۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'میک' به 'میک') |
جز (جایگزینی متن - 'یش' به 'یش') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
او میگوید: قسم یا سوگند، غالباً ً در قالب جمله خبریه است؛ همچون: '''فَوَ رَبِّ اَلسَّمٰاءِ وَ اَلْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ''' (پس سوگند به پروردگار آسمان و زمین که آنچه را که وعده داده، حقّ و یقینی است) (ذاریات: 23) و گاهی نیز جمله طلبیه است؛ همچون: '''فَوَ رَبِّك لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ عَمّٰا كٰانُوا يعْمَلُونَ''' (به پروردگارت سوگند، قطعاً از همه آنان بازخواست میکنیم، از اعمالی که همواره انجام میدادهاند) (حجر: 92-93). | او میگوید: قسم یا سوگند، غالباً ً در قالب جمله خبریه است؛ همچون: '''فَوَ رَبِّ اَلسَّمٰاءِ وَ اَلْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ''' (پس سوگند به پروردگار آسمان و زمین که آنچه را که وعده داده، حقّ و یقینی است) (ذاریات: 23) و گاهی نیز جمله طلبیه است؛ همچون: '''فَوَ رَبِّك لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ عَمّٰا كٰانُوا يعْمَلُونَ''' (به پروردگارت سوگند، قطعاً از همه آنان بازخواست میکنیم، از اعمالی که همواره انجام میدادهاند) (حجر: 92-93). | ||
ایشان از اجزای قسم (سوگند) نیز سخن به میان میآورد و میگوید: مقسمعلیه، امری است که قسم برای تأکید و تحقیق آن یاد | ایشان از اجزای قسم (سوگند) نیز سخن به میان میآورد و میگوید: مقسمعلیه، امری است که قسم برای تأکید و تحقیق آن یاد میشود؛ پس میبایست امری باشد که تأکید و تحقیق آن با سوگند نیکوست؛ مثل امور غائب و مخفی وقتی سوگند بر ثبوت آنها آورده میشود. اما امور آشکار مشهور، چون خورشید، ماه، شب، روز، آسمان و زمین از مواردی است که سوگند به آنها یاد میشود، نه بر آنها<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/5 ر.ک: متن کتاب، ص5]</ref>. | ||
قسم به دلیل اینکه زیاد استعمال | قسم به دلیل اینکه زیاد استعمال میشود، بنابراین بهصورت خلاصه و مختصر میآید؛ به این صورت که فعل قسم حذف و فقط به «باء» اکتفا میشود؛ سپس عوض از «باء»، «واو» در اسماء ظاهر و «تاء» در اسامی خداوند استعمال میگردد؛ همچون: '''وَ تَاللّٰهِ لَأَكيدَنَّ أَصْنٰامَكمْ''' (انبیاء: 57)<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38459/1/6 ر.ک: همان، ص6]</ref>. | ||
نویسنده در فصل دوم میگوید: خداوند، سوگند بر اصول ایمان میخورد (مقسمعلیه اصول ایمان است)؛ اصولی که بر انسانها معرفت و شناخت آنها واجب است. او گاهی بر توحید و یگانگی خداوند، گاهی بر حقانیت قرآن، گاهی بر حقانیت رسول خدا، گاهی بر جزاء و وعد و وعید و گاه بر حال انسان قسم یاد میکند. | نویسنده در فصل دوم میگوید: خداوند، سوگند بر اصول ایمان میخورد (مقسمعلیه اصول ایمان است)؛ اصولی که بر انسانها معرفت و شناخت آنها واجب است. او گاهی بر توحید و یگانگی خداوند، گاهی بر حقانیت قرآن، گاهی بر حقانیت رسول خدا، گاهی بر جزاء و وعد و وعید و گاه بر حال انسان قسم یاد میکند. |
ویرایش