۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'علمي' به 'علمی') |
جز (جایگزینی متن - 'یش' به 'یش') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
مترجم درباره شیوه کار خود میگوید: در ترجمه نص کتاب بدون تصرف، بسیار سعی شده و این سعی گاهی به حد جمود و حتی عدم فهم کامل مترجم حمل شده، ولی ما ترجیح دادیم که امانت ترجمه را بر خودنمایی و تظاهر به فضل برتر نماییم، ولو اینکه حقایق به یک تأمل و تعمق کشیده و خواننده حیران شود. بزرگترین و بهترین شرط ترجمه هم امانت است، وگرنه مترجم هرکه باشد، چون دارای قدرت نقل و بیان باشد، مسلماً میتواند از تمام اصل یک نحو بیان مستقل و حتی مجرد از خرافات نقل کند..<ref>ر.ک: همان، ص3-4</ref>. | مترجم درباره شیوه کار خود میگوید: در ترجمه نص کتاب بدون تصرف، بسیار سعی شده و این سعی گاهی به حد جمود و حتی عدم فهم کامل مترجم حمل شده، ولی ما ترجیح دادیم که امانت ترجمه را بر خودنمایی و تظاهر به فضل برتر نماییم، ولو اینکه حقایق به یک تأمل و تعمق کشیده و خواننده حیران شود. بزرگترین و بهترین شرط ترجمه هم امانت است، وگرنه مترجم هرکه باشد، چون دارای قدرت نقل و بیان باشد، مسلماً میتواند از تمام اصل یک نحو بیان مستقل و حتی مجرد از خرافات نقل کند..<ref>ر.ک: همان، ص3-4</ref>. | ||
ایشان دلیل این نوع ترجمه (تحتاللفظی) را حفظ امانت میداند، سپس میگوید: در برخی موارد همچون رعایت ادب دینی مطالبی را میان دو هلال، به ترجمه اضافه نموده است؛ مثلاً در عربی «هو» آمده که ترجمه آن «او» است؛ حال اگر مقصود پیغمبر اکرم(ص) باشد، ناگزیر عین کلمه را تحتاللفظی ترجمه و نقل میکنیم، ولی چون در فارسی مخالف ادب دینی و منافی شأن آن بزرگوار است، میان دو هلال، «حضرت او» قید | ایشان دلیل این نوع ترجمه (تحتاللفظی) را حفظ امانت میداند، سپس میگوید: در برخی موارد همچون رعایت ادب دینی مطالبی را میان دو هلال، به ترجمه اضافه نموده است؛ مثلاً در عربی «هو» آمده که ترجمه آن «او» است؛ حال اگر مقصود پیغمبر اکرم(ص) باشد، ناگزیر عین کلمه را تحتاللفظی ترجمه و نقل میکنیم، ولی چون در فارسی مخالف ادب دینی و منافی شأن آن بزرگوار است، میان دو هلال، «حضرت او» قید میشود؛ وگرنه برای رعایت بلاغت و احتراز از تطویل به همان «او» اکتفا میشود. در تعبیر هم مثلاً بهطور مطلق اشاره شده که گفت یا شنید یا چنین کرد و در سیاق کلام عرب معلوم میشود، ولی در فارسی مفهوم نمیشود که گوینده یا فاعل کیست، خصوصاً اگر متعدد باشند؛ پس میان دو هلال مثلاً «عمرو» یا «خالد» اضافه میشود تا خواننده بداند گوینده یا مباشر عمل کیست و از این حیث اشتباه نشود و این هم موجب افزایش سخن است و به عقیده ما این اضافات بهتر از تصرف در اصل موضوع است، ولی طریق دیگری هم انتخاب کردهایم که اگر گوینده مثلاً پیغمبر باشد، به کلمه «فرمود» اکتفا میکنیم و معلوم است در محاوره و مذاکره اشخاص مختلف فقط پیغمبر بوده که این صفت لازمه آن بزرگوار است..<ref>ر.ک: همان، ص9-10</ref>. | ||
مترجم خود را مقید و ملتزم به نقل عین عقاید مؤلف میداند و همه مطالب عقیدتی او را ولو اینکه مخالف وجدان و عقل و قریحه و فهم خود باشد عیناً ترجمه نموده است. دراینبین بسیاری از خرافات که شاید ذکر آنها در عالم اسلام ضرورت ندارد، بلکه اهمال آنها یکی از ضروریات دین است را عیناً ترجمه نموده و گاهی هم برحسب اقتضا و با احتیاط بسیار از ملامت جهال، به فساد و بطلان آنها اشاره نموده است..<ref>ر.ک: همان، ص5</ref>. | مترجم خود را مقید و ملتزم به نقل عین عقاید مؤلف میداند و همه مطالب عقیدتی او را ولو اینکه مخالف وجدان و عقل و قریحه و فهم خود باشد عیناً ترجمه نموده است. دراینبین بسیاری از خرافات که شاید ذکر آنها در عالم اسلام ضرورت ندارد، بلکه اهمال آنها یکی از ضروریات دین است را عیناً ترجمه نموده و گاهی هم برحسب اقتضا و با احتیاط بسیار از ملامت جهال، به فساد و بطلان آنها اشاره نموده است..<ref>ر.ک: همان، ص5</ref>. |
ویرایش