۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
مؤلف در فصل 14 از مقالۀ سوم از فن اول ص198، ضمن انتقاد از | مؤلف در فصل 14 از مقالۀ سوم از فن اول ص198، ضمن انتقاد از آنهایى كه دشمن حكمت هستند، به سالى كه مشغول تأليف كتاب «مبدأ و معاد» بوده اشاره مىكند و مىگويد: «إني مدّة عمري هذا و قد بلغ إلى أربعين ما رأيت أحدا من المعرضين عن تعلم الحكمة إلاّ و قد غلب عليه حب الدنيا و الرياسة...». | ||
بنابر عبارت فوق در موقع تأليف اين كتاب، مؤلف 40 ساله بوده است و چون تاريخ تولد او سال 979ق بوده است، بايد نتيجه گرفت تاريخ اشتغال مؤلف به كتاب «مبدأ و معاد» سال 1019ق بوده و چون كتاب هنگام نوشتن عبارت فوق تقريبا به نصف رسيده بوده، پس مىتوان تاريخ اتمام كتاب را به صورت تقريبى سال 1020ق حدس زد. | بنابر عبارت فوق در موقع تأليف اين كتاب، مؤلف 40 ساله بوده است و چون تاريخ تولد او سال 979ق بوده است، بايد نتيجه گرفت تاريخ اشتغال مؤلف به كتاب «مبدأ و معاد» سال 1019ق بوده و چون كتاب هنگام نوشتن عبارت فوق تقريبا به نصف رسيده بوده، پس مىتوان تاريخ اتمام كتاب را به صورت تقريبى سال 1020ق حدس زد. | ||
خط ۱۶۷: | خط ۱۶۷: | ||
بر اين مبنا چون مؤلف راه ادراك اين گونه حقايق را ارتقاء نفس از عالم حس مىدانسته، مدّت زيادى را چنانچه خود مىگويد ص382 - 380 به رياضت پرداخته تا توانسته به حقايق اين گونه مسائل از راه شهود دست يابد و سپس آنچه را از طريق شهود بدست آورده در قالب برهان در آورده است. | بر اين مبنا چون مؤلف راه ادراك اين گونه حقايق را ارتقاء نفس از عالم حس مىدانسته، مدّت زيادى را چنانچه خود مىگويد ص382 - 380 به رياضت پرداخته تا توانسته به حقايق اين گونه مسائل از راه شهود دست يابد و سپس آنچه را از طريق شهود بدست آورده در قالب برهان در آورده است. | ||
لذا مىتوان گفت فلسفۀ [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] از نظر شيوۀ تحصيل معارف و نوع دستيابى به حقايق فلسفهاى است اشراقى، گرچه از نظر محتوايى فلسفهاى است متمايل به عرفان، اين شيوهاى است كه در عموم | لذا مىتوان گفت فلسفۀ [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] از نظر شيوۀ تحصيل معارف و نوع دستيابى به حقايق فلسفهاى است اشراقى، گرچه از نظر محتوايى فلسفهاى است متمايل به عرفان، اين شيوهاى است كه در عموم كتابهایش و از جمله در مبدأ و معاد سلوك كرده، در صفحۀ 382 اشاره به شيوۀ خود مىكند و مىگويد: «...طريقتنا في المعارف و العلوم الحاصلة لنا بالممازجة بين طريقة المتألهين من الحكماء و المليين من العرفاء». | ||
[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] در همين جا به داشتن اين طريق مىبالد و مىگويد آن چه براى ما به فضل و رحمت خداوند ميسر شده و آنچه را به فضل وجود او ما بدست آورديم، نه مشائين توانستند، به دست آورند و نه عرفاء توانستند آن را با بحث و برهان اثبات نمايند، بلكه برهانى كردن مشهودات عرفانى امتيازى است كه از بين امت مرحومه نصيب من گشته است. | [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] در همين جا به داشتن اين طريق مىبالد و مىگويد آن چه براى ما به فضل و رحمت خداوند ميسر شده و آنچه را به فضل وجود او ما بدست آورديم، نه مشائين توانستند، به دست آورند و نه عرفاء توانستند آن را با بحث و برهان اثبات نمايند، بلكه برهانى كردن مشهودات عرفانى امتيازى است كه از بين امت مرحومه نصيب من گشته است. | ||
خط ۱۸۷: | خط ۱۸۷: | ||
داورىهایى كه خود مؤلف نسبت به مطالب كتاب مبدأ و معادش كرده، گوياى اهميّت علمى اين كتاب است، نمونههایى از اين داورىها را ذكر مىكنيم. | |||
الف: در ص9 مىگويد: «در اين كتاب مخّ مطالبى را كه از گذشتگان تحصيل كردهام و از آنها به ارث بردهام و نيز مطالبى كه از ناحيۀ خداوند و ملكوتش به من الهام شده آوردهام». | الف: در ص9 مىگويد: «در اين كتاب مخّ مطالبى را كه از گذشتگان تحصيل كردهام و از آنها به ارث بردهام و نيز مطالبى كه از ناحيۀ خداوند و ملكوتش به من الهام شده آوردهام». | ||
خط ۲۰۱: | خط ۲۰۱: | ||
د: در ص380 در بحث تناسخ مىگويد: | د: در ص380 در بحث تناسخ مىگويد: | ||
«راه دفع مفسدۀ تناسخ همان است كه قبلا ذكر كردم؛ يعنى مطالبى كه من در بيانش منفرد هستم و آنها را خداوند سهم من از حكمت متعاليه قرار داده است... اينها | «راه دفع مفسدۀ تناسخ همان است كه قبلا ذكر كردم؛ يعنى مطالبى كه من در بيانش منفرد هستم و آنها را خداوند سهم من از حكمت متعاليه قرار داده است... اينها درّهایى هستند كه درخشش آنها نسبت به كلمات اهل نظر همانند درخشش ياقوت است در بين سائر احجار». | ||
==نسخه شناسى== | ==نسخه شناسى== |
ویرایش