۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<references /> ' به '<references/> ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
نویسنده در فصل اول با طرح سؤالاتی از قبیل آیا به نظر ائمه(ع) اجتهاد جایز است؟ اگر اجتهاد جایز است آیا در دوران حضور ائمه(ع) وجود داشته است؟ در این صورت فلسفه مذمت اجتهاد در زبان ائمه(ع) چیست؟ آیا ائمه(ع) اجتهاد میکردند؟، درصدد پاسخ به آنهاست. پیش از پرداختن به پاسخدهی به این سؤالات و مسائل مرتبط با آن، از رابطه اجتهاد با اصول مطرح سخن به میاد آورده که نتیجه آن چنین است: اگر کسی بهطور کافی و مستدل با مسائل اصولی آشنا گردد، ثمرهاش مجتهد شدن است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص57-58</ref>. | نویسنده در فصل اول با طرح سؤالاتی از قبیل آیا به نظر ائمه(ع) اجتهاد جایز است؟ اگر اجتهاد جایز است آیا در دوران حضور ائمه(ع) وجود داشته است؟ در این صورت فلسفه مذمت اجتهاد در زبان ائمه(ع) چیست؟ آیا ائمه(ع) اجتهاد میکردند؟، درصدد پاسخ به آنهاست. پیش از پرداختن به پاسخدهی به این سؤالات و مسائل مرتبط با آن، از رابطه اجتهاد با اصول مطرح سخن به میاد آورده که نتیجه آن چنین است: اگر کسی بهطور کافی و مستدل با مسائل اصولی آشنا گردد، ثمرهاش مجتهد شدن است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص57-58</ref>. | ||
اجتهاد و مشتقات آن در احادیث پیامبر(ص) و ائمه(ع) بهوفور یافت میشود که با رجوع به این احادیث، متوجه میشویم که کلمه «اجتهاد» در کلام آنان به معنای لغویاش استعمال شده است. در فرهنگ ائمه، اجتهاد عبارت است از تلاش و کوشش برای دستیابی به رضا و فرمانبرداری خداوند<ref>ر.ک: همان، ص61</ref>. نویسنده معنای اصطلاحی «اجتهاد» را متوقف بر دانستن چگونگی پیدایش و شکلگیری این کلمه در میان مسلمانان میداند و معتقد است | اجتهاد و مشتقات آن در احادیث پیامبر(ص) و ائمه(ع) بهوفور یافت میشود که با رجوع به این احادیث، متوجه میشویم که کلمه «اجتهاد» در کلام آنان به معنای لغویاش استعمال شده است. در فرهنگ ائمه، اجتهاد عبارت است از تلاش و کوشش برای دستیابی به رضا و فرمانبرداری خداوند<ref>ر.ک: همان، ص61</ref>. نویسنده معنای اصطلاحی «اجتهاد» را متوقف بر دانستن چگونگی پیدایش و شکلگیری این کلمه در میان مسلمانان میداند و معتقد است نخستین بار این واژه در عصر خلیفه اول رواج پیدا کرد؛ زیرا بیشتر مسلمانان بعد از پیامبر(ص) با آن خلیفه بیعت کردند. طبعاً مردم احکام و مسائل خویش را از آنان میپرسیدند و آنان در مقام پاسخگویی تنها منبعی که در اختیار داشتند قرآن و سنت رسولش بود که به آنهم آگاهی کامل نداشتند؛ بنابراین از همان ابتدا دچار مشکل شدند و با مراجعه به رأی و فکر شخصی خود حکم شرعی را بیان میکردند و اسم این کار را «اجتهاد» گذاشتند<ref>ر.ک: همان، ص61-62</ref>. این نوع برداشت که باعث روی آوردن به قیاس و رأی بهخاطر جهل به کتاب و سنت و مسائل سیاسی بود، پیامدهای زیانباری در جامعه اسلامی از خود بهجای گذاشت؛ به همین دلیل ائمه(ع) بهصورت جدی با آن مبارزه کردند<ref>ر.ک: همان، ص83-84</ref>. | ||
دلایل و انگیزههای آن بزرگواران در مخالفت با اجتهاد به رأی را میتوان در مخالفت با اعتقاد به نقصان کتاب و سنت، مخالفت با بدعتگذاری در دین، مخالفت با نسبت دروغ به خدا، جلوگیری از محو شدن فقه و روحیه تعبد، جلوگیری از گمراهی و هلاکت دانست<ref>ر.ک: همان، ص84-88</ref>. | دلایل و انگیزههای آن بزرگواران در مخالفت با اجتهاد به رأی را میتوان در مخالفت با اعتقاد به نقصان کتاب و سنت، مخالفت با بدعتگذاری در دین، مخالفت با نسبت دروغ به خدا، جلوگیری از محو شدن فقه و روحیه تعبد، جلوگیری از گمراهی و هلاکت دانست<ref>ر.ک: همان، ص84-88</ref>. | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
حال جای این سؤال هست که آیا معصومین خویش نیز برای به دست آوردن احکام، دست به دامن اجتهاد میشدند؟ نویسنده میگوید: اعتقاد به اجتهاد دو پیامد مهم دارد: یکی جهل و ظن | حال جای این سؤال هست که آیا معصومین خویش نیز برای به دست آوردن احکام، دست به دامن اجتهاد میشدند؟ نویسنده میگوید: اعتقاد به اجتهاد دو پیامد مهم دارد: یکی جهل و ظن به حکم الهی بهخاطر اتصال نداشتن علم مجتهد به وحی و منبع الهی و اکتسابی بودن و دیگری وجود خطا و اشتباه؛ درحالیکه پیامبر(ص) و ائمه(ع) از هر دو خصوصیت بهدورند<ref>ر.ک: همان، ص124-125</ref>. نویسنده علاوه بر این دلیل عقلی، به قرآن و آیه شریفه '''وَ مٰا ينْطِقُ عَنِ اَلْهَوىٰ إِنْ هُوَ إِلاّٰ وَحْي يوحىٰ''' (نجم: 3-4) و آیه شریفه '''قُلْ إِنَّمٰا أَتَّبِعُ مٰا يوحىٰ إِلَي مِنْ رَبِّي''' (اعراف: 203)، مراجعه کرده و آنها را بهعنوان دلیل قرآنی بر مدعای خویش ذکر نموده است. | ||
نویسنده، فصل دوم را به بیان ادله احکام نزد ائمه و اهل سنت اختصاص داده است. مهمترین منابع شناخت مقررات اسلامی و ادله احکام در فقه شیعه و اهل سنت عبارتند از: کتاب، سنت، عقل، اجماع، قیاس، استحسان، عرف، سد ذرایع، قول صحابی، مصالح مرسله و استصحاب. بعضی از این ادله مورد قبول همه مذاهب و تعدادی نیز اختلافی است؛ | نویسنده، فصل دوم را به بیان ادله احکام نزد ائمه و اهل سنت اختصاص داده است. مهمترین منابع شناخت مقررات اسلامی و ادله احکام در فقه شیعه و اهل سنت عبارتند از: کتاب، سنت، عقل، اجماع، قیاس، استحسان، عرف، سد ذرایع، قول صحابی، مصالح مرسله و استصحاب. بعضی از این ادله مورد قبول همه مذاهب و تعدادی نیز اختلافی است؛ بهعنوان مثال، اصل منبع بودن کتاب، سنت، عقل و اجماع مورد اتفاق فریقین است؛ لیکن در حدود و جزئیات آن اختلاف وجود دارد<ref>ر.ک: همان، ص127</ref>. | ||
نویسنده ضمن توضیح منابع، برخی را تأیید و برخی را با دلیل رد میکند. دراینبین به نظر اخباریان نیز مراجعه نموده و با ذکر ادله آنان، درصدد پاسخ برمیآید<ref>ر.ک: همان، ص139-155</ref> و گاه شبههای را مطرح میکند و آن را پاسخ میدهد<ref>ر.ک: همان، ص170-172</ref>. | نویسنده ضمن توضیح منابع، برخی را تأیید و برخی را با دلیل رد میکند. دراینبین به نظر اخباریان نیز مراجعه نموده و با ذکر ادله آنان، درصدد پاسخ برمیآید<ref>ر.ک: همان، ص139-155</ref> و گاه شبههای را مطرح میکند و آن را پاسخ میدهد<ref>ر.ک: همان، ص170-172</ref>. |
ویرایش