۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'مید' به 'مید') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
محقق در مقدمه، تاریخ سنت در سه قرن اول را بهاختصار با اشاره به مسئله کتابت سنت بیان کرده است. وی مسئله کتابت را با جمع بین نصوصی که ظاهرشان تعارض است مطرح کرده است؛ زیرا برخی از این نصوص مفید نهی از کتابت سنت و برخی دیگر مشوق کتابت سنت هستند و مشخص میشود که به جهت اختلافزمانی تعارضی در این موضوع وجود ندارد و زمان نهی همان زمان امر نیست بلکه نهی مقدم بر امر آمده است... همچنین در مقدمه دلایل انتخاب این موضوع و شیوه و روش تحقیق مطرح شده است<ref>ر.ک: همان، ص18-17</ref>. | محقق در مقدمه، تاریخ سنت در سه قرن اول را بهاختصار با اشاره به مسئله کتابت سنت بیان کرده است. وی مسئله کتابت را با جمع بین نصوصی که ظاهرشان تعارض است مطرح کرده است؛ زیرا برخی از این نصوص مفید نهی از کتابت سنت و برخی دیگر مشوق کتابت سنت هستند و مشخص میشود که به جهت اختلافزمانی تعارضی در این موضوع وجود ندارد و زمان نهی همان زمان امر نیست بلکه نهی مقدم بر امر آمده است... همچنین در مقدمه دلایل انتخاب این موضوع و شیوه و روش تحقیق مطرح شده است<ref>ر.ک: همان، ص18-17</ref>. | ||
باب اول کتاب در شش فصل مطرح شده است. در فصل اول حوادث زمان ابن جعد از نواحی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی موردبحث قرار گرفته است؛ البته تمرکز بر فرهنگ بوده است؛ زیرا اساس و اوج مباحث ابن جعد در موضوعات فرهنگی است چنانکه از سنت در این عصر، با ذکر مشهورترین علمای این روزگار، خبر | باب اول کتاب در شش فصل مطرح شده است. در فصل اول حوادث زمان ابن جعد از نواحی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی موردبحث قرار گرفته است؛ البته تمرکز بر فرهنگ بوده است؛ زیرا اساس و اوج مباحث ابن جعد در موضوعات فرهنگی است چنانکه از سنت در این عصر، با ذکر مشهورترین علمای این روزگار، خبر میدهد<ref>ر.ک: همان، ص18</ref>. | ||
در فصول دوم تا ششم باب اول به ترتیب نسب و نسبت ابن جعد، دانشاندوزی و مشایخ او، شاگردانش، جایگاه علمی او و نقشش در علم حدیث، نظر ائمه جرحوتعدیل درباره او ذکر شده است<ref>ر.ک: همان، ص19-18</ref>. | در فصول دوم تا ششم باب اول به ترتیب نسب و نسبت ابن جعد، دانشاندوزی و مشایخ او، شاگردانش، جایگاه علمی او و نقشش در علم حدیث، نظر ائمه جرحوتعدیل درباره او ذکر شده است<ref>ر.ک: همان، ص19-18</ref>. | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
در فصل دوم این باب به مسند ابن جعد و اینکه بغوی این نام را برای کتاب انتخاب کرده اشاره شده است. در حقیقت نام کتاب علی بن جعد به او باز نمیگردد؛ چراکه او این کتاب را تألیف نکرد و بالطبع نامش نیز از او نیست. شاگردش ابوالقاسم بغوی این کتاب را از آنچه از ابن جعد و دیگران روایت کرد گردآوری نمود. بغوی پسازآنکه کتاب را جمع کرد نامش را «حدیث علی بن الجعد الجوهری» گذاشت. این نام بر جلد هر جزء از اجزای کتاب نوشته شده: «الجزء... من حدیث علی بن الجعد» و همچنین در انتهای کتاب نوشته است: «آخر حدیث علی بن الجعد الجوهری». این دلیل قطعی است بر اینکه بغوی نام «حدیث ابن الجعد» را بر کتاب گذاشته است. اینکه اکنون اسم دیگری بر کتاب گذاشته شد تنها برای رعایت اختصار یا کامل بودن در اسم ابن الجعد است<ref>ر.ک: همان، ص199</ref>. | در فصل دوم این باب به مسند ابن جعد و اینکه بغوی این نام را برای کتاب انتخاب کرده اشاره شده است. در حقیقت نام کتاب علی بن جعد به او باز نمیگردد؛ چراکه او این کتاب را تألیف نکرد و بالطبع نامش نیز از او نیست. شاگردش ابوالقاسم بغوی این کتاب را از آنچه از ابن جعد و دیگران روایت کرد گردآوری نمود. بغوی پسازآنکه کتاب را جمع کرد نامش را «حدیث علی بن الجعد الجوهری» گذاشت. این نام بر جلد هر جزء از اجزای کتاب نوشته شده: «الجزء... من حدیث علی بن الجعد» و همچنین در انتهای کتاب نوشته است: «آخر حدیث علی بن الجعد الجوهری». این دلیل قطعی است بر اینکه بغوی نام «حدیث ابن الجعد» را بر کتاب گذاشته است. اینکه اکنون اسم دیگری بر کتاب گذاشته شد تنها برای رعایت اختصار یا کامل بودن در اسم ابن الجعد است<ref>ر.ک: همان، ص199</ref>. | ||
تعداد مشایخ ابن جعد که بغوی احادیثش را از آنها در مسند گردآورده شصت تن هستند که با تحقیق در آن معلوم میشود که بیشتر احادیث مسند از ثقات روایت شده است. قریب به نصف مسند (از شماره 60 تا 1809) از شعبة بن حجاج که در روایت بسیار سختگیر است نقل شده است<ref>ر.ک: همان، ص211</ref>. شعبة بن حجاج در برخورد با پدیده تدلیس و مدلسان سختگیری و شدت عمل زیادی بکار برد. در منابع مختلف عبارات شدیداللحنی به نقل از وی در مخالفت با تدلیس وارد شده است. بهطور مثال وی تدلیس را «برادر کذب» یا «بدتر از زنا» | تعداد مشایخ ابن جعد که بغوی احادیثش را از آنها در مسند گردآورده شصت تن هستند که با تحقیق در آن معلوم میشود که بیشتر احادیث مسند از ثقات روایت شده است. قریب به نصف مسند (از شماره 60 تا 1809) از شعبة بن حجاج که در روایت بسیار سختگیر است نقل شده است<ref>ر.ک: همان، ص211</ref>. شعبة بن حجاج در برخورد با پدیده تدلیس و مدلسان سختگیری و شدت عمل زیادی بکار برد. در منابع مختلف عبارات شدیداللحنی به نقل از وی در مخالفت با تدلیس وارد شده است. بهطور مثال وی تدلیس را «برادر کذب» یا «بدتر از زنا» میداند. علاوه بر این، در برخی از گزارشات رویکرد نقادانه و برخوردهای عملی وی با مدلسان گزارش شده است. از جمله آنها، دو گزارشی است که در آن شعبه با نگاهی انتقادی به احادیث قتاده نگریسته است. شعبه با دقت در الفاظ تحملی که قتاده به هنگام نقل حدیث بکار برده است، روایات مدلس وی را از بقیه روایاتش تشخیص داده است<ref>ر.ک: لطفی، سید مهدی؛ معارف، مجید؛ ص69</ref>. | ||
مسند ابن جعد مشتمل بر احادیث مرفوعه و فتاوی صحابه و تابعین و اخبار گروهی از روات و سیره آنهاست. البته احادیث مرفوعه ویژگی غالب بر آن است و احادیثی در این کتاب ذکر شده که در دیگر کتبی اهل سنت نیامده است. همچنین به اعتقاد محقق کتاب حدیث موضوع و ساختگی در این مسند وارد نشده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص212</ref>. | مسند ابن جعد مشتمل بر احادیث مرفوعه و فتاوی صحابه و تابعین و اخبار گروهی از روات و سیره آنهاست. البته احادیث مرفوعه ویژگی غالب بر آن است و احادیثی در این کتاب ذکر شده که در دیگر کتبی اهل سنت نیامده است. همچنین به اعتقاد محقق کتاب حدیث موضوع و ساختگی در این مسند وارد نشده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص212</ref>. |
ویرایش