۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
اخلاق اسلامی (حائری شیرازی): تفاوت میان نسخه‌ها
جز
جایگزینی متن - 'سوال' به 'سؤال'
جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ']]') |
جز (جایگزینی متن - 'سوال' به 'سؤال') |
||
| خط ۲: | خط ۲: | ||
| تصویر =NUR19946J1.jpg | | تصویر =NUR19946J1.jpg | ||
| عنوان =اخلاق اسلامی | | عنوان =اخلاق اسلامی | ||
| عنوان‌های دیگر =به انضمام پاسخ به | | عنوان‌های دیگر =به انضمام پاسخ به سؤالات | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[حائری شیرازی، محمدصادق]] (نویسنده) | [[حائری شیرازی، محمدصادق]] (نویسنده) | ||
| خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
يعنى عقل انسان آنچنان ساخته شده است كه خداوند مى‌گوید: «قلت له اقبل فاقبل» اگر قلب اقبال دارد برای این است كه من به او گفته‌ام كه اقبال كند و همین‌طور در مورد ادبار. خداوند مى‌فرمايد: «من عقل را چنان ساخته‌ام كه آنچه را كه من مى‌پسندم و تصديق مى‌كنم بپسندند و تصديق كند و آنچه را كه من نمى‌پسندم و رد مى‌كنم، او هم نپسندد و رد كند».<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17158/1/29 همان، ص29]</ref> | يعنى عقل انسان آنچنان ساخته شده است كه خداوند مى‌گوید: «قلت له اقبل فاقبل» اگر قلب اقبال دارد برای این است كه من به او گفته‌ام كه اقبال كند و همین‌طور در مورد ادبار. خداوند مى‌فرمايد: «من عقل را چنان ساخته‌ام كه آنچه را كه من مى‌پسندم و تصديق مى‌كنم بپسندند و تصديق كند و آنچه را كه من نمى‌پسندم و رد مى‌كنم، او هم نپسندد و رد كند».<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17158/1/29 همان، ص29]</ref> | ||
ايشان در ادامه این گفتار مى‌گوید كه مقدمه یک نظام طاغوتى مثل نظام فرعونى، قوم فرعون بودند. انسان نبايد تابع محيط باشد؛ زيرا اساس اخلاق در اسلام تكيه بر عقل است و در جايى اگر كسى تابع محيط شد، مانند: قوم فرعون كه تابع فرعون شدند خداوند به آن قوم لعنت فرستاده زيرا آنان زيربار استخفاف رفتند. و در قرآن از آنان تعبير به فاسقين شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17158/1/31 همان، ص31]</ref>و مى‌گوید كه فرعون عامل اصلى انحراف نيست بلكه عامل دوم است. تنها هنگامى فرعون به فرعونيت مى‌رسد كه انسان «عاصى» شود. «قدرت امپرياليزم» در «عدم تقواى» انسان است و ضعف تقواى انسان باعث قدرتمند شدن فرعون‌ها مى‌شود.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17158/1/34 همان، ص34 و 35]</ref>در این قسمت مؤلف مى‌خواهد قدرت ايمان متكى به عقل را گوشزد كند. در پایان این بخش هشت | ايشان در ادامه این گفتار مى‌گوید كه مقدمه یک نظام طاغوتى مثل نظام فرعونى، قوم فرعون بودند. انسان نبايد تابع محيط باشد؛ زيرا اساس اخلاق در اسلام تكيه بر عقل است و در جايى اگر كسى تابع محيط شد، مانند: قوم فرعون كه تابع فرعون شدند خداوند به آن قوم لعنت فرستاده زيرا آنان زيربار استخفاف رفتند. و در قرآن از آنان تعبير به فاسقين شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17158/1/31 همان، ص31]</ref>و مى‌گوید كه فرعون عامل اصلى انحراف نيست بلكه عامل دوم است. تنها هنگامى فرعون به فرعونيت مى‌رسد كه انسان «عاصى» شود. «قدرت امپرياليزم» در «عدم تقواى» انسان است و ضعف تقواى انسان باعث قدرتمند شدن فرعون‌ها مى‌شود.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17158/1/34 همان، ص34 و 35]</ref>در این قسمت مؤلف مى‌خواهد قدرت ايمان متكى به عقل را گوشزد كند. در پایان این بخش هشت سؤال مطرح شده است. | ||
ايشان در بخش پایانى کتاب يعنى گفتار سوم هشت | ايشان در بخش پایانى کتاب يعنى گفتار سوم هشت سؤال كه موضوع آن اخلاق فردى و اجتماعى است را جواب مى‌دهد. | ||
سؤال هشم از این گفتار درباره راه‌هاى عملى برای كسب تقوى و تهذيب است. ايشان تنها راه برای كسب تقوى و تهذيب را عاقبت‌انديشى مى‌داند.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17158/1/63 همان، ص63]</ref>و به آيه ''' «العاقبة للمتقين» ''' استناد مى‌كند كه كار متقين عاقبت دارد و فقط متقى كارش نتيجه دارد و كارش زاينده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/17158/1/67 همان، ص67]</ref> | |||
==وضعيت کتاب== | ==وضعيت کتاب== | ||