۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
جز (جایگزینی متن - 'بندي' به 'بندی') |
||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
مؤلف در ارائه نشانى و فهرست قبور شهر، از يك روش ساده پيروى مىكند، وى ابتدا به سراغ قديمىترين قبور شهر، كه طبعا ايام پس از فتح شهر بخارا در دوره اسلامى را شامل مىشود، مىرود و اصلا از وجود مقابر متعلق به اداور قبل از اسلام اطلاعى به دست نمىدهد. مؤلف بر اساس جهات جغرافيايى شهر بخارا، از موضع قبر مشهورى كه اينجا مزار خواجه ابوخفض است، شروع كرده، و سپس به معرفى ساير قبورى كه در جهات اربعه قبر مبداء قرار دارند، مىپردازد. وى بنا به دلايلى قبر ابوحفض را مبداء بررسى قرار مىدهد، چون اولا در حوزه درون شهر بخارا است، در ثانى «... كسى كه از نفس شهر بخارا متوجه قبله مىگردد، مرقد منور اين بزرگوار دين بردست راست مىشود...» و ثالثا، از حيث زمانى نيز نسبت به ساير علماء تقدم دارد. رابعا، آنكه شخص مؤلف قصد تبرک كارش را با شروع از شخص شيخ ابوحفص دارد. | مؤلف در ارائه نشانى و فهرست قبور شهر، از يك روش ساده پيروى مىكند، وى ابتدا به سراغ قديمىترين قبور شهر، كه طبعا ايام پس از فتح شهر بخارا در دوره اسلامى را شامل مىشود، مىرود و اصلا از وجود مقابر متعلق به اداور قبل از اسلام اطلاعى به دست نمىدهد. مؤلف بر اساس جهات جغرافيايى شهر بخارا، از موضع قبر مشهورى كه اينجا مزار خواجه ابوخفض است، شروع كرده، و سپس به معرفى ساير قبورى كه در جهات اربعه قبر مبداء قرار دارند، مىپردازد. وى بنا به دلايلى قبر ابوحفض را مبداء بررسى قرار مىدهد، چون اولا در حوزه درون شهر بخارا است، در ثانى «... كسى كه از نفس شهر بخارا متوجه قبله مىگردد، مرقد منور اين بزرگوار دين بردست راست مىشود...» و ثالثا، از حيث زمانى نيز نسبت به ساير علماء تقدم دارد. رابعا، آنكه شخص مؤلف قصد تبرک كارش را با شروع از شخص شيخ ابوحفص دارد. | ||
در واقع علت انتخاب مزار برخى بزرگان دين، تحت تاثير گرايشات دينى و ذهنى او است. مشرب فكرى وى سرسپردگى به فرقه | در واقع علت انتخاب مزار برخى بزرگان دين، تحت تاثير گرايشات دينى و ذهنى او است. مشرب فكرى وى سرسپردگى به فرقه نقشبندیه است كه اين معنى در ياد كرد نيكوى وى از خواجه پارسا محمد بن محمد الحافظى بخارى، متجلى است. البته مؤلف مطالعات در خور توجهى در علوم دينى دارد، به گونهاى كه در بررسى برخى موضوعاتى كه قصد تاييد يا رد آنها را دارد سخنان خود را به اقوال فقها و عالمان اسلامى مستند مىكند. البته شايان ذكر است كه مؤلف با وجود اعقتاد به مشرب و سلسله نقشبندیان، در بررسى خود از مزارات شهر، در مقابل ديگر فرق، قضاوتى منصفانه دارد، مثلاًاز ائمه اسماعيليه با احترام ياد مىكند «.... مقبره ايشان بر سر راه خراسان است و من زيارت كردهام.» و درباره اين كه فعلا مقابر آن مندرس شده و نامعلوم است، گويد: «... و اين علامت كمال حال و شرف ايشان است...» و اين نوع داورى بىطرفانه البته ناشى از وضعيتى خاص است. | ||
مؤلف در ذكر اسامى مزارات، البته به گزينشى به ظاهر ناگزير دست زده است. علل اين امر متفاوت است. يك جا گويد «... در آن مقبره (مقبره خواجه پاره دوز) از علماء و مشايخ و سادات بسيارند. رحمهمالله» كه چون فزونى تعداد را موجب اطناب دانسته، دست به گزينشى ناگزير در اين خصوص مىزند، اين امر در فرازهاى مختلف متن كتاب به چشم مىخورد.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3827/123 يوسفىفر، شهرام؛ همان]</ref> | مؤلف در ذكر اسامى مزارات، البته به گزينشى به ظاهر ناگزير دست زده است. علل اين امر متفاوت است. يك جا گويد «... در آن مقبره (مقبره خواجه پاره دوز) از علماء و مشايخ و سادات بسيارند. رحمهمالله» كه چون فزونى تعداد را موجب اطناب دانسته، دست به گزينشى ناگزير در اين خصوص مىزند، اين امر در فرازهاى مختلف متن كتاب به چشم مىخورد.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/3827/123 يوسفىفر، شهرام؛ همان]</ref> |
ویرایش