه اسماء و صفات کلیه و جزئیه است. چون بحث ما در اللهشناسی است باید این کلمه مبارکه جلاله را ازهرجهت بررسی نمود تا تمام اطراف و جوانب مسئله روشن گردد؛ از نور ذات بحت و وجود صرف تا نور اسماء و صفات کلیه، آنهم در مراتب و درجات متفاوته تا برسد به نور اسماء و صفات جزئیه تا هیولای مبهمه که ماده کثیفه قابله عروض اجناس و فصول و انواع است. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
او میگوید: جمیع موجودات ماسویالله، آیات خدا هستند؛ خواه در جهان خارج از نفس بنی آدم و خواه در نفس بنی آدم. لهذا هیچیک از مخلوقات، وجود استقلالی ندارند، بلکه همگی آیات و نشانهها و آیینهها و مرایی جمالنمای ذات اقدس حق هستند و چون این آیهها و آیینهها ابداً جنبه خودنمایی ندارند، بلکه همهشان خدانما هستند، بنابراین در هر یکیک از آنها میتوان خدا را دید؛ زیرا آیه، بما هی آیه، فقط جهت ارائه صاحب آیه است و خود را بههیچوجه من الوجوه نشان نمیدهد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8270/2/82 ر.ک: همان، ص82]</ref>. | او میگوید: جمیع موجودات ماسویالله، آیات خدا هستند؛ خواه در جهان خارج از نفس بنی آدم و خواه در نفس بنی آدم. لهذا هیچیک از مخلوقات، وجود استقلالی ندارند، بلکه همگی آیات و نشانهها و آیینهها و مرایی جمالنمای ذات اقدس حق هستند و چون این آیهها و آیینهها ابداً جنبه خودنمایی ندارند، بلکه همهشان خدانما هستند، بنابراین در هر یکیک از آنها میتوان خدا را دید؛ زیرا آیه، بما هی آیه، فقط جهت ارائه صاحب آیه است و خود را بههیچوجه من الوجوه نشان نمیدهد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8270/2/82 ر.ک: همان، ص82]</ref>. | ||
نویسنده در مبحث بعدی رابطه عاشقانه خالق و مخلوق را به نمایش میگذارد. او در این زمینه از آیه شش سوره انشقاق بهره برده است و میگوید: اعاظم از حکمای اسلام به ثبوت رسانیدهاند که میان حضرت رب العزه و میان آفریدگانش یک نوع جذب و انجذابی وجود دارد که از آن تعبیر به عشق | نویسنده در مبحث بعدی رابطه عاشقانه خالق و مخلوق را به نمایش میگذارد. او در این زمینه از آیه شش سوره انشقاق بهره برده است و میگوید: اعاظم از حکمای اسلام به ثبوت رسانیدهاند که میان حضرت رب العزه و میان آفریدگانش یک نوع جذب و انجذابی وجود دارد که از آن تعبیر به عشق میکنند. عشق خدا به مخلوقاتش آنها را به وجود آورده است و به هریک از آنها طبق استعدادهای مختلف و ماهیات متفاوت لباس هستی و بقا پوشانیده و به صفات خود به هرکدام متناسب با خودشان متصف نموده است. این عشق است که عالم را بر سر پا نموده است و این حرکت را از افلاک گرفته تا زمیننشینان و از ذره تا دره، موجود و بهسوی او در تکاپو انداخته است. | ||
زندگی و حیات و عیش و حرکت ماسوای الله هم بهواسطه عشقی است که خدا در فطرت و نهادشان گذاشته است..<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8270/2/134 ر.ک: همان، ص134-135]</ref>. | زندگی و حیات و عیش و حرکت ماسوای الله هم بهواسطه عشقی است که خدا در فطرت و نهادشان گذاشته است..<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8270/2/134 ر.ک: همان، ص134-135]</ref>. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
# باید بداند که: اگر ایمان بیاورد و عمل صالح انجام دهد تحقیقاً خداوند از سیئات اعمال او درخواهد گذشت و وی را به بهترین اعمالش ثواب و اجر خواهد داد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8270/2/330 ر.ک: همان، ص330-331]</ref>. | # باید بداند که: اگر ایمان بیاورد و عمل صالح انجام دهد تحقیقاً خداوند از سیئات اعمال او درخواهد گذشت و وی را به بهترین اعمالش ثواب و اجر خواهد داد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8270/2/330 ر.ک: همان، ص330-331]</ref>. | ||
جلد دوم این مجموعه، از مبحث 13 شروع شده و با مبحث 24 پایان میپذیرد. نویسنده اولین موضوعی را که در این جلد مطرح | جلد دوم این مجموعه، از مبحث 13 شروع شده و با مبحث 24 پایان میپذیرد. نویسنده اولین موضوعی را که در این جلد مطرح میکند درباره زیانکارترین انسانها است. | ||
طبق آیات شریفه یکصدوسه تا یکصدوشش سوره کهف، زیانبارترین افراد از حیث کردار و پر ضررترین آنها کسانی هستند که به لقای خداوند ایمان ندارند. طبق قواعد عقلیه و طبق ادله شرعیه، میان اعمال سیئه و اعمال حسنه کسر و انکسار نمیشود و در روز قیامت در هنگام موقف و مقام عرض اعمال در پیشگاه حضرت احدیت، همه اعمال بهجای خود محفوظ و حساب و کتاب بر اساس آنها تعلق میگیرد و فقط چند مورد محدود است که طبق تصریح آیات قرآنیه، حبط به عمل میآید؛ یعنی کارهای حسنهای که انسان در دنیا انجام داده است، بهکلی نابود و نیست میگردد و شدت گناه بهطوری است که همه نیکیها را از بین میبرد و محترق مینماید. یکی از آن موارد، شرک به خداوند و انکار آیات و لقای وی است..<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8271/2/7 ر.ک: همان، ج2، ص7-8]</ref>. | طبق آیات شریفه یکصدوسه تا یکصدوشش سوره کهف، زیانبارترین افراد از حیث کردار و پر ضررترین آنها کسانی هستند که به لقای خداوند ایمان ندارند. طبق قواعد عقلیه و طبق ادله شرعیه، میان اعمال سیئه و اعمال حسنه کسر و انکسار نمیشود و در روز قیامت در هنگام موقف و مقام عرض اعمال در پیشگاه حضرت احدیت، همه اعمال بهجای خود محفوظ و حساب و کتاب بر اساس آنها تعلق میگیرد و فقط چند مورد محدود است که طبق تصریح آیات قرآنیه، حبط به عمل میآید؛ یعنی کارهای حسنهای که انسان در دنیا انجام داده است، بهکلی نابود و نیست میگردد و شدت گناه بهطوری است که همه نیکیها را از بین میبرد و محترق مینماید. یکی از آن موارد، شرک به خداوند و انکار آیات و لقای وی است..<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8271/2/7 ر.ک: همان، ج2، ص7-8]</ref>. | ||
ایشان در ادامه این جلد، سه بحث: «راههای اللهشناسی غیر از طریق لقاء الله همگی کج و معوج و تاریک است»، «منطق قرآن هرگونه وجود و آثار وجود را در خدا حصر | ایشان در ادامه این جلد، سه بحث: «راههای اللهشناسی غیر از طریق لقاء الله همگی کج و معوج و تاریک است»، «منطق قرآن هرگونه وجود و آثار وجود را در خدا حصر میکند» و «معنی تشخص وجود: لا هو إلا هو» را مطرح میکند. او این سه بحث را با آیه پانزدهم سوره یونس، آیه هشتادوچهار سوره زخرف و آیه سیونهم و چهلم سوره یوسف آغاز نموده است. | ||
جلد سوم این مجموعه، از مبحث 25 شروع شده و با مبحث 36 پایان میپذیرد. مباحثی که در مبحث 25 تا 30 آمده است، تحت عنوان «غیر از عارفان، جمیع مردمان خدا را با دیده دوبین مینگرند»، قرار میگیرد. در این بحثها مسائلی چون: «شأن نزول سوره تکاثر»، «تباهی بر کثرتنگری، شما را از وحدتبینی بازداشت»، «مراد از «نعیم»، ولایت است»، «مرجع و بازگشت سؤال از نعیم، سؤال از عمل کردن به دین است»، «شرح و تفسیر سید حیدر حدیث «ما الحقيقة» کمیل را» و... بیان شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8272/2/5 ر.ک: همان، ج3، ص5-173]</ref>. | جلد سوم این مجموعه، از مبحث 25 شروع شده و با مبحث 36 پایان میپذیرد. مباحثی که در مبحث 25 تا 30 آمده است، تحت عنوان «غیر از عارفان، جمیع مردمان خدا را با دیده دوبین مینگرند»، قرار میگیرد. در این بحثها مسائلی چون: «شأن نزول سوره تکاثر»، «تباهی بر کثرتنگری، شما را از وحدتبینی بازداشت»، «مراد از «نعیم»، ولایت است»، «مرجع و بازگشت سؤال از نعیم، سؤال از عمل کردن به دین است»، «شرح و تفسیر سید حیدر حدیث «ما الحقيقة» کمیل را» و... بیان شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8272/2/5 ر.ک: همان، ج3، ص5-173]</ref>. |
ویرایش