۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
جز (جایگزینی متن - 'میک' به 'میک') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده در دیوان دربار خدیوی مصر «عباس پاشا حلمی دوم» مشغول خدمت بوده است. هنگامی که خدیو مصر، عباس پاشا حلمی دوم، در روز 29 ذیقعده 1327ق، عزم سفر به دیار مکه و مدینه نموده، برخی از رجال دربارش از جمله بتنونی را با خود همراه | نویسنده در دیوان دربار خدیوی مصر «عباس پاشا حلمی دوم» مشغول خدمت بوده است. هنگامی که خدیو مصر، عباس پاشا حلمی دوم، در روز 29 ذیقعده 1327ق، عزم سفر به دیار مکه و مدینه نموده، برخی از رجال دربارش از جمله بتنونی را با خود همراه میکند. پس از انجام فریضه حج و زیارت مدینه منوره، کاروان خدیوی به مصر مراجعت نمود که در این هنگام، محمد لبیب بک بتنونی، سفرنامه ارزشمند و پرمحتوای خود را به رشته تحریر درآورد<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>. | ||
بتنونی، کتابش را به دو بخش (پیشگفتار و متن کتاب) تقسیم نموده است. بخش نخست (پیشگفتار) را به توضیح درباره ملت عرب و ریشه و قبایل و تیرهها و دولت آنان در پیش از اسلام و پس از آن اختصاص داده و بهصورت فشرده حقایق و گفتههایی را از میان تاریخ بازگو نموده است. سپس به بخش دیگر از جزیرةالعرب کنونی و قبیلهها و حکومتهای آنها پرداخته است<ref>ر.ک: پیشگفتار نویسنده، ص13</ref>. | بتنونی، کتابش را به دو بخش (پیشگفتار و متن کتاب) تقسیم نموده است. بخش نخست (پیشگفتار) را به توضیح درباره ملت عرب و ریشه و قبایل و تیرهها و دولت آنان در پیش از اسلام و پس از آن اختصاص داده و بهصورت فشرده حقایق و گفتههایی را از میان تاریخ بازگو نموده است. سپس به بخش دیگر از جزیرةالعرب کنونی و قبیلهها و حکومتهای آنها پرداخته است<ref>ر.ک: پیشگفتار نویسنده، ص13</ref>. | ||
قوم عرب از کهنترین ملتهای جهان بشمار میآید؛ بهطوریکه درازترین عمر در بین ملتها و وسیعترین حکومتها و سلطنتها متعلق به آنان بوده است. نویسنده، آنان را به سه بخش «عمالیق» یا «عرب بائده»، «عرب قحطانی»، و «عرب عدنانی» تقسیم نموده است. عمالیق از فرزندان «عملیق بن لاوذ بن سام بن نوح» بودند که در صحرای میان «عراق» و «عقبه» بهصورت بدویت زندگی | قوم عرب از کهنترین ملتهای جهان بشمار میآید؛ بهطوریکه درازترین عمر در بین ملتها و وسیعترین حکومتها و سلطنتها متعلق به آنان بوده است. نویسنده، آنان را به سه بخش «عمالیق» یا «عرب بائده»، «عرب قحطانی»، و «عرب عدنانی» تقسیم نموده است. عمالیق از فرزندان «عملیق بن لاوذ بن سام بن نوح» بودند که در صحرای میان «عراق» و «عقبه» بهصورت بدویت زندگی میکردند و مدام به دنبال چراگاه و علف در حرکت بودند و گروه اندکی از آنان میان «بابل» و «مصر» به بازرگانی اشتغال داشتند. آنان پس از قدرت گرفتن و بعد از غلبه بر «بابل» در قرن بیستو پنجم قبل از میلاد، دولتی را به نام دولت «ساموآبیین» (از فرزندان سام بن نوح) به وجود آوردند..<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>. | ||
قحطانیان، از «بنی قحطان بن سبأ»، بزرگفرزند «سام بن نوح» بشمار میآیند. این قوم در شمال جزیرةالعرب زندگی | قحطانیان، از «بنی قحطان بن سبأ»، بزرگفرزند «سام بن نوح» بشمار میآیند. این قوم در شمال جزیرةالعرب زندگی میکردند و در قرن هشتم پیش از میلاد حضرت مسیح، به هنگام تسلط آشوریان بر آنان، بهسوی بلاد یمن کوچ کردند و در آنجا دولت نوینی تشکیل دادند که تاریخنگاران عرب آنان را «سبأ نخستین» نامگذاری کردهاند..<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>. | ||
عدنانیان از نوادگان حضرت اسماعیل هستند. به فرزندان حضرت اسماعیل و اولاد آنها «اسماعیلیه» میگویند. پس از بیست نسل او، نوادهاش «عدنان» به دنیا آمد. عدنان دارای فرزندی به نام «معد» گردید و معد فرزندی به نام «نزار» داشت و او دارای فرزندانی به نام «انمار»، «مضر»، «قضاعه»، «ربیعه» و «ایاد» گردید. خداوند نسل عدنان را مبارک گردانید. عرب عدنانیه از آن به وجود آمدند..<ref>ر.ک: همان، ص39</ref>. | عدنانیان از نوادگان حضرت اسماعیل هستند. به فرزندان حضرت اسماعیل و اولاد آنها «اسماعیلیه» میگویند. پس از بیست نسل او، نوادهاش «عدنان» به دنیا آمد. عدنان دارای فرزندی به نام «معد» گردید و معد فرزندی به نام «نزار» داشت و او دارای فرزندانی به نام «انمار»، «مضر»، «قضاعه»، «ربیعه» و «ایاد» گردید. خداوند نسل عدنان را مبارک گردانید. عرب عدنانیه از آن به وجود آمدند..<ref>ر.ک: همان، ص39</ref>. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
ایشان بعد از اقامت در مدینه و زیارت اماکن مقدسه، در روز شنبه 15 ژوئن سال 1910م، بازگشت خویش را به مصر آغاز نمود. او ابتدا بهسوی تبوک حرکت کرد و بعد از گذشتن از شهرهایی همچون حیفا در 24 ژوئن سال 1910، به اسکندریه درآمد<ref>ر.ک: همان، ص452-453</ref> و در روز بعد، پس از گذشتن از «باب الجديد» در ساعت دو بعد از ظهر، به مصر وارد گردید<ref>ر.ک: همان، ص455</ref>. | ایشان بعد از اقامت در مدینه و زیارت اماکن مقدسه، در روز شنبه 15 ژوئن سال 1910م، بازگشت خویش را به مصر آغاز نمود. او ابتدا بهسوی تبوک حرکت کرد و بعد از گذشتن از شهرهایی همچون حیفا در 24 ژوئن سال 1910، به اسکندریه درآمد<ref>ر.ک: همان، ص452-453</ref> و در روز بعد، پس از گذشتن از «باب الجديد» در ساعت دو بعد از ظهر، به مصر وارد گردید<ref>ر.ک: همان، ص455</ref>. | ||
نویسنده ضمن سفرنامه برخی اطلاعات درباره فرهنگ مردم حجاز ارائه میدهد. او میگوید: از عادتهای مردمان مکه، دقت و توجه آنان به خوراکیها و آشامیدنیها و لباسهای خود میباشد. رنگهای روشن و باز در لباسهای آنان، بهویژه رنگهای قرمز، سبز و آبی و ارغوانی بیشتر دیده میشود. آنان خانههای خود را بهوسیله صنایع دستی... و نیز با فرشهای قیمتی از قالیهای کمیاب ایرانی، تزیین | نویسنده ضمن سفرنامه برخی اطلاعات درباره فرهنگ مردم حجاز ارائه میدهد. او میگوید: از عادتهای مردمان مکه، دقت و توجه آنان به خوراکیها و آشامیدنیها و لباسهای خود میباشد. رنگهای روشن و باز در لباسهای آنان، بهویژه رنگهای قرمز، سبز و آبی و ارغوانی بیشتر دیده میشود. آنان خانههای خود را بهوسیله صنایع دستی... و نیز با فرشهای قیمتی از قالیهای کمیاب ایرانی، تزیین میکنند..<ref>ر.ک: همان، ص141</ref>. | ||
نویسنده، خرافاتی را که در میان مردم مکه رواج دارد<ref>ر.ک: همان، ص159</ref> و رفتار ناشایست آنان را با حاجیان متذکر میشود<ref>ر.ک: همان، ص163</ref> و به حاجیانی که از ترکیه، ایران و هند آمدهاند و در تلفظ واژگان عربی مرتبط با حج با مشکل مواجه هستند، گریزی زده و کار آنان را خلاف شرع میداند<ref>ر.ک: همان، ص159</ref>. | نویسنده، خرافاتی را که در میان مردم مکه رواج دارد<ref>ر.ک: همان، ص159</ref> و رفتار ناشایست آنان را با حاجیان متذکر میشود<ref>ر.ک: همان، ص163</ref> و به حاجیانی که از ترکیه، ایران و هند آمدهاند و در تلفظ واژگان عربی مرتبط با حج با مشکل مواجه هستند، گریزی زده و کار آنان را خلاف شرع میداند<ref>ر.ک: همان، ص159</ref>. |
ویرایش