۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ها' به 'ها') |
جز (جایگزینی متن - 'مید' به 'مید') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
مصحح همچنین پیشینه انتشار دیوان فرخی و شیوه تحقیق و تصحیح آن را اینگونه توضیح میدهد: «دیوان فرخی در ایران تقریباً مشتمل بر شش هزار بیت ناقص و نادرست، مشحون از اغلاط و مطروس از تصحیف و تحریفات به طبع رسیده که حقیقةً قابل استفاده نیست. آنهم در این اوان نادر و کمیاب است. نگارنده نسخی چند خطی از آن به دست آورد و این نسخه را تحریر و کراراً تطبیق و تصحیح کرد و آن نسخه که بهظاهر قدیمتر مینمود، اصل قرار داد و اختلافات دیگر نسخ را هرچند در بعضی از موارد انسب از اصل بود، در هامش ضبط کرد و اختیار آن را به حسن سلیقه و انتخاب صاحبان اذواق مستقیمه بازگذاشت... جمیع ابیات مفرده را که به نام فرخی در فرهنگها به استشهاد ایراد شده بود، التقاط کرده، بهجای خود نگاشت و اگر بیتی بیرون از قصاید ماند ملاحظه ضبط را علیحده ثبت کرد تا اگر باقی آن وقتی به دست آید شناخته گردد و با این مایه زحمت، مدعی تنزیه کامل این نسخه نیستم و هنوز بسیاری از ابیات است که معنی محصل ندارد و از لباس صحت عاری است و البته در این باب از تصرف بدون دلیلی قاطع و قرینه صریح و واضح که در شریعت تصحیح ممنوع و محظور است، قلم بازداشت و توضیح لغات و تبیین بعضی مطالب را ذیلاً تعرض کرد»<ref>ر.ک: همان، صفحات ی - یا</ref>. | مصحح همچنین پیشینه انتشار دیوان فرخی و شیوه تحقیق و تصحیح آن را اینگونه توضیح میدهد: «دیوان فرخی در ایران تقریباً مشتمل بر شش هزار بیت ناقص و نادرست، مشحون از اغلاط و مطروس از تصحیف و تحریفات به طبع رسیده که حقیقةً قابل استفاده نیست. آنهم در این اوان نادر و کمیاب است. نگارنده نسخی چند خطی از آن به دست آورد و این نسخه را تحریر و کراراً تطبیق و تصحیح کرد و آن نسخه که بهظاهر قدیمتر مینمود، اصل قرار داد و اختلافات دیگر نسخ را هرچند در بعضی از موارد انسب از اصل بود، در هامش ضبط کرد و اختیار آن را به حسن سلیقه و انتخاب صاحبان اذواق مستقیمه بازگذاشت... جمیع ابیات مفرده را که به نام فرخی در فرهنگها به استشهاد ایراد شده بود، التقاط کرده، بهجای خود نگاشت و اگر بیتی بیرون از قصاید ماند ملاحظه ضبط را علیحده ثبت کرد تا اگر باقی آن وقتی به دست آید شناخته گردد و با این مایه زحمت، مدعی تنزیه کامل این نسخه نیستم و هنوز بسیاری از ابیات است که معنی محصل ندارد و از لباس صحت عاری است و البته در این باب از تصرف بدون دلیلی قاطع و قرینه صریح و واضح که در شریعت تصحیح ممنوع و محظور است، قلم بازداشت و توضیح لغات و تبیین بعضی مطالب را ذیلاً تعرض کرد»<ref>ر.ک: همان، صفحات ی - یا</ref>. | ||
مصحح همچنین در رابطه با معرفی و شرح الفاظ و لغات نامأنوس در پاورقیهای کتاب، چنین مینویسد: «و چون محصلین مدارس را غالباً ً شائق و مایل به ادبیات و راغب به خواندن دواوین شعرا | مصحح همچنین در رابطه با معرفی و شرح الفاظ و لغات نامأنوس در پاورقیهای کتاب، چنین مینویسد: «و چون محصلین مدارس را غالباً ً شائق و مایل به ادبیات و راغب به خواندن دواوین شعرا میدید، در ترجمه لغات حتیالمقدور تسامح نکرد؛ تا هیچ مبتدی و متأدبی در هنگام خواندن آن محتاج به مراجعه به کتب لغت نگردد و از این جهت ملالت نیابد و این تعلیق از آن کردم تا طاعنی خرده نگیرد که در ترجمه لغات، توضیح واضحات کردهام و رنج بیهوده بردهام»<ref>ر.ک: همان، صفحه یا</ref>. | ||
در انتهای مقدمه مصحح ابیاتی که در فرهنگ اسدی و جهانگیری و انجمن ناصری به نام فرخی ایراد شده و نیز یک غزل و یک دوبیتی ذکر شده است.<ref>ر.ک: همان، صفحات یب - ید</ref>. | در انتهای مقدمه مصحح ابیاتی که در فرهنگ اسدی و جهانگیری و انجمن ناصری به نام فرخی ایراد شده و نیز یک غزل و یک دوبیتی ذکر شده است.<ref>ر.ک: همان، صفحات یب - ید</ref>. | ||
بسیاری از قصاید فرخی در مدح سلطان محمود غزنوی است. در یکی از قصاید معروف فرخی، فتوحات سلطان محمود غزنوی به تصویر کشیده شده است. آنچه معروف و مشهور است آن است کـه شاعران مدیحهپرداز در مدح ممدوح خود از هیچگونه اغراق و غلو کوتاهی نمیکنند. آنان سعی میکنند ممدوح خود را شخصی ماورایی با قدرتی غیر قابل باور توصیف کنند؛ اما به گفته صاحبنظران مدیحههای فـرخی سـیستانی تا حدودی در این زمینه مستثناست. وی سعی کرده آنچه به ممدوح خود نسبت | بسیاری از قصاید فرخی در مدح سلطان محمود غزنوی است. در یکی از قصاید معروف فرخی، فتوحات سلطان محمود غزنوی به تصویر کشیده شده است. آنچه معروف و مشهور است آن است کـه شاعران مدیحهپرداز در مدح ممدوح خود از هیچگونه اغراق و غلو کوتاهی نمیکنند. آنان سعی میکنند ممدوح خود را شخصی ماورایی با قدرتی غیر قابل باور توصیف کنند؛ اما به گفته صاحبنظران مدیحههای فـرخی سـیستانی تا حدودی در این زمینه مستثناست. وی سعی کرده آنچه به ممدوح خود نسبت میدهد - البته تا حدودی - با واقعیات منطبق باشد<ref>ر.ک: میرجعفری، سید اکبر، ص34</ref>؛ اگرچه گاه شرابخواری سلطان محمود را نیز وصف کرده و میخوارگی او را سبب شادی مردم دانسته است: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''خسرو می خواست هم از بامداد''|2='' خلق به میخوردن او گشت شاد''}} | {{ب|''خسرو می خواست هم از بامداد''|2='' خلق به میخوردن او گشت شاد''}} |
ویرایش