۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سهروردي، يحيي بن حبش' به 'سهروردی، یحیی بن حبش') |
|||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
به نظر کربن، از این حیث درست است که در غرب جهان اسلام با مرگ [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] مرحلهای از فلسفه اسلامی به پایان میرسد که مکتب مشائی عربی نامیده شده است، اما از این حیث کاملاً اشتباه است که فراموش شود با مرگ [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] امری نو آغاز شده که نامهای سهروردی و [[ابن عربی، محمد بن علی|محیالدین بن عربی]] رمزی از آن است و همین امر در بسط فلسفه اسلامی مرحلهای اساسی است؛ زیرا آنچه با ابن عربی آغاز میشود و سرچشمه آن به مکتب المریه (تأثیرهای شیعی و اسماعیلی) بازمیگردد، تاکنون بر دنیای اندیشه اسلامی اشراف داشته است. با مرگ ابن رشد، صحنه فلسفه اسلامی برای همیشه از سرزمینهای غربی اسلام در اندلس به سرزمینهای شرقی آن در ایران منتقل میشود. از همان آغاز ایرانیان سهمی بزرگ در جهش تفکر فلسفی در اسلام داشتهاند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/53869/66 ر.ک: همان]</ref>. | به نظر کربن، از این حیث درست است که در غرب جهان اسلام با مرگ [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] مرحلهای از فلسفه اسلامی به پایان میرسد که مکتب مشائی عربی نامیده شده است، اما از این حیث کاملاً اشتباه است که فراموش شود با مرگ [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] امری نو آغاز شده که نامهای سهروردی و [[ابن عربی، محمد بن علی|محیالدین بن عربی]] رمزی از آن است و همین امر در بسط فلسفه اسلامی مرحلهای اساسی است؛ زیرا آنچه با ابن عربی آغاز میشود و سرچشمه آن به مکتب المریه (تأثیرهای شیعی و اسماعیلی) بازمیگردد، تاکنون بر دنیای اندیشه اسلامی اشراف داشته است. با مرگ ابن رشد، صحنه فلسفه اسلامی برای همیشه از سرزمینهای غربی اسلام در اندلس به سرزمینهای شرقی آن در ایران منتقل میشود. از همان آغاز ایرانیان سهمی بزرگ در جهش تفکر فلسفی در اسلام داشتهاند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/53869/66 ر.ک: همان]</ref>. | ||
با حکمت مشرقی [[ | با حکمت مشرقی [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] و با حکمت عرفانی ابن عربی دورهای به پایان میرسد که در اسلام اهل تسنن، متکلمان و فیلسوفان یونانیمشرب با یکدیگر رویارویی داشتند. جریانی که با ابن عربی آغاز میشود از نظر مقدمات و الزامات آن به همان اندازه با کلام و فلسفه یونانی متفاوت است. این جریان با هریک از آنها به همان اندازه متفاوت است که کلام و فلسفه یونانی با یکدیگر متفاوتند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/53869/66 ر.ک: همان]</ref>. | ||
به نظر [[کربن، هانری|کربن]] جریان اشراقی، یعنی جریان اشراقیان ایران که از اصلاح اساسی [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] در [[حکمة الإشراق|حكمة الإشراق]] با هدف تجدید حکمت فرزانگان ایران باستان نشأت گرفت، با ادغام عرفان ابن عربی در الهیات شیعی، سهمی در ارائه چهره ویژه به فلسفه اسلام ایرانی در طی سدههای آتی خواهد داشت. پیوند جریان اشراقی و جریان ناشی از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] با مباحث اساسی حکمت شیعی به فلسفه ایرانی - اسلامی صورت نهایی آن را میدهد. این پیوند نزد ابن ابیجمهور حاصل شده و مهمترین و تعیینکنندهترین اثر پدیدار ادغام آثار ابن عربی در حکمت شیعی از نظر تدوین منظم آن، به حیدر آملی اختصاص دارد. [[کربن، هانری|کربن]] اندیشه زنده در جریانهای اسلامی را در حکمای الهی شیعه جستجو میکند که بر کلام، الهیات و حکمت عارفان اشراف پیدا کرده و در این صورت کلام میتواند به حیات خود ادامه دهد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/53869/66 ر.ک: همان]</ref>. | به نظر [[کربن، هانری|کربن]] جریان اشراقی، یعنی جریان اشراقیان ایران که از اصلاح اساسی [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] در [[حکمة الإشراق|حكمة الإشراق]] با هدف تجدید حکمت فرزانگان ایران باستان نشأت گرفت، با ادغام عرفان ابن عربی در الهیات شیعی، سهمی در ارائه چهره ویژه به فلسفه اسلام ایرانی در طی سدههای آتی خواهد داشت. پیوند جریان اشراقی و جریان ناشی از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] با مباحث اساسی حکمت شیعی به فلسفه ایرانی - اسلامی صورت نهایی آن را میدهد. این پیوند نزد ابن ابیجمهور حاصل شده و مهمترین و تعیینکنندهترین اثر پدیدار ادغام آثار ابن عربی در حکمت شیعی از نظر تدوین منظم آن، به حیدر آملی اختصاص دارد. [[کربن، هانری|کربن]] اندیشه زنده در جریانهای اسلامی را در حکمای الهی شیعه جستجو میکند که بر کلام، الهیات و حکمت عارفان اشراف پیدا کرده و در این صورت کلام میتواند به حیات خود ادامه دهد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/53869/66 ر.ک: همان]</ref>. |
ویرایش