۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(←تخلص) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
==ولادت== | ==ولادت== | ||
سید محمدحسین بهجت تبریزی، متخلص به «شهریار» در سال 1283ش در تبریز متولد شد. هرچند خود در مصاحبهای که با برخی از روزنامهها از جمله کیهان فرهنگی داشته تصریح نموده که تولد من، تحقیقاً معلوم نیست ولی اواخر 24 یا اوایل 25 هجری قمری است که مطابق با 1285ش است.<ref>عزتپور، عدالت، ص55</ref>. | سید محمدحسین بهجت تبریزی، متخلص به «شهریار» در سال 1283ش در تبریز متولد شد. هرچند خود در مصاحبهای که با برخی از روزنامهها از جمله کیهان فرهنگی داشته تصریح نموده که تولد من، تحقیقاً معلوم نیست ولی اواخر 24 یا اوایل 25 هجری قمری است که مطابق با 1285ش است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/51217/55 عزتپور، عدالت، ص55]</ref>. | ||
==تحصیلات== | ==تحصیلات== | ||
در سال 1288ش خانواده شهریار به جهت ناآرامیهای انقلاب مشروطه، به زادگاه آباء و اجدادیشان (خشگناب) مهاجرت میکنند. شهریار در 1290ش در مکتبخانه دهکده، پیش آقا ملا محمدباقر و ملا ابراهیم تحصیلات ابتدایی را آغاز کرد و با قرآن و دیوان حافظ آشنا شد. پس از بازگشت به تبریز در سال 1291ش زبان عربی را در مدرسه طالبیه و زبان فرانسه را در منزل از معلم خصوصی فرا گرفت<ref>همان</ref>. | در سال 1288ش خانواده شهریار به جهت ناآرامیهای انقلاب مشروطه، به زادگاه آباء و اجدادیشان (خشگناب) مهاجرت میکنند. شهریار در 1290ش در مکتبخانه دهکده، پیش آقا ملا محمدباقر و ملا ابراهیم تحصیلات ابتدایی را آغاز کرد و با قرآن و دیوان حافظ آشنا شد. پس از بازگشت به تبریز در سال 1291ش زبان عربی را در مدرسه طالبیه و زبان فرانسه را در منزل از معلم خصوصی فرا گرفت<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/51217/55 همان]</ref>. | ||
شهریار پس از اتمام سیکل اول متوسطه در تبریز، در اواخر اسفند 1299ش به تهران عزیمت کرد و در سال 1300ش وارد دارالفنون شد. وی پس از مدتی، سیکل دوم متوسطه را در آنجا به اتمام رساند و سپس بنا به توصیه پدرش، در مدرسه عالی طب نامنویسی کرد و همزمان با آغاز تحصیل طب، دوران عاشقی و شیفتگی او آغاز شد. ایشان در سال 1308ش به علت جدایی از معشوقش، به بحران شدید روحی دچار شد و درحالیکه فقط یکترم مانده که درس طب را تمام کند ترک تحصیل کرد<ref> | شهریار پس از اتمام سیکل اول متوسطه در تبریز، در اواخر اسفند 1299ش به تهران عزیمت کرد و در سال 1300ش وارد دارالفنون شد. وی پس از مدتی، سیکل دوم متوسطه را در آنجا به اتمام رساند و سپس بنا به توصیه پدرش، در مدرسه عالی طب نامنویسی کرد و همزمان با آغاز تحصیل طب، دوران عاشقی و شیفتگی او آغاز شد. ایشان در سال 1308ش به علت جدایی از معشوقش، به بحران شدید روحی دچار شد و درحالیکه فقط یکترم مانده که درس طب را تمام کند ترک تحصیل کرد<ref>https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/51217/55</ref>. | ||
==شعر== | ==شعر== | ||
در سال 1294 نخستین شعر فارسی شهریار، از آینده درخشان او نوید میدهد: | در سال 1294 نخستین شعر فارسی شهریار، از آینده درخشان او نوید میدهد: | ||
من گنهکار شدم، وای بر من | {{شعر}} | ||
{{ب|'' من گنهکار شدم، وای بر من ''|2='' مردمآزار شدم، وای بر من ''}} | |||
مردمآزار شدم، وای بر من | {{ب|'' یاد دارم پدرم شیشه میدید، شکست ''|2='' من چرا سبحه اجدادی خود داده ز دست ''}} | ||
{{ب|'' پی زنّار شـدم، وای بـر من ''|2='' مردمآزار شدم، وای بر من ''}}. | |||
یاد دارم پدرم شیشه میدید، شکست | {{پایان شعر}} | ||
من چرا سبحه اجدادی خود داده ز دست | |||
پی زنّار شـدم، وای بـر | |||
مردمآزار شدم، وای بر من. | |||
در سال 1310ش مجموعهای از غزلیاتش توسط کتابخانه خیام با مقدمه [[بهار، محمدتقی|ملک الشعراء بهار]]، [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] و [[پژمان بختیاری]] چاپ شد. بهار در این مقدمه، او را افتخار شرق نامید<ref>همان</ref>. | در سال 1310ش مجموعهای از غزلیاتش توسط کتابخانه خیام با مقدمه [[بهار، محمدتقی|ملک الشعراء بهار]]، [[نفیسی، سعید|سعید نفیسی]] و [[پژمان بختیاری]] چاپ شد. بهار در این مقدمه، او را افتخار شرق نامید<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/51217/55 همان]</ref>. | ||
در حدود 1325ش، شهریار بر اثر بحرانهای شدید روحی و دلشکستگی، بیمار شد و به تبریز رفت و مادرش (کوکب خانم) را همراه خود به تهران میآورد و طی چهار پنج سالی، مادرش ضمن پرستاری از فرزند بیمارش، با او به زبان آذری صحبت کرده و خاطرات دوران گذشته را بازگو میکرد. شهریار به تأثیر نفوذ سحرآمیز مادر و بازگویی گذشتهها و قصههای دلکش دوران کودکی، کمکم مردگان ذهنیاش جان گرفته، تابلوهای گذشتهها دوباره در ذهنش رنگآمیزی و نمایان میشوند. وی به انگیزه میل و آرزوی مادر، میخواهد سرودی هم به شیوه ترانههای محلی داشته باشد که در ذائقه محلیها و بهویژه در کام همبازیهای دوران بچگیاش شیرینتر نماید. بدین ترتیب، شهریار طی سال 1329 و 1330ش، بخش نخست «سلام بر حیدربابا» را در تهران سرود<ref>همان</ref>. | در حدود 1325ش، شهریار بر اثر بحرانهای شدید روحی و دلشکستگی، بیمار شد و به تبریز رفت و مادرش (کوکب خانم) را همراه خود به تهران میآورد و طی چهار پنج سالی، مادرش ضمن پرستاری از فرزند بیمارش، با او به زبان آذری صحبت کرده و خاطرات دوران گذشته را بازگو میکرد. شهریار به تأثیر نفوذ سحرآمیز مادر و بازگویی گذشتهها و قصههای دلکش دوران کودکی، کمکم مردگان ذهنیاش جان گرفته، تابلوهای گذشتهها دوباره در ذهنش رنگآمیزی و نمایان میشوند. وی به انگیزه میل و آرزوی مادر، میخواهد سرودی هم به شیوه ترانههای محلی داشته باشد که در ذائقه محلیها و بهویژه در کام همبازیهای دوران بچگیاش شیرینتر نماید. بدین ترتیب، شهریار طی سال 1329 و 1330ش، بخش نخست «سلام بر حیدربابا» را در تهران سرود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/51217/55 همان]</ref>. | ||
در اسفند 1332ش شهریار، نخستین قطعه «سلام بر حیدربابا» را که مشتمل بر 76 بند میباشد، با یک سرآغاز و دو مقدمه به قلم دکتر مهدی روشنضمیر و عبدالعلی کارنگ منتشر کرد<ref>همان</ref>. | در اسفند 1332ش شهریار، نخستین قطعه «سلام بر حیدربابا» را که مشتمل بر 76 بند میباشد، با یک سرآغاز و دو مقدمه به قلم دکتر مهدی روشنضمیر و عبدالعلی کارنگ منتشر کرد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/51217/55 همان]</ref>. | ||
در سال 1343ش شهریار برای تجدیدعهد با زادگاه آباء و اجدادی و یادآوری خاطرات دوران کودکی خود، سفری به خشگناب کرده و تأثرات عمیق خود را تحت عنوان جلد دوم «سلام بر حیدربابا» در 49 بند سرود و در سال 1346ش با مقدمه دکتر منوچهری مرتضوی منتشر کرد. در سال 1348ش از طرف دانشگاه تبریز، درجه «استادی» به شهریار اعطا شد و از او تجلیل به عمل آمد<ref>همان، 56</ref>. | در سال 1343ش شهریار برای تجدیدعهد با زادگاه آباء و اجدادی و یادآوری خاطرات دوران کودکی خود، سفری به خشگناب کرده و تأثرات عمیق خود را تحت عنوان جلد دوم «سلام بر حیدربابا» در 49 بند سرود و در سال 1346ش با مقدمه دکتر منوچهری مرتضوی منتشر کرد. در سال 1348ش از طرف دانشگاه تبریز، درجه «استادی» به شهریار اعطا شد و از او تجلیل به عمل آمد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/51217/56 همان، 56]</ref>. | ||
==تخلص== | ==تخلص== | ||
| خط ۸۴: | خط ۷۸: | ||
==فرزندان== | ==فرزندان== | ||
شهریار در 31 تیر 1331ش مادرش را از دست داد و یک سال بعد به تبریز رفت و با یکی از اقوام نزدیکش به نام عزیزه عبدالخالقی ازدواج کرد که حاصل آن دو دختر و یک پسر به نامهای شهرزاد، مریم و هادی است<ref>عزتپور، عدالت، ص55</ref>. | شهریار در 31 تیر 1331ش مادرش را از دست داد و یک سال بعد به تبریز رفت و با یکی از اقوام نزدیکش به نام عزیزه عبدالخالقی ازدواج کرد که حاصل آن دو دختر و یک پسر به نامهای شهرزاد، مریم و هادی است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/51217/55 عزتپور، عدالت، ص55]</ref>. | ||
==شهریار در مسیر زمان== | ==شهریار در مسیر زمان== | ||
| خط ۹۶: | خط ۹۰: | ||
==وفات== | ==وفات== | ||
محمدحسین شهریار در نهم مرداد 1367ش به بیمارستان مهر تهران منتقل شد و در سحرگاه 27 شهریور 1367ش، چشم از جهان فروبست. جنازهاش روز 28 شهریورماه، در میان انبوه جمعیت به تبریز منتقل و در مقبرةالشعراء تبریز به خاک سپرده شد<ref>عزتپور، عدالت، ص56</ref>. | محمدحسین شهریار در نهم مرداد 1367ش به بیمارستان مهر تهران منتقل شد و در سحرگاه 27 شهریور 1367ش، چشم از جهان فروبست. جنازهاش روز 28 شهریورماه، در میان انبوه جمعیت به تبریز منتقل و در مقبرةالشعراء تبریز به خاک سپرده شد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/51217/56 عزتپور، عدالت، ص56]</ref>. | ||
==روز ملی شعر و ادب== | ==روز ملی شعر و ادب== | ||
27 شهریور روز درگذشت شهریار، «روز شعر و ادب فارسی» نامگذاری شده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | 27 شهریور روز درگذشت شهریار، «روز شعر و ادب فارسی» نامگذاری شده است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/51217/56 ر.ک: همان]</ref>. | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
| خط ۱۰۵: | خط ۹۹: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
# عزت پور، عدالت، «حیدربابای شهریار در آیینه زبان فارسی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله کتاب ماه ادبیات، شهریور 1390- شماره 167 (2 صفحه- از 55 تا 56) | #[[:noormags:961157|عزت پور، عدالت، «حیدربابای شهریار در آیینه زبان فارسی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله کتاب ماه ادبیات، شهریور 1390- شماره 167 (2 صفحه- از 55 تا 56)]]. | ||
# شهریار، محمدحسین، «دیوان شهریار»، تهران؛ مؤسسه انتشارات نگاه، چاپ بیست و هفتم، 1385ش. | # شهریار، محمدحسین، «دیوان شهریار»، تهران؛ مؤسسه انتشارات نگاه، چاپ بیست و هفتم، 1385ش. | ||
# علیمحمدی، ابوالفضل؛ ذوالفقاری، حسن، حافظ به روایت شهریار (شرح یکصد غزل)، تهران، چشمه، اول، پاییز 1381ش | # علیمحمدی، ابوالفضل؛ ذوالفقاری، حسن، حافظ به روایت شهریار (شرح یکصد غزل)، تهران، چشمه، اول، پاییز 1381ش | ||
| خط ۱۱۸: | خط ۱۱۱: | ||
[[رده:زندگینامه]] | [[رده:زندگینامه]] | ||
[[رده: | [[رده: مرداد(98)]] | ||
[[رده:25 تیر الی 24 مرداد (98)]] | [[رده:25 تیر الی 24 مرداد (98)]] | ||
ویرایش