۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یگ' به 'یگ') |
جز (جایگزینی متن - 'مید' به 'مید') |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب دارای دو جلد است. جلد اول دارای مقدمه محقق و محتوای مطالب در پنج باب (بخش) است. نویسنده در جلد دوم، محتوای مطالب را از باب ششم تا دهم، ادامه | کتاب دارای دو جلد است. جلد اول دارای مقدمه محقق و محتوای مطالب در پنج باب (بخش) است. نویسنده در جلد دوم، محتوای مطالب را از باب ششم تا دهم، ادامه میدهد. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
دیدگاههای [[مويد، يحيي بن حمزه|یحیی بن حمزه]] در این کتاب، حول تجزیه و تحلیل تمام نظرات در مسائل اعتقادی با روایت کلیه شواهد و سپس نقد و سنجش میان آنها بهصورت روشمند، دور میزند. نخستین چیزی که توجه خواننده را در روش [[مويد، يحيي بن حمزه|امام یحیی بن حمزه]] به خودش جلب کرده و تحسینش را برمیانگیزد، تقسیم و دستهبندی نیکوی او از مطالب بهصورتی دقیق و مفصل است. این کتاب دو جلدی در ده باب نوشته شده؛ نویسنده در باب اول، از وجوب نظر (نگاه دقیق) سخن گفته و در باب دوم، درباره ادله اثبات صانع صحبت کرده است. وی باب سوم را به دو بخش تقسیم کرده: در بخش اولش، به پاسخ بیگانگان از اسلام (خارجین از اسلام) مانند فلاسفه و صائبه و طبائعیه و بتپرستان و دوگانهپرستان (ثنویان) و مجوس و باطنیه و مسیحیان پرداخته و در بخش دوم، بر مخالفین از اهل قبله (مخالفانِ مسلمان) مانند نظام و کعبی و صیمری پاسخ گفته و پس از آن به بحث از خلق افعال عباد، پرداخته است. او در این قسمت، عدل را اثبات کرده و ادله و شواهدی را بر این ارائه میکند که بندگان خودشان افعالشان را ایجاد میکنند و خودشان مؤثر در آن هستند. یحیی، در باب چهارم، از صفات الهی مانند قدرت و علم و حیات و سمع و بصر و ادراک و ارداه و کلام صبحت میکند و در باب پنجم، از صفات سلبیه ذات الهی؛ او در این قسمت، جسم و عرض بودن و متعلقات این دو را از خدا نفی میکند. همچنین جوهر بودن، متحیّز بودن، در جهت بودن (قابل اشاره بودن)، الم (ناراحتی)، لذت و دیده شدن با چشم را از خدا نفی مینماید و پس از آن از اسامی الله و کیفیت اجرای این اسامی بر او صحبت میکند. با پایان یافتن مباحث فصل پنجم، جلد اول کتاب نیز به پایان میرسد<ref>ر.ک: همان، ص6-7</ref>. | دیدگاههای [[مويد، يحيي بن حمزه|یحیی بن حمزه]] در این کتاب، حول تجزیه و تحلیل تمام نظرات در مسائل اعتقادی با روایت کلیه شواهد و سپس نقد و سنجش میان آنها بهصورت روشمند، دور میزند. نخستین چیزی که توجه خواننده را در روش [[مويد، يحيي بن حمزه|امام یحیی بن حمزه]] به خودش جلب کرده و تحسینش را برمیانگیزد، تقسیم و دستهبندی نیکوی او از مطالب بهصورتی دقیق و مفصل است. این کتاب دو جلدی در ده باب نوشته شده؛ نویسنده در باب اول، از وجوب نظر (نگاه دقیق) سخن گفته و در باب دوم، درباره ادله اثبات صانع صحبت کرده است. وی باب سوم را به دو بخش تقسیم کرده: در بخش اولش، به پاسخ بیگانگان از اسلام (خارجین از اسلام) مانند فلاسفه و صائبه و طبائعیه و بتپرستان و دوگانهپرستان (ثنویان) و مجوس و باطنیه و مسیحیان پرداخته و در بخش دوم، بر مخالفین از اهل قبله (مخالفانِ مسلمان) مانند نظام و کعبی و صیمری پاسخ گفته و پس از آن به بحث از خلق افعال عباد، پرداخته است. او در این قسمت، عدل را اثبات کرده و ادله و شواهدی را بر این ارائه میکند که بندگان خودشان افعالشان را ایجاد میکنند و خودشان مؤثر در آن هستند. یحیی، در باب چهارم، از صفات الهی مانند قدرت و علم و حیات و سمع و بصر و ادراک و ارداه و کلام صبحت میکند و در باب پنجم، از صفات سلبیه ذات الهی؛ او در این قسمت، جسم و عرض بودن و متعلقات این دو را از خدا نفی میکند. همچنین جوهر بودن، متحیّز بودن، در جهت بودن (قابل اشاره بودن)، الم (ناراحتی)، لذت و دیده شدن با چشم را از خدا نفی مینماید و پس از آن از اسامی الله و کیفیت اجرای این اسامی بر او صحبت میکند. با پایان یافتن مباحث فصل پنجم، جلد اول کتاب نیز به پایان میرسد<ref>ر.ک: همان، ص6-7</ref>. | ||
[[مويد، يحيي بن حمزه|یحیی بن حمزه]] در جلد دوم، مباحث کتاب را از باب ششم شروع میکند؛ وی در این باب، افعال الهی و حسن و قبح عقلی را مطرح مینماید. او در باب هفتم، از نبوات و وجوب بعثت پیامبر و عصمت او سخن میگوید و سپس از پیامبری محمد مصطفی(ص). وی شبهات منکرین پیامبری آن حضرت(ص) را رد مینماید و پس از آن به سراغ مطرح کردن بحث معاد در باب هشتم میرود. معاد اخروی و چگونگی نابودی اجسام و صحت اعاده آن و رد شبهات منکرین معاد، از مباحث باب هشتم است. او در ادامه این باب، از اثبات عذاب قبر و امور سمعی متعلق به آخرت مانند میزان و صراط و نشر صحف نیز صحبت میکند. نهمین باب، به بحث از وعد و وعید و استحقاق ثواب و عقاب و صفت این دو و خلود و شفاعت اختصاص دارد. پایانبخش مطالب باب نهم، سخن از اسماء و احکام و حقیقت کفر و ایمان است. نویسنده در میان طرح این مباحث، از تکفیر هریک از مجبره و مشبهه توسط معتزله میگوید. در این بخش، همچنین بیان میگردد که مرتکب گناه کبیره از اهل نماز، مؤمن نیست (چنانکه مرجئه بدان معتقدند). همچنین کافر (چنانکه خوارج میگویند) و منافق (به اعتقاد حسن بصری) هم نیست، بلکه صرفا میتوان وی را فاسق نامید و گفت او دارای منزلتی بین المنزلتین است. دهمین باب کتاب که آخرین باب آن نیز هست، درباره امامت است. یحیی بن زید در این بخش به برخی از معتقدات شیعیان اثناعشری در باب امامت مبنی بر وجوب عقلی امامت، عصمت امام و احاطهاش به تمامی علوم و همچنین بر اعتقاد معتزله مبنی بر قول به اختیار در امامت، ایراد گرفته و سعی در ابطال آن دارد. وی سپس از احکام متعلق به دارالکفر و دارالفسق و دارالاسلام سخن گفته و کیفیت معامله با کفار را بیان | [[مويد، يحيي بن حمزه|یحیی بن حمزه]] در جلد دوم، مباحث کتاب را از باب ششم شروع میکند؛ وی در این باب، افعال الهی و حسن و قبح عقلی را مطرح مینماید. او در باب هفتم، از نبوات و وجوب بعثت پیامبر و عصمت او سخن میگوید و سپس از پیامبری محمد مصطفی(ص). وی شبهات منکرین پیامبری آن حضرت(ص) را رد مینماید و پس از آن به سراغ مطرح کردن بحث معاد در باب هشتم میرود. معاد اخروی و چگونگی نابودی اجسام و صحت اعاده آن و رد شبهات منکرین معاد، از مباحث باب هشتم است. او در ادامه این باب، از اثبات عذاب قبر و امور سمعی متعلق به آخرت مانند میزان و صراط و نشر صحف نیز صحبت میکند. نهمین باب، به بحث از وعد و وعید و استحقاق ثواب و عقاب و صفت این دو و خلود و شفاعت اختصاص دارد. پایانبخش مطالب باب نهم، سخن از اسماء و احکام و حقیقت کفر و ایمان است. نویسنده در میان طرح این مباحث، از تکفیر هریک از مجبره و مشبهه توسط معتزله میگوید. در این بخش، همچنین بیان میگردد که مرتکب گناه کبیره از اهل نماز، مؤمن نیست (چنانکه مرجئه بدان معتقدند). همچنین کافر (چنانکه خوارج میگویند) و منافق (به اعتقاد حسن بصری) هم نیست، بلکه صرفا میتوان وی را فاسق نامید و گفت او دارای منزلتی بین المنزلتین است. دهمین باب کتاب که آخرین باب آن نیز هست، درباره امامت است. یحیی بن زید در این بخش به برخی از معتقدات شیعیان اثناعشری در باب امامت مبنی بر وجوب عقلی امامت، عصمت امام و احاطهاش به تمامی علوم و همچنین بر اعتقاد معتزله مبنی بر قول به اختیار در امامت، ایراد گرفته و سعی در ابطال آن دارد. وی سپس از احکام متعلق به دارالکفر و دارالفسق و دارالاسلام سخن گفته و کیفیت معامله با کفار را بیان میدارد؛ او آنان را در به دو بخش دستهبندی میکند: بندگان اوثان و اصنام (بتها) و نیران (آتشپرستان) و یهود و نصاری که به شریعت اسلام نزدیکند و پیامبران و کتابهایی بر آنان نازل شده است. یحیی، در پایان، از حکم اقامت در دارالکفر و زمان وجوب انتقال از آن صحبت میکند<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش