پرش به محتوا

جهانگیر گورکانی، نورالدین محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'بندي' به 'بندی'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'بندي' به 'بندی')
خط ۴۵: خط ۴۵:
علاقه شديد اكبرشاه به سليم مانع از شركت سليم در توطئه‌هاى دربارى عليه پدر نشد. در 1001ق، در پى بيمارى شديد اكبرشاه، سليم به مسموم كردن پدرش متهم گرديد و از اين زمان به بعد مناسبات آن دو سخت تيره شد، چندان‌كه در 1008ق، اكبرشاه مدتى سليم را به سبب رفتار ناشايست و زياده‌روى در شرابخوارى نزد خود بار نداد.
علاقه شديد اكبرشاه به سليم مانع از شركت سليم در توطئه‌هاى دربارى عليه پدر نشد. در 1001ق، در پى بيمارى شديد اكبرشاه، سليم به مسموم كردن پدرش متهم گرديد و از اين زمان به بعد مناسبات آن دو سخت تيره شد، چندان‌كه در 1008ق، اكبرشاه مدتى سليم را به سبب رفتار ناشايست و زياده‌روى در شرابخوارى نزد خود بار نداد.


وى در 1009ق سليم را براى سركوب اميران رانا امرسينگ (رانا، عنوان راجاهاى چَتْور است)، به شمال غربى هند فرستاد، اما اين مأموريت به دليل تن‌پرورى سليم انجام نشد. پس از آن سليم، به سفارش اطرافيان و با استفاده از دورى اكبر از آگره و درگيرى او با دكنيان، به قصد تسخير آگره به آنجا رفت، اما مادربزرگش، او را از اين كار بازداشت. اندكى بعد سليم به اللّه‌آباد رفت و اعلام استقلال كرد. در منابع دوره جهانگير، علت واقعى عصيان جهانگير بر پدرش ذكر نشده، اما به گفته بزمى‌انصارى شايد سبب اين خصومت، دلبستگى زياد شاهزاده به زنى به‌نام انارگلى بوده است كه به روايتى به دستور اكبر به قتل رسيد. در 1010ق، سليم بار ديگر به آگره لشكر كشيد اما با مقابله اكبر روبه‌رو شد و بدون درگيرى به اللّه‌آباد بازگشت. اكبر، براى جلب رضايت سليم، بنگاله و اُريسه را به اقطاع به او داد، اما سليم راضى نشد و همچنان در اللّه‌آباد ماند. با شدت گرفتن اختلاف ميان پدر و پسر و گرويدن بسيارى از درباريان به سليم، كه او را جانشين اكبر مى‌دانستند، اكبر از وزيرش، ابوالفضل خواست تا براى سامان دادن اوضاع به آگره بياييد. سليم كه از ابوالفضل در بيم و از بى‌اعتنايى او، به خود ناخرسند بود، از نَرْسِنگ ديو، راجاى شهر بنديله، خواست تا ابوالفضل را هنگام عبور از بنديله به قتل برساند. راجا، ابوالفضل را در 1011ق كشت و سرش را نزد سليم فرستاد. اكبرشاه از اين كار ناراحت شد و تا مدتها سليم را نبخشيد، ولى سرانجام با ميانجيگرى حميده‌بيگم (مادر اكبر) و چند تن ديگر او را به دربار پذيرفت.
وى در 1009ق سليم را براى سركوب اميران رانا امرسينگ (رانا، عنوان راجاهاى چَتْور است)، به شمال غربى هند فرستاد، اما اين مأموريت به دليل تن‌پرورى سليم انجام نشد. پس از آن سليم، به سفارش اطرافيان و با استفاده از دورى اكبر از آگره و درگيرى او با دكنيان، به قصد تسخير آگره به آنجا رفت، اما مادربزرگش، او را از اين كار بازداشت. اندكى بعد سليم به اللّه‌آباد رفت و اعلام استقلال كرد. در منابع دوره جهانگير، علت واقعى عصيان جهانگير بر پدرش ذكر نشده، اما به گفته بزمى‌انصارى شايد سبب اين خصومت، دلبستگى زياد شاهزاده به زنى به‌نام انارگلى بوده است كه به روايتى به دستور اكبر به قتل رسيد. در 1010ق، سليم بار ديگر به آگره لشكر كشيد اما با مقابله اكبر روبه‌رو شد و بدون درگيرى به اللّه‌آباد بازگشت. اكبر، براى جلب رضايت سليم، بنگاله و اُريسه را به اقطاع به او داد، اما سليم راضى نشد و همچنان در اللّه‌آباد ماند. با شدت گرفتن اختلاف ميان پدر و پسر و گرويدن بسيارى از درباريان به سليم، كه او را جانشين اكبر مى‌دانستند، اكبر از وزيرش، ابوالفضل خواست تا براى سامان دادن اوضاع به آگره بياييد. سليم كه از ابوالفضل در بيم و از بى‌اعتنايى او، به خود ناخرسند بود، از نَرْسِنگ ديو، راجاى شهر بندیله، خواست تا ابوالفضل را هنگام عبور از بندیله به قتل برساند. راجا، ابوالفضل را در 1011ق كشت و سرش را نزد سليم فرستاد. اكبرشاه از اين كار ناراحت شد و تا مدتها سليم را نبخشيد، ولى سرانجام با ميانجيگرى حميده‌بيگم (مادر اكبر) و چند تن ديگر او را به دربار پذيرفت.


در 1012، سليم با شورش پسرش، خسرو، روبه‌رو شد. خسرو به اكبر پناه برد و اكبر كه از رفتار ناعادلانه سليم با مردم اللّه‌آباد و زياده‌روى او در مصرف افيون و شراب ناخرسند بود، دستور داد او را زندانى كنند و براى مدتى وى را از استعمال افيون منع كرد. سليم ده روز طاقت آورد و سرانجام با وساطت برخى زنان دربار رهايى يافت.
در 1012، سليم با شورش پسرش، خسرو، روبه‌رو شد. خسرو به اكبر پناه برد و اكبر كه از رفتار ناعادلانه سليم با مردم اللّه‌آباد و زياده‌روى او در مصرف افيون و شراب ناخرسند بود، دستور داد او را زندانى كنند و براى مدتى وى را از استعمال افيون منع كرد. سليم ده روز طاقت آورد و سرانجام با وساطت برخى زنان دربار رهايى يافت.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش