۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'پاك' به 'پاک') |
جز (جایگزینی متن - '' به '') |
||
| خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
[[کربن، هانری|هانرى كربن]] در مقدمه «جامع الأسرار» گويد: در نجف آقاى عثمان يحيى به اشاره [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقابزرگ تهرانى]] در كتابخانه غروى به نسخهاى از تفسير بزرگ عرفانى قرآن سيد حيدر آملى به خط مؤلف دست يافت كه خود اثر مهمى در تفسير عرفانى و تأويل شيعى صوفيانه است. | [[کربن، هانری|هانرى كربن]] در مقدمه «جامع الأسرار» گويد: در نجف آقاى عثمان يحيى به اشاره [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقابزرگ تهرانى]] در كتابخانه غروى به نسخهاى از تفسير بزرگ عرفانى قرآن سيد حيدر آملى به خط مؤلف دست يافت كه خود اثر مهمى در تفسير عرفانى و تأويل شيعى صوفيانه است. | ||
[[ | [[حسنزاده آملی، حسن|استاد حسنزاده]] آملى گويد: از جمله آثار بسيار بسيار گرانقدر آن عالم بزرگ (سيد حيدر آملى)، تفسير عظيم الشأن ايشان است، موسوم به تفسير المحيط الأعظم و البحر الخضم كه الحمدلله به همت دانشمند محترم آقاى سيد محسن موسوى تبريزى چهار جلد آن احيا و منتشر گرديده است. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
| خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
#تأويلات ملا [[عبدالرزاق کاشی، عبدالرزاق بن جلالالدین|عبدالرزاق كاشانى]]: وى انگيزهاش از نقل اين منبع، تبيين دو طريق توحيدى است؛ زيرا كاشانى در تأويلات از توحيد اجمالى سخن رانده، ولى نویسنده در تفسير از توحيد تفصيلى دفاع كرده كه شيوه اهل الله و ارباب تحقيق است. | #تأويلات ملا [[عبدالرزاق کاشی، عبدالرزاق بن جلالالدین|عبدالرزاق كاشانى]]: وى انگيزهاش از نقل اين منبع، تبيين دو طريق توحيدى است؛ زيرا كاشانى در تأويلات از توحيد اجمالى سخن رانده، ولى نویسنده در تفسير از توحيد تفصيلى دفاع كرده كه شيوه اهل الله و ارباب تحقيق است. | ||
[[ | [[حسنزاده آملی، حسن|آيتالله حسنزاده آملى]]، مبانى تفسيرى سيد حيدر آملى را با سه عنوان ولايت تفسير انفسى و علم حروف چنين تبيين مىنمايد: | ||
#ولايت: آثار ايشان همه شاهدند كه آن بزرگوار، با ولايت عجين بوده است. وى مىفرمايد: «آنچه من دارم از ولايت دارم». آرى ولايت، باب رحمت خداوند است. ما هم هرچه داريم از ولايت داريم. اين حرف از روى تعصب مذهبى نيست. بنده دينم را به تقليد از آبا و اجداد و محيط و قبيلهام نگرفتهام. الحمد لله ربّ العالمين با بصيرت دين را پذيرفتم. | #ولايت: آثار ايشان همه شاهدند كه آن بزرگوار، با ولايت عجين بوده است. وى مىفرمايد: «آنچه من دارم از ولايت دارم». آرى ولايت، باب رحمت خداوند است. ما هم هرچه داريم از ولايت داريم. اين حرف از روى تعصب مذهبى نيست. بنده دينم را به تقليد از آبا و اجداد و محيط و قبيلهام نگرفتهام. الحمد لله ربّ العالمين با بصيرت دين را پذيرفتم. | ||
ویرایش