۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نصیر الدین' به 'نصیرالدین') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' اهل بیت' به ' اهلبیت') |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =3 | | تعداد جلد =3 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =00176 | ||
| کتابخوان همراه نور =00176 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۳۵: | خط ۳۶: | ||
یکی از مسائل مستحدثه که در زمان حکومت صفویه مطرح بوده مسالۀ خراج در حکومت اسلامی بوده، که محقق کرکی به بررسی و پاسخ گویی به این مهم اهتمام ورزیده که این خود سر منشا یک سلسله کتب فقهی در این زمینه گردیده است. | یکی از مسائل مستحدثه که در زمان حکومت صفویه مطرح بوده مسالۀ خراج در حکومت اسلامی بوده، که محقق کرکی به بررسی و پاسخ گویی به این مهم اهتمام ورزیده که این خود سر منشا یک سلسله کتب فقهی در این زمینه گردیده است. | ||
وی از آنچنان جایگاهی در حکومت صفویه برخوردار بوده که شاه طهماسب | وی از آنچنان جایگاهی در حکومت صفویه برخوردار بوده که شاه طهماسب دربارهاش نوشته است: انت احق بالملک لانک النائب عن الامام علیهالسّلام و انما اکون من عمالک اقوم باوامرک و نواهیک. | ||
صاحب حدائق نیز در مورد ادارۀ حکومت و گرفتن خراج توسط او مینویسد: رایت للشیخ احکاما و رسائل الی الممالک الشاهیة الی عمالها و اهل الاختیار فبها تتضمن العدل و کیفیة سلوک العمال مع الرعیة فی اخذ الخراج و کمیة و مقدار مدته.<ref>لؤلؤ البحرین، ص۱۵۳</ref> | صاحب حدائق نیز در مورد ادارۀ حکومت و گرفتن خراج توسط او مینویسد: رایت للشیخ احکاما و رسائل الی الممالک الشاهیة الی عمالها و اهل الاختیار فبها تتضمن العدل و کیفیة سلوک العمال مع الرعیة فی اخذ الخراج و کمیة و مقدار مدته.<ref>لؤلؤ البحرین، ص۱۵۳</ref> | ||
او با نیازی که در زمان خود به اثری در مورد خراج و مالیات احساس میکرد به تألیف کتاب گرانقدر «قاطعة اللجاج» پرداخت. | او با نیازی که در زمان خود به اثری در مورد خراج و مالیات احساس میکرد به تألیف کتاب گرانقدر «قاطعة اللجاج» پرداخت. | ||
این کتاب که به صورت فقه استدلالی نوشته شده با | این کتاب که به صورت فقه استدلالی نوشته شده با دستهبندی منظم و استناد به نظریات بزرگانی همچون شیخ طوسی، علامه حلی، شهید اول و استدلال به آیات و روایات و تعیین مصادیق انواع زمین، مورد توجه فقهای عظام واقع شده است. | ||
گاهی بعضی از بزرگان همچون فاضل شیبانی آن را مورد حمایت قرار داده و گاهی نیز شیخ ابراهیم قطیفی با تألیف کتاب «سراج الوهاج» آن را مورد انتقاد شدید قرار داده است. | گاهی بعضی از بزرگان همچون فاضل شیبانی آن را مورد حمایت قرار داده و گاهی نیز شیخ ابراهیم قطیفی با تألیف کتاب «سراج الوهاج» آن را مورد انتقاد شدید قرار داده است. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۸: | ||
== انگیزه تألیف == | == انگیزه تألیف == | ||
از آن جایی که پس از تشکیل حکومت شیعی صفوی عدهای به مالکیت عامۀ مسلمین بر سرزمینهایی مثل عراق که در جنگ فتح شدهاند بی توجهی نموده و حکم در حلال بودن تصرف در این زمینها میدادند محقق کرکی خود را ملزم دیده است که آنچه نظر | از آن جایی که پس از تشکیل حکومت شیعی صفوی عدهای به مالکیت عامۀ مسلمین بر سرزمینهایی مثل عراق که در جنگ فتح شدهاند بی توجهی نموده و حکم در حلال بودن تصرف در این زمینها میدادند محقق کرکی خود را ملزم دیده است که آنچه نظر اهلبیت علیهمالسّلام بوده، مستدل و با استناد به آیات قرآن کریم و روایات و اقوال و نظریات فقها بیان نماید. | ||
وی در مورد صحت مطالبی که بیان نموده و اعتماد به آنچه نوشته، مینویسد: و لم اودع- فی هذه الرسالة- من الفتوی الا ما اعتقدت صحته، و اقدمت علی لقاء الله تعالی به، مع علمی بان من خلا قلبه من الهوی... لا یجد بدا من الاعتراف به و الحکم بصحته. | وی در مورد صحت مطالبی که بیان نموده و اعتماد به آنچه نوشته، مینویسد: و لم اودع- فی هذه الرسالة- من الفتوی الا ما اعتقدت صحته، و اقدمت علی لقاء الله تعالی به، مع علمی بان من خلا قلبه من الهوی... لا یجد بدا من الاعتراف به و الحکم بصحته. | ||
خط ۷۸: | خط ۷۹: | ||
سبک فقهی محقق کرکی در زمان خود تحولی مهم در فقه امامیه ایجاد نمود که تا پایان دوران حکومت صفوی ادامه یافت و این کتاب که نمونهای از این سبک است دارای ویژگیهای خاصی است که به بعضی اشاره میشود. | سبک فقهی محقق کرکی در زمان خود تحولی مهم در فقه امامیه ایجاد نمود که تا پایان دوران حکومت صفوی ادامه یافت و این کتاب که نمونهای از این سبک است دارای ویژگیهای خاصی است که به بعضی اشاره میشود. | ||
تقسیم بندی منظم و | تقسیم بندی منظم و دستهبندی مرتب اقسام زمینها، و مطالب کتاب همراه با متن روان و استحکام ادلۀ فقهی، از مهمترین ویژگیهای کتاب میباشند. | ||
وی در این کتاب از اقوال اکثر فقهای قبل از خود نظیر شیخ طوسی، محقق حلی، علامه حلی، ابوالصلاح حلبی و دیگران، از کتابهای متعدد آنان استفاده کرده و بارها با استناد به اقوال آنان به اثبات نظریات خود پرداخته است با این حال وی تمام کتابهایی را که نیاز داشته است در دسترس او نبوده است به عنوان نمونه وی در صفحۀ ۸۳<ref>قاطعة اللجاج فی تحقیق حل الخراج،علی بن حسین بن عبدالعالی عاملی کرکی، ۸۳</ref> مینویسد: | وی در این کتاب از اقوال اکثر فقهای قبل از خود نظیر شیخ طوسی، محقق حلی، علامه حلی، ابوالصلاح حلبی و دیگران، از کتابهای متعدد آنان استفاده کرده و بارها با استناد به اقوال آنان به اثبات نظریات خود پرداخته است با این حال وی تمام کتابهایی را که نیاز داشته است در دسترس او نبوده است به عنوان نمونه وی در صفحۀ ۸۳<ref>قاطعة اللجاج فی تحقیق حل الخراج،علی بن حسین بن عبدالعالی عاملی کرکی، ۸۳</ref> مینویسد: | ||
خط ۹۶: | خط ۹۷: | ||
وی در ابتدا خراج را این گونه تعریف میکند: مبلغی از نقود (طلا و نقره) که مثل اجرت از زمین گرفته میشود و سپس مقاسمه را قسمتی از حاصل کشاورزی و زراعت که به عنوان اجرت از زمین گرفته میشود. | وی در ابتدا خراج را این گونه تعریف میکند: مبلغی از نقود (طلا و نقره) که مثل اجرت از زمین گرفته میشود و سپس مقاسمه را قسمتی از حاصل کشاورزی و زراعت که به عنوان اجرت از زمین گرفته میشود. | ||
پس از تعریف این دو، در رابطه با میزان آن این گونه مینویسد: و مرجع ذلک الی نظر الامام حسب ما تقتضیه مصلحة المسلمین و لیس له فی نظر الشرع- مقدار معین لا تجوز الزیادة و لا النقصان منه<ref>قاطعة اللجاج فی تحقیق حل الخراج،علی بن حسین بن عبدالعالی عاملی | پس از تعریف این دو، در رابطه با میزان آن این گونه مینویسد: و مرجع ذلک الی نظر الامام حسب ما تقتضیه مصلحة المسلمین و لیس له فی نظر الشرع- مقدار معین لا تجوز الزیادة و لا النقصان منه<ref>قاطعة اللجاج فی تحقیق حل الخراج،علی بن حسین بن عبدالعالی عاملی کرکی، ص ۷۰</ref> | ||
از دیگر خصوصیات کتاب تعیین مصادیق زمینهای مفتوحة عنوة است وی در صفحۀ ۶۱ به تعیین مصادیق آن پرداخته و زمینهای مکه، عراق، شام، خراسان و بعضی از زمینهای ایران و بحرین را از انفال دانسته است. | از دیگر خصوصیات کتاب تعیین مصادیق زمینهای مفتوحة عنوة است وی در صفحۀ ۶۱ به تعیین مصادیق آن پرداخته و زمینهای مکه، عراق، شام، خراسان و بعضی از زمینهای ایران و بحرین را از انفال دانسته است. | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۳: | ||
وی حتی حدود این زمینها را مشخص نموده مثلاًدر صفحۀ ۶۳<ref>قاطعة اللجاج فی تحقیق حل الخراج،علی بن حسین بن ۶۳</ref> در مورد زمینهای عراق به نقل از ابوعبیده نظر عثمان بن حنیف را این گونه ذکر نموده است: و هی ما بین عبادان و موصل طولا و بین القادسیة و حلوان عرضا. | وی حتی حدود این زمینها را مشخص نموده مثلاًدر صفحۀ ۶۳<ref>قاطعة اللجاج فی تحقیق حل الخراج،علی بن حسین بن ۶۳</ref> در مورد زمینهای عراق به نقل از ابوعبیده نظر عثمان بن حنیف را این گونه ذکر نموده است: و هی ما بین عبادان و موصل طولا و بین القادسیة و حلوان عرضا. | ||
یا در صفحۀ ۶۹<ref>قاطعة اللجاج عبدالعالی عاملی | یا در صفحۀ ۶۹<ref>قاطعة اللجاج عبدالعالی عاملی کرکی، ص فی تحقیق حل الخراج،علی بن حسین بن عبدالعالی عاملی کرکی، ص۶۹</ref> به نقل از شرح نهایه قطبالدین راوندی مینویسد: ان الارضین هی من اقصی خراسان الی کرمان و خوزستان و همدان و قزوین و ما حوالیها اخذت بالسیف. | ||
از دیگر نظریات وی حکم زمینهای احیاء شده و زمینهای موات است. وی در زمان غیبت در مورد زمینهای احیاء شده در صورتی که سلطان جائر فقط حکومت را اداره کند گرفتن زمین و پرداخت خراج را که در راه مصالح مردم صرف شود مجاز میداند. | از دیگر نظریات وی حکم زمینهای احیاء شده و زمینهای موات است. وی در زمان غیبت در مورد زمینهای احیاء شده در صورتی که سلطان جائر فقط حکومت را اداره کند گرفتن زمین و پرداخت خراج را که در راه مصالح مردم صرف شود مجاز میداند. | ||
خط ۱۸۲: | خط ۱۸۳: | ||
[[رده: فقه مذاهب]] | [[رده: فقه مذاهب]] | ||
[[رده: فقه شیعه]] | [[رده: فقه شیعه]] | ||