۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نمونههایى از مباحث كتاب: | |||
#در بيان آنكه اولياى واصل، در نام حق، حق را ديدهاند، زيرا كه حق از نام خود جدا نيست؛ به خلاف نامهاى ديگر، چنانكه كسى نام نان برد، آنچه از نان يابد، از نام نان نيابد؛ نام، غير نان است و از نان جداست. همچنين غير نام خدا همه بر اين منوال است كه گفتيم. مردان و واصلان، در نام خدا، خدا را ديدهاند، چنانكه تو در بحرى يا در جويى، آب را ببينى و آب، از جو جدا نباشد... | #در بيان آنكه اولياى واصل، در نام حق، حق را ديدهاند، زيرا كه حق از نام خود جدا نيست؛ به خلاف نامهاى ديگر، چنانكه كسى نام نان برد، آنچه از نان يابد، از نام نان نيابد؛ نام، غير نان است و از نان جداست. همچنين غير نام خدا همه بر اين منوال است كه گفتيم. مردان و واصلان، در نام خدا، خدا را ديدهاند، چنانكه تو در بحرى يا در جويى، آب را ببينى و آب، از جو جدا نباشد... | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
پارهاى از موضوعاتى كه در كتاب مطرح شده است: | پارهاى از موضوعاتى كه در كتاب مطرح شده است: | ||
در بيان آنكه مؤمنان و طالبان سه نوعند؛ در بيان آنكه آدمى در مقام خاکى اختيارى نداشت؛ در بيان آنكه مصطفى(ص) مىفرمايد: «موتوا قبل ان تموتوا»؛ در بيان آنكه شيخ كامل، سخن عظيم بلند را به پستى مىآورد؛ در بيان آنكه سخن، سه نوع است؛ در بيان آنكه جان حيوانى را كه در جسم است چون به چشم نمىتوان ديدن، جان جان را كه معنوىتر و لطيفتر است، كى توان ديدن؛ در بيان آنكه در طلب، مطلوب را بايد ديدن، زيرا طالب، آلت است و او را مطلوب در كار مىآورد؛ در بيان آنكه اگرچه طاعات و عبادات و مجاهده، عاقبت به مشاهده مىرساند، ليكن آنچه از شيخ واصل به مريد رسد، به مجاهده و طاعات بسيار حاصل نشود؛ در بيان آنكه عظمت درياى قدرت حق تعالى، | در بيان آنكه مؤمنان و طالبان سه نوعند؛ در بيان آنكه آدمى در مقام خاکى اختيارى نداشت؛ در بيان آنكه مصطفى(ص) مىفرمايد: «موتوا قبل ان تموتوا»؛ در بيان آنكه شيخ كامل، سخن عظيم بلند را به پستى مىآورد؛ در بيان آنكه سخن، سه نوع است؛ در بيان آنكه جان حيوانى را كه در جسم است چون به چشم نمىتوان ديدن، جان جان را كه معنوىتر و لطيفتر است، كى توان ديدن؛ در بيان آنكه در طلب، مطلوب را بايد ديدن، زيرا طالب، آلت است و او را مطلوب در كار مىآورد؛ در بيان آنكه اگرچه طاعات و عبادات و مجاهده، عاقبت به مشاهده مىرساند، ليكن آنچه از شيخ واصل به مريد رسد، به مجاهده و طاعات بسيار حاصل نشود؛ در بيان آنكه عظمت درياى قدرت حق تعالى، بىنهایت و بىكران است؛ در بيان آنكه اول، اين عالم از تحت و فوق و تمامت آفرينش، در علم حق، معنى بود؛ در بيان آنكه ظلمها و ستمها بر خود تو مىكنى؛ در بيان آنكه هر هستى كه آدمى را حاصل شد، از نيستى شد؛ در بيان آنكه بو، رهبر است بهاصل؛ در بيان آنكه اجسام را قدر و قيمت، از ارواح است و ارواح، بى اجسام باقىاند؛ در بيان آنكه ولى خدا، مظهر خداست؛ در بيان آنكه جهد آدمى، بى عنايت خدا كارگر نباشد و مؤثر نيايد؛ در بيان آنكه خلق، چون بازان مردارخوارند، زيرا كه روشان به دنياست؛ در بيان آنكه غرض، آدمى را از كار حق كه آن واقع است و پيدا، كور و كر مىكند؛ در بيان آنكه آدمى مركب است از نور و ظلمت. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش