۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
جز (جایگزینی متن - 'یش' به 'یش') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
براى اثبات این مدعى کافى است و از اینگونه قطعات در اثناى قصاید خود چه در تغزل و چه در مدیح یا وصف حال بسیار دارد. | براى اثبات این مدعى کافى است و از اینگونه قطعات در اثناى قصاید خود چه در تغزل و چه در مدیح یا وصف حال بسیار دارد. | ||
اشعارى که در مقابل قصاید معروف فارسى سروده، هرگاه با نظایر خود از قصاید قدما مقایسه کنیم، پایه و مایه ریاض در شاعرى بهخوبى بر ما مکشوف | اشعارى که در مقابل قصاید معروف فارسى سروده، هرگاه با نظایر خود از قصاید قدما مقایسه کنیم، پایه و مایه ریاض در شاعرى بهخوبى بر ما مکشوف میشود؛ از آن جمله این قصیده: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''هنر رساند گویند مرد را به مراد''|2='' چو من به دهر هنرمند نامراد مباد''}} | {{ب|''هنر رساند گویند مرد را به مراد''|2='' چو من به دهر هنرمند نامراد مباد''}} | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
{{ب|''ببین گردش چرخ نیلوفرى را''|2='' نگر کید مهر و مه و مشترى را''}} | {{ب|''ببین گردش چرخ نیلوفرى را''|2='' نگر کید مهر و مه و مشترى را''}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
در مقابل ناصرخسرو گفته؛ هریک از اینها در باب خود کمنظیر است. خلاصه این دیوان یک بنیان ادبى است بسیار نفیس و مفید که حیف بود اگر از میان میرفت. چیزى که هست شاعر چون ادبیات دو زبان فارسى و تازى را خوب میدانسته، لغاتى از هر دو زبان در اشعارش آمده که فهم معانى آنها براى بسیارى از خوانندگان جز به یارى فرهنگها میسّر | در مقابل ناصرخسرو گفته؛ هریک از اینها در باب خود کمنظیر است. خلاصه این دیوان یک بنیان ادبى است بسیار نفیس و مفید که حیف بود اگر از میان میرفت. چیزى که هست شاعر چون ادبیات دو زبان فارسى و تازى را خوب میدانسته، لغاتى از هر دو زبان در اشعارش آمده که فهم معانى آنها براى بسیارى از خوانندگان جز به یارى فرهنگها میسّر نمیشود و نیز چون اسامى تقسیمات فلکى و ستارگان ثابت و سیار را در شعر خود بسیار آورده، کسانی که اطّلاع کافى از نجوم نداشته باشند، فهم بسیارى از این اشعار بر آنها دشوار میشود؛ بنابراین مرا چنین به نظر رسید که نخست تقسیمات فلکى را که در این دیوان متفرق است، همه را در یک جا جمع کنم و توضیح کافى راجع به آنها بدهم و سپس فرهنگ مختصرى براى لغات فارسى و تازى این کتاب بنویسم تا خوانندگان را استفاده از این کتاب آسان شود و چون بهرهمندى از اشعار عربى این کتاب مخصوص به ادباست و آنها خود نیازمند به فرهنگ نیستند یا اگر باشند وسائل آن فراهم دارند، راجع به قصاید عربى این کتاب که این قسمت هم در باب خود عالى و ممتاز است، خوضى نشد و از لغات و ترکیبات آن چیزى ننوشتم. اینک صورت تقسیمات فلکى و فرهنگ غریب این دیوان ضمیمه است که در آخر کتاب طبع شود»<ref>مقدمه محقق، صفحات د تا ز</ref>. | ||
از اشعار اوست: | از اشعار اوست: |
ویرایش