پرش به محتوا

تنزيه الشيعة الاثني عشرية عن الشبهات الواهية: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '‌ ' به ' '
جز (جایگزینی متن - '| تعداد جلد =2 | کد پدیدآور =' به '| تعداد جلد =2 | کتابخانۀ دیجیتال نور = | کد پدیدآور = ')
جز (جایگزینی متن - '‌ ' به ' ')
خط ۳۹: خط ۳۹:
تجلیل شیوه خود در این نوشتار را به سبک تعلیقه بر شبهات به‌اجمال و اختصار دانسته است. وی از این‌که با اهانت و بی‌ادبی مقابله به مثل کند اجتناب کرده است.<ref>همان</ref>  
تجلیل شیوه خود در این نوشتار را به سبک تعلیقه بر شبهات به‌اجمال و اختصار دانسته است. وی از این‌که با اهانت و بی‌ادبی مقابله به مثل کند اجتناب کرده است.<ref>همان</ref>  


اولین شبهه‌ای که قفاری در صفحات 64-65 مطرح کرده است بدین شرح است: [[آل کاشف‌الغطاء، محمدحسین|محمدحسین آل کاشف‌الغطاء]] می‌گوید: اولین کسی که دانه تشیع را در کشتزار اسلام کاشت خود صاحب شریعت است؛ یعنی در زمان حیات آن حضرت رشد کرد و بعد از وفات ایشان میوه داد. قفاری در اینجا با تقطیع کلام کاشف‌الغطاء تنها شبهه‌ را مطرح کرده اما شواهدی که کاشف‌الغطاء بر ادعای خود آورده را متذکر نشده است. نویسنده در پاسخ به ادامه کلام کاشف‌الغطاء اشاره کرده و چنین می‌نویسد که شاهد بر این مطلب احادیث شریف آن حضرت است که از طریق شیعه و راویان امامیه بلکه از طریق علمای اهل سنت و بزرگان آن‌ها و از طرق موثقی که دروغ و ساختگی بودن در آن راه ندارد، نقل شده است. بیشتر این روایات در کتب صحاح اهل سنت نقل شده است. وی سپس تأکید می‌کند که درصدد احصاء و اثبات اسانید این روایات نیست چراکه در کتب موسوعه امامیه به حد کفایت به این موضوع پرداخته شده است؛ به‌عنوان نمونه [[کنتوری، میرحامدحسین|میر حامد حسین]] در کتابی با نام عبقات‌الانوار که بالغ بر ده جلد است که هر جلد تقریباً به‌اندازه [[صحيح البخاري|صحیح بخاری]] است، اسانید آن احادیث را از طرق معتبر شیعه اثبات کرده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص13-11</ref>  
اولین شبهه‌ای که قفاری در صفحات 64-65 مطرح کرده است بدین شرح است: [[آل کاشف‌الغطاء، محمدحسین|محمدحسین آل کاشف‌الغطاء]] می‌گوید: اولین کسی که دانه تشیع را در کشتزار اسلام کاشت خود صاحب شریعت است؛ یعنی در زمان حیات آن حضرت رشد کرد و بعد از وفات ایشان میوه داد. قفاری در اینجا با تقطیع کلام کاشف‌الغطاء تنها شبهه را مطرح کرده اما شواهدی که کاشف‌الغطاء بر ادعای خود آورده را متذکر نشده است. نویسنده در پاسخ به ادامه کلام کاشف‌الغطاء اشاره کرده و چنین می‌نویسد که شاهد بر این مطلب احادیث شریف آن حضرت است که از طریق شیعه و راویان امامیه بلکه از طریق علمای اهل سنت و بزرگان آن‌ها و از طرق موثقی که دروغ و ساختگی بودن در آن راه ندارد، نقل شده است. بیشتر این روایات در کتب صحاح اهل سنت نقل شده است. وی سپس تأکید می‌کند که درصدد احصاء و اثبات اسانید این روایات نیست چراکه در کتب موسوعه امامیه به حد کفایت به این موضوع پرداخته شده است؛ به‌عنوان نمونه [[کنتوری، میرحامدحسین|میر حامد حسین]] در کتابی با نام عبقات‌الانوار که بالغ بر ده جلد است که هر جلد تقریباً به‌اندازه [[صحيح البخاري|صحیح بخاری]] است، اسانید آن احادیث را از طرق معتبر شیعه اثبات کرده است.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص13-11</ref>  


در صفحه 175 کتاب قفاری این شبهه مطرح شده که ائمه(ع) همان قرآن هستند. نویسنده به این‌که قفاری این شبهه را در صفحه 128 کتابش نیز مطرح کرده اشاره می‌کند. سپس به ادامه کلام قفاری اشاره می‌کند: لذا شیعیان در تفسیر آیه «وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذي أُنْزِلَ مَعَهُ» (اعراف: 157) می‌گویند: نور علی و ائمه(ع) هستند. و پاسخ می‌دهد که در این آیه هیچ دلالتی بر این‌که شیعیان معتقدند ائمه(ع) همان قرآن هستند نیست. ظاهر این آیه چنین است که مراد از نور در آیه همان قرآن کریم است و منافاتی ندارد که به معنای دیگری غیر از معنای ظاهری نیز آمده باشد و آن معنای دیگر، همان ائمه باشد<ref>ر.ک: همان، ص32</ref>  
در صفحه 175 کتاب قفاری این شبهه مطرح شده که ائمه(ع) همان قرآن هستند. نویسنده به این‌که قفاری این شبهه را در صفحه 128 کتابش نیز مطرح کرده اشاره می‌کند. سپس به ادامه کلام قفاری اشاره می‌کند: لذا شیعیان در تفسیر آیه «وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذي أُنْزِلَ مَعَهُ» (اعراف: 157) می‌گویند: نور علی و ائمه(ع) هستند. و پاسخ می‌دهد که در این آیه هیچ دلالتی بر این‌که شیعیان معتقدند ائمه(ع) همان قرآن هستند نیست. ظاهر این آیه چنین است که مراد از نور در آیه همان قرآن کریم است و منافاتی ندارد که به معنای دیگری غیر از معنای ظاهری نیز آمده باشد و آن معنای دیگر، همان ائمه باشد<ref>ر.ک: همان، ص32</ref>  
۶۱٬۱۸۹

ویرایش