۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یا' به 'یا') |
جز (جایگزینی متن - 'ها' به 'ها') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
او میگوید: جمیع موجودات ماسویالله، آیات خدا هستند؛ خواه در جهان خارج از نفس بنی آدم و خواه در نفس بنی آدم. لهذا هیچیک از مخلوقات، وجود استقلالی ندارند، بلکه همگی آیات و نشانهها و آیینهها و مرایی جمالنمای ذات اقدس حق هستند و چون این آیهها و آیینهها ابداً جنبه خودنمایی ندارند، بلکه همهشان خدانما هستند، بنابراین در هر یکیک از آنها میتوان خدا را دید؛ زیرا آیه، بما هی آیه، فقط جهت ارائه صاحب آیه است و خود را بههیچوجه من الوجوه نشان نمیدهد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8270/2/82 ر.ک: همان، ص82]</ref>. | او میگوید: جمیع موجودات ماسویالله، آیات خدا هستند؛ خواه در جهان خارج از نفس بنی آدم و خواه در نفس بنی آدم. لهذا هیچیک از مخلوقات، وجود استقلالی ندارند، بلکه همگی آیات و نشانهها و آیینهها و مرایی جمالنمای ذات اقدس حق هستند و چون این آیهها و آیینهها ابداً جنبه خودنمایی ندارند، بلکه همهشان خدانما هستند، بنابراین در هر یکیک از آنها میتوان خدا را دید؛ زیرا آیه، بما هی آیه، فقط جهت ارائه صاحب آیه است و خود را بههیچوجه من الوجوه نشان نمیدهد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8270/2/82 ر.ک: همان، ص82]</ref>. | ||
نویسنده در مبحث بعدی رابطه عاشقانه خالق و مخلوق را به نمایش میگذارد. او در این زمینه از آیه شش سوره انشقاق بهره برده است و میگوید: اعاظم از حکمای اسلام به ثبوت | نویسنده در مبحث بعدی رابطه عاشقانه خالق و مخلوق را به نمایش میگذارد. او در این زمینه از آیه شش سوره انشقاق بهره برده است و میگوید: اعاظم از حکمای اسلام به ثبوت رسانیدهاند که میان حضرت رب العزه و میان آفریدگانش یک نوع جذب و انجذابی وجود دارد که از آن تعبیر به عشق میکنند. عشق خدا به مخلوقاتش آنها را به وجود آورده است و به هریک از آنها طبق استعدادهای مختلف و ماهیات متفاوت لباس هستی و بقا پوشانیده و به صفات خود به هرکدام متناسب با خودشان متصف نموده است. این عشق است که عالم را بر سر پا نموده است و این حرکت را از افلاک گرفته تا زمیننشینان و از ذره تا دره، موجود و بهسوی او در تکاپو انداخته است. | ||
زندگی و حیات و عیش و حرکت ماسوای الله هم بهواسطه عشقی است که خدا در فطرت و نهادشان گذاشته است..<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8270/2/134 ر.ک: همان، ص134-135]</ref>. | زندگی و حیات و عیش و حرکت ماسوای الله هم بهواسطه عشقی است که خدا در فطرت و نهادشان گذاشته است..<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8270/2/134 ر.ک: همان، ص134-135]</ref>. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
جلد دوم این مجموعه، از مبحث 13 شروع شده و با مبحث 24 پایان میپذیرد. نویسنده اولین موضوعی را که در این جلد مطرح میکند درباره زیانکارترین انسانها است. | جلد دوم این مجموعه، از مبحث 13 شروع شده و با مبحث 24 پایان میپذیرد. نویسنده اولین موضوعی را که در این جلد مطرح میکند درباره زیانکارترین انسانها است. | ||
طبق آیات شریفه یکصدوسه تا یکصدوشش سوره کهف، زیانبارترین افراد از حیث کردار و پر ضررترین آنها کسانی هستند که به لقای خداوند ایمان ندارند. طبق قواعد عقلیه و طبق ادله شرعیه، میان اعمال سیئه و اعمال حسنه کسر و انکسار نمیشود و در روز قیامت در هنگام موقف و مقام عرض اعمال در پیشگاه حضرت احدیت، همه اعمال بهجای خود محفوظ و حساب و کتاب بر اساس آنها تعلق میگیرد و فقط چند مورد محدود است که طبق تصریح آیات قرآنیه، حبط به عمل میآید؛ یعنی کارهای | طبق آیات شریفه یکصدوسه تا یکصدوشش سوره کهف، زیانبارترین افراد از حیث کردار و پر ضررترین آنها کسانی هستند که به لقای خداوند ایمان ندارند. طبق قواعد عقلیه و طبق ادله شرعیه، میان اعمال سیئه و اعمال حسنه کسر و انکسار نمیشود و در روز قیامت در هنگام موقف و مقام عرض اعمال در پیشگاه حضرت احدیت، همه اعمال بهجای خود محفوظ و حساب و کتاب بر اساس آنها تعلق میگیرد و فقط چند مورد محدود است که طبق تصریح آیات قرآنیه، حبط به عمل میآید؛ یعنی کارهای حسنهای که انسان در دنیا انجام داده است، بهکلی نابود و نیست میگردد و شدت گناه بهطوری است که همه نیکیها را از بین میبرد و محترق مینماید. یکی از آن موارد، شرک به خداوند و انکار آیات و لقای وی است..<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8271/2/7 ر.ک: همان، ج2، ص7-8]</ref>. | ||
ایشان در ادامه این جلد، سه بحث: «راههای اللهشناسی غیر از طریق لقاء الله همگی کج و معوج و تاریک است»، «منطق قرآن هرگونه وجود و آثار وجود را در خدا حصر میکند» و «معنی تشخص وجود: لا هو إلا هو» را مطرح میکند. او این سه بحث را با آیه پانزدهم سوره یونس، آیه هشتادوچهار سوره زخرف و آیه سیونهم و چهلم سوره یوسف آغاز نموده است. | ایشان در ادامه این جلد، سه بحث: «راههای اللهشناسی غیر از طریق لقاء الله همگی کج و معوج و تاریک است»، «منطق قرآن هرگونه وجود و آثار وجود را در خدا حصر میکند» و «معنی تشخص وجود: لا هو إلا هو» را مطرح میکند. او این سه بحث را با آیه پانزدهم سوره یونس، آیه هشتادوچهار سوره زخرف و آیه سیونهم و چهلم سوره یوسف آغاز نموده است. | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
«آنان که غیر از خدا اثری قائلند، مبتلا به شرک خفی هستند»، عنوان مبحث 31 و 32 این تألیف است. حق سبحانه و تعالی، عین وجود و حقیقت هستی است، گفتار فیض کاشانی در جمع بین ظهور و خفای خداوند، بحث گرانقدر آل کاشفالغطاء در وحدت وجود و موجود، اطلاق وجود بر مصادیقش بهنحو اشتراک معنوی است، برهان وحدت وجود و رد شبهات وارده بر آن، از جمله مسائلی است که در این دو مبحث ارائه شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8272/2/179 ر.ک: همان، ص179-229]</ref>. | «آنان که غیر از خدا اثری قائلند، مبتلا به شرک خفی هستند»، عنوان مبحث 31 و 32 این تألیف است. حق سبحانه و تعالی، عین وجود و حقیقت هستی است، گفتار فیض کاشانی در جمع بین ظهور و خفای خداوند، بحث گرانقدر آل کاشفالغطاء در وحدت وجود و موجود، اطلاق وجود بر مصادیقش بهنحو اشتراک معنوی است، برهان وحدت وجود و رد شبهات وارده بر آن، از جمله مسائلی است که در این دو مبحث ارائه شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8272/2/179 ر.ک: همان، ص179-229]</ref>. | ||
مبحث 33 و 34 این کتاب با عنوان «حشویه و شیخیه و قشریه از خداوند نصیبی ندارند» مطرح شده و به مسائلی از قبیل بهقدری که در خداوند اختلاف است در هیچ | مبحث 33 و 34 این کتاب با عنوان «حشویه و شیخیه و قشریه از خداوند نصیبی ندارند» مطرح شده و به مسائلی از قبیل بهقدری که در خداوند اختلاف است در هیچ مسئلهای نیست، تنزیه، فاقد دلیل عقلی و شهودی و شرعی است، اشاعره قائل به جبر در مبدأ و جبر در خلقت و جبر در انسان هستند، روایات وارده در تفسیر سوره اخلاص، زحمات حکمای اسلامی برای تعلیم علوم معقول، مکتب شهود و عرفان از همه مکتبها بالاتر است و... پرداخته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8272/2/235 ر.ک: همان، ص235-299]</ref>. | ||
مبحث 35 و 36 مبحث آخر این کتاب است و «انحرافات شیخ احمد احسائی و پیروان مکتب او در توحید» نامیده شده است. در این مبحث مسائلی چون: معنی «الحمد لله» با بلیغترین وجهی دلالت بر وحدت وجود دارد، معنی «الذي لم يتخذ ولدا» با بلیغترین وجهی دلالت بر وحدت وجود دارد، در جنبه دینی تصوف هیچ عاملی بهغیر از دین اسلام تأثیر نداشت و... مورد واکاوی قرار گرفته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8272/2/305 ر.ک: همان، ص305-389]</ref>. | مبحث 35 و 36 مبحث آخر این کتاب است و «انحرافات شیخ احمد احسائی و پیروان مکتب او در توحید» نامیده شده است. در این مبحث مسائلی چون: معنی «الحمد لله» با بلیغترین وجهی دلالت بر وحدت وجود دارد، معنی «الذي لم يتخذ ولدا» با بلیغترین وجهی دلالت بر وحدت وجود دارد، در جنبه دینی تصوف هیچ عاملی بهغیر از دین اسلام تأثیر نداشت و... مورد واکاوی قرار گرفته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8272/2/305 ر.ک: همان، ص305-389]</ref>. |
ویرایش