۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
به نظر مىرسد هدف اصلى مؤلف از نگارش كتاب الأصول على نهج الحديث، طرح خلاصه و مختصر مباحث كتاب | به نظر مىرسد هدف اصلى مؤلف از نگارش كتاب الأصول على نهج الحديث، طرح خلاصه و مختصر مباحث كتاب نهایة الدراية و نظريات جديدش بوده است، زيرا مكررا تفصيل مباحث كتاب را به «نهایة» ارجاع مىدهد. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
در قسمت دوم كتاب كه بحث طلب و اراده است، مباحث مطرح شده عموماًكلامى و فلسفى مىباشد و مباحث مطرح شده، شامل سه «امر» است. | در قسمت دوم كتاب كه بحث طلب و اراده است، مباحث مطرح شده عموماًكلامى و فلسفى مىباشد و مباحث مطرح شده، شامل سه «امر» است. | ||
در امر اول حقيقت اراده و اقسام اراده، در امر دوم حقيقت انشاء و وجود انشايى و فرق بين اخبار و انشاء، و در امر سوم منشأ نزاع در مسألۀ اتحاد و طلب و اراده و كلام نفسى و | در امر اول حقيقت اراده و اقسام اراده، در امر دوم حقيقت انشاء و وجود انشايى و فرق بين اخبار و انشاء، و در امر سوم منشأ نزاع در مسألۀ اتحاد و طلب و اراده و كلام نفسى و نهایتا بحث جبر و تفويض مطرح مىشود. | ||
مؤلف در اين كتاب مباحث را به صورت مختصر طرح كرده و در انتهاء آن اين چنين مىگويد: «و هذه نبذة مما يتعلق بالمقام، و بسط المقال في هذا المجال لا يسعه الحال، فليرجع إلى الكتب المفصلة المبسوطة من فن الحكمة». | مؤلف در اين كتاب مباحث را به صورت مختصر طرح كرده و در انتهاء آن اين چنين مىگويد: «و هذه نبذة مما يتعلق بالمقام، و بسط المقال في هذا المجال لا يسعه الحال، فليرجع إلى الكتب المفصلة المبسوطة من فن الحكمة». | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
مؤلف در مقدمۀ كتاب نكتۀ اساسى در اصولى بودن بعضى از مباحث را مرتبط بودن آن مبحث با قضاياى علم اصول مىداند. بنابراین بحث امكان اطلاق لفظ و ارادۀ نوع يا صنف يا مثل و يا خود آن لفظ را غير اصولى، و بحث مشتق را، اگر چه از مبادى لغوى باشد، چون در ارتباط با بقاء يا انقضاء حكم است، اصولى مىداند و در انتها نتيجه مىگيرد «و منه تعرف لزوم إلغاء جملة مما تعارف تدوينه في الأصول». | مؤلف در مقدمۀ كتاب نكتۀ اساسى در اصولى بودن بعضى از مباحث را مرتبط بودن آن مبحث با قضاياى علم اصول مىداند. بنابراین بحث امكان اطلاق لفظ و ارادۀ نوع يا صنف يا مثل و يا خود آن لفظ را غير اصولى، و بحث مشتق را، اگر چه از مبادى لغوى باشد، چون در ارتباط با بقاء يا انقضاء حكم است، اصولى مىداند و در انتها نتيجه مىگيرد «و منه تعرف لزوم إلغاء جملة مما تعارف تدوينه في الأصول». | ||
نكتۀ ديگر اين كه مزيت كتاب الأصول على نهج الحديث بر كتاب | نكتۀ ديگر اين كه مزيت كتاب الأصول على نهج الحديث بر كتاب نهایة الدراية آن است كه نظريات [[نایینی، محمدحسین|مرحوم نائينى]] در بعضى مباحث نظير واجب كفايى و عينى و امكان اخذ قربت در متعلّق امر طرح و مورد بررسى واقع مىشود. | ||
مؤلف در برخورد با نظريات استادش آخوند [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|صاحب كفايه]]، بسيار محترمانه برخورد مىكند و فقط در يك مورد با حفظ احترام استادش اين گونه مىگويد: «في مقدمات البرهان المذكور بعض ما يمنعني حفظ الأدب مع شيخنا الأستاذ - قده - عن التعرض له، إلاّ أنّ الحق أحقّ أن يتبع». | مؤلف در برخورد با نظريات استادش آخوند [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|صاحب كفايه]]، بسيار محترمانه برخورد مىكند و فقط در يك مورد با حفظ احترام استادش اين گونه مىگويد: «في مقدمات البرهان المذكور بعض ما يمنعني حفظ الأدب مع شيخنا الأستاذ - قده - عن التعرض له، إلاّ أنّ الحق أحقّ أن يتبع». |
ویرایش