پرش به محتوا

سیمای انسان کامل در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'الإنسان الکامل (ابهام زدایی)' به 'الإنسان الکامل (ابهام‌زدایی)'
جز (جایگزینی متن - 'غالبا' به 'غالباً ')
جز (جایگزینی متن - 'الإنسان الکامل (ابهام زدایی)' به 'الإنسان الکامل (ابهام‌زدایی)')
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۰: خط ۱۰:
تفاسیر (سوره فرقان)
تفاسیر (سوره فرقان)
| ناشر =  
| ناشر =  
دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم، مرکز انتشارات
[[دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم]]، مرکز انتشارات
| مکان نشر =قم - ایران
| مکان نشر =قم - ایران
| سال نشر = 1377 ش  
| سال نشر = 1377 ش  
خط ۱۸: خط ۱۸:
| شابک =964-424-457-5
| شابک =964-424-457-5
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =16917
| کتابخانۀ دیجیتال نور =16905
| کتابخوان همراه نور =16905
| کتابخوان همراه نور =16905
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
خط ۲۴: خط ۲۴:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
{{کاربردهای دیگر| الإنسان الکامل (ابهام‌زدایی)}}
   
   
'''سيماى انسان كامل در قرآن (تفسير سوره فرقان)''' تفسيرى است فشرده و در عين‌حال گويا از سوره فرقان كه توسط [[سبحانی تبریزی، جعفر|آيت‌الله جعفر سبحانى]]، به زبان فارسى، به رشته تحرير درآمده است.
'''سيماى انسان كامل در قرآن (تفسير سوره فرقان)''' تفسيرى است فشرده و در عين‌حال گويا از سوره فرقان كه توسط [[سبحانی تبریزی، جعفر|آيت‌الله جعفر سبحانى]]، به زبان فارسى، به رشته تحرير درآمده است.
خط ۵۴: خط ۵۵:
#قرآن با صراحت رسالت پيامبر(ص) را جهانى و قرآن او را راهنماى امم و ملت‌ها دانسته است. در اين زمينه، به چند آيه اشاره شده است.
#قرآن با صراحت رسالت پيامبر(ص) را جهانى و قرآن او را راهنماى امم و ملت‌ها دانسته است. در اين زمينه، به چند آيه اشاره شده است.


نخست، در آيه مورد بحث، هدف از نزول قرآن بر پيامبر(ص) اين دانسته شده كه وى جهانيان را از مخالفت خدا بيم دهد، چنانكه مى‌فرمايد:''' لِيكونَ لِلعالمينَ نَذيرا '''. لفظ(عالَمين)، تمام انسان‌هاى روى زمين را شامل مى‌شود و ايجاب مى‌كند كه ايشان، بيم‌دهنده همه انسان‌ها باشد.
نخست، در آيه مورد بحث، هدف از نزول قرآن بر پيامبر(ص) اين دانسته شده كه وى جهانيان را از مخالفت خدا بيم دهد، چنانكه مى‌فرمايد:''' لِيكونَ لِلعالمينَ نَذيرا'''. لفظ(عالَمين)، تمام انسان‌هاى روى زمين را شامل مى‌شود و ايجاب مى‌كند كه ايشان، بيم‌دهنده همه انسان‌ها باشد.


آيه دوم، پنج صفت ثبوتى و سلبى خداوند متعال را بيان مى‌دارد:
آيه دوم، پنج صفت ثبوتى و سلبى خداوند متعال را بيان مى‌دارد:
خط ۷۴: خط ۷۵:
نویسنده در پاسخ به اين سئوال، به اين نكته اشاره مى‌كند كه پيامبر(ص) بزرگ، مسئوليت‌هاى بزرگترى بر دوش دارد و چنين فردى، در مسير انجام دادن وظايف رسالت، با مشكلات و دشوارى‌هاى فرساينده‌اى روبه‌رو مى‌گردد و چنين مشكلاتى -هرچه روح و روان (پيامبر(ص)) بزرگ باشد- موجب كاهش نشاط و طراوت مى‌گردد. در اين هنگام، تجديد ارتباط با جهان ماوراى طبيعت و تكرار نزول فرشته از جانب خداوند، به روح انسان، نيرو و توان مى‌بخشد، روان او را پر از نشاط و معنويت مى‌سازد و عنايت الهى و محبت‌هاى بى‌پايان او با تكرار نزول وحى، تجديد مى‌گردد.  
نویسنده در پاسخ به اين سئوال، به اين نكته اشاره مى‌كند كه پيامبر(ص) بزرگ، مسئوليت‌هاى بزرگترى بر دوش دارد و چنين فردى، در مسير انجام دادن وظايف رسالت، با مشكلات و دشوارى‌هاى فرساينده‌اى روبه‌رو مى‌گردد و چنين مشكلاتى -هرچه روح و روان (پيامبر(ص)) بزرگ باشد- موجب كاهش نشاط و طراوت مى‌گردد. در اين هنگام، تجديد ارتباط با جهان ماوراى طبيعت و تكرار نزول فرشته از جانب خداوند، به روح انسان، نيرو و توان مى‌بخشد، روان او را پر از نشاط و معنويت مى‌سازد و عنايت الهى و محبت‌هاى بى‌پايان او با تكرار نزول وحى، تجديد مى‌گردد.  


به نظر نویسنده، خداوند به اين نكته روانى، چنين اشاره مى‌فرمايد: '''(كذلك لنثبتَ بِهِ فؤادَك)''' تدريجا فرستاديم كه دل تو را نيرو بخشيم و آن را با تجديد عهد با فرشته وحى، استوار سازیم.
به نظر نویسنده، خداوند به اين نكته روانى، چنين اشاره مى‌فرمايد:'''(كذلك لنثبتَ بِهِ فؤادَك)''' تدريجا فرستاديم كه دل تو را نيرو بخشيم و آن را با تجديد عهد با فرشته وحى، استوار سازیم.


نویسنده معتقد است اگر آيات الهى، يك‌جا نازل مى‌گرديد (هر چند جامعه اسلامى به بسيارى از آن نياز نداشت) تأثير چشم‌گيرى در قلوب نمى‌گذاشت، ولى اگر پيك وحى، آيات را در زمينه نياز و احتياج مردم به فراگرفتن چنين اصول و فروعى نازل كند، به طور مسلم در قلوب مردم، اثر بيشترى داشته، رسوخ زيادترى در روان مردم پيدا مى‌كند و مردم به فراگرفتن الفاظ و معانى آن، آمادگى بيشترى از خود نشان مى‌دهند و بالاتر از همه، نتايج اين تعاليم را در موقع تعليم پيامبر احساس مى‌كنند.
نویسنده معتقد است اگر آيات الهى، يك‌جا نازل مى‌گرديد (هر چند جامعه اسلامى به بسيارى از آن نياز نداشت) تأثير چشم‌گيرى در قلوب نمى‌گذاشت، ولى اگر پيك وحى، آيات را در زمينه نياز و احتياج مردم به فراگرفتن چنين اصول و فروعى نازل كند، به طور مسلم در قلوب مردم، اثر بيشترى داشته، رسوخ زيادترى در روان مردم پيدا مى‌كند و مردم به فراگرفتن الفاظ و معانى آن، آمادگى بيشترى از خود نشان مى‌دهند و بالاتر از همه، نتايج اين تعاليم را در موقع تعليم پيامبر احساس مى‌كنند.
خط ۸۶: خط ۸۷:
نخستين خصيصه بندگان خدا در اين آيات، تواضع و فروتنى معرفى شده است. نویسنده معتقد است در درون انسان، دو نيروى متضاد وجود دارد كه تكامل وى، بر اثر همين دو نيروى مخالف است كه در درون او در حال كشمكش هستند و اگر اين تضاد نبود، تكامل وجود نداشت؛ يكى از اين دو نيرو عقل است كه انسان را به سوى صفات عالى انسانى سوق مى‌دهد و از رذايل اخلاقى باز مى‌دارد و ديگرى غرايز و خواسته‌هاى نفسانى است كه جز لذت، چيزى نمى‌خواهد و براى عمل و كار خود، حد و مرزى نمى‌شناسد.
نخستين خصيصه بندگان خدا در اين آيات، تواضع و فروتنى معرفى شده است. نویسنده معتقد است در درون انسان، دو نيروى متضاد وجود دارد كه تكامل وى، بر اثر همين دو نيروى مخالف است كه در درون او در حال كشمكش هستند و اگر اين تضاد نبود، تكامل وجود نداشت؛ يكى از اين دو نيرو عقل است كه انسان را به سوى صفات عالى انسانى سوق مى‌دهد و از رذايل اخلاقى باز مى‌دارد و ديگرى غرايز و خواسته‌هاى نفسانى است كه جز لذت، چيزى نمى‌خواهد و براى عمل و كار خود، حد و مرزى نمى‌شناسد.


نكته ديگرى كه در اين آيه بدان اشاره شده، كيفيت راه رفتن انسان است كه خداوند به آن عنايت خاصى مبذول داشته و اصرار دارد كه راه رفتن ما توأم با تواضع و ميانه‌روى باشد. به نظر نویسنده، علت اهتمام قرآن كريم به اين نكته آن است كه صفات درونى انسان، غالباً  از لابه‌لاى اعمال كوچك و ساده آشكار مى‌گردد، گاهى از يك حركت كوچك، از بيان يك سرگذشت و داستان، از انجام عمل ساده و... پرده از روحيات افراد برداشته شده و اسرار درونى‌اش آشكار مى‌گردد؛ بنابراین، اين عمل ساده (راه رفتن با تكبر) حاكى از يك بيمارى روحى است كه از ناحيه آن، جوانه زده و هرچه زودتر بايد علاج گردد. زيرا سرانجام كِبر، الحاد و انكار حق و مقدسات الهى است و بر چنين فردى، بهشت حرام خواهد بود.
نكته ديگرى كه در اين آيه بدان اشاره شده، کیفیت راه رفتن انسان است كه خداوند به آن عنايت خاصى مبذول داشته و اصرار دارد كه راه رفتن ما توأم با تواضع و ميانه‌روى باشد. به نظر نویسنده، علت اهتمام قرآن كريم به اين نكته آن است كه صفات درونى انسان، غالباً  از لابه‌لاى اعمال كوچك و ساده آشكار مى‌گردد، گاهى از يك حركت كوچك، از بيان يك سرگذشت و داستان، از انجام عمل ساده و... پرده از روحيات افراد برداشته شده و اسرار درونى‌اش آشكار مى‌گردد؛ بنابراین، اين عمل ساده (راه رفتن با تكبر) حاكى از يك بيمارى روحى است كه از ناحيه آن، جوانه زده و هرچه زودتر بايد علاج گردد. زيرا سرانجام كِبر، الحاد و انكار حق و مقدسات الهى است و بر چنين فردى، بهشت حرام خواهد بود.


بررسى لفظ(عبد) و(رحمان)، حلم و بردبارى در برابر جاهلان، نيايش در دل شب، ميانه‌روى در انفاق، احترام به جان انسان‌ها و... از ديگر ويژگى‌هاى (عباد الرحمان) مى‌باشد كه مورد بحث و بررسى قرار گرفته است.
بررسى لفظ(عبد) و(رحمان)، حلم و بردبارى در برابر جاهلان، نيايش در دل شب، ميانه‌روى در انفاق، احترام به جان انسان‌ها و... از ديگر ويژگى‌هاى (عباد الرحمان) مى‌باشد كه مورد بحث و بررسى قرار گرفته است.
خط ۹۶: خط ۹۷:
مقدمه و متن كتاب.
مقدمه و متن كتاب.


==وابسته‌ها==
{{وابسته‌ها}}


[[قرآن آفتابی که غروب ندارد]]
[[منشور جاوید]]


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]