۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
| data-type="authorbirthDate" | | | data-type="authorbirthDate" | سده دوم | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
| data-type="authorBirthPlace" | | | data-type="authorBirthPlace" |کوفه | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
|اساتید | |اساتید | ||
| data-type="authorTeachers" | | | data-type="authorTeachers" | | ||
اسماعیل بن ابی امیه؛ | |||
جسر بن حسن؛ | |||
اسماعیل بن ابی خالد؛ | |||
حجاج بن ارطاة؛ | |||
اسماعیل بن مسلم؛ | |||
حجاج بن فرامضة؛ | |||
ابواسماعیل حسن بن عبیدالله نخعی | |||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
</div> | </div> | ||
'''ابواسحاق فزاری''' (متوفی 186ق) از علما، فقها و معلمان اهل سنت و جماعت. مورد اعتماد و ثقه از نظر عالمان سنی. صاحب کتاب السِیَر. | '''ابواسحاق فزاری''' (متوفی 186ق) از علما، فقها و معلمان اهل سنت و جماعت. محدث عراقی در سدهٔ دوم هجری مورد اعتماد و ثقه از نظر عالمان سنی. صاحب کتاب السِیَر. | ||
== نام کامل == | == نام کامل == | ||
نام کاملش، ابراهیم بن محمد بن حارث بن اسماء بن خارجة بن حصن بن حذیفه بن بدر بن عمرو بن جویة بن لوذان بن ثعلبة بن عدی بن فزارة بن ذبیان بن بغیض بن ریث بن غطفان بن سعد بن قیس بن عیلان بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان. است.<ref>ر.ک: فزاری، ابواسحاق، کتاب السیر، ص13</ref> | نام کاملش، ابراهیم بن محمد بن حارث بن اسماء بن خارجة بن حصن بن حذیفه بن بدر بن عمرو بن جویة بن لوذان بن ثعلبة بن عدی بن فزارة بن ذبیان بن بغیض بن ریث بن غطفان بن سعد بن قیس بن عیلان بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان. است.<ref>ر.ک: فزاری، ابواسحاق، کتاب السیر، ص13</ref> | ||
== ولادت == | |||
در کوفه به دنیا آمد و به دمشق وارد شد و آنجا به تدریس حدیث پرداخت. بیشتر عمرش را در شام سپری کرد. از یاران و معاصران امام اوزاعی بود. در مصیصه درگذشت. | |||
== برخی روحیات == | == برخی روحیات == | ||
نقل شده در ملاقاتی که با هارون داشته، هارون به او گفتهای ابا اسحاق، ما سه هزار دینار و یک قاطر و یک اسب به تو هدیه میکنیم. ابواسحاق در پاسخ گفته:... ما خاندانی هستیم که بهاندازه خودمان داریم. من مردی از فرزندان اسماء بن خارجه فزاری هستم. هارون با شنیدن این پاسخ به وی گفت ای ابواسحاق! این هدیه را بگیر و اگر به آن محتاج نیستی هم به اهل حاجت اهدایش کن.<ref>ر.ک: همان، ص16</ref> | نقل شده در ملاقاتی که با هارون داشته، هارون به او گفتهای ابا اسحاق، ما سه هزار دینار و یک قاطر و یک اسب به تو هدیه میکنیم. ابواسحاق در پاسخ گفته:... ما خاندانی هستیم که بهاندازه خودمان داریم. من مردی از فرزندان اسماء بن خارجه فزاری هستم. هارون با شنیدن این پاسخ به وی گفت ای ابواسحاق! این هدیه را بگیر و اگر به آن محتاج نیستی هم به اهل حاجت اهدایش کن.<ref>ر.ک: همان، ص16</ref> |
ویرایش