۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<references /> ' به '<references/> ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
}} | }} | ||
'''المباحث الفقهية في شرح الروضة البهية یا راهنمای فارسی شرح لمعه'''، اثر سید محمودجواد ذهنی | '''المباحث الفقهية في شرح الروضة البهية یا راهنمای فارسی شرح لمعه'''، اثر [[ذهنی تهرانی، محمدجواد|سید محمودجواد ذهنی تهرانی]]، شرح فارسی «[[الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية (كلانتر)|الروضة البهية]]» معروف به شرح لمعه، اثر [[شهید ثانی، زینالدین بن علی|شهید ثانی]] است که در سی جلد، به چاپ رسیده است. | ||
شارح مقدمه کوتاهی به ابتدای جلد نخست افزوده که در آن، پس از حمد و ثنای الهی، به بیان این مطلب پرداخته است که اشرف علوم بهلحاظ موضوع و غایت، علم فقه است و تاکنون، کتب پرارزش فراوانی در این موضوع به رشته تحریر درآمده است، ولی از بین تمام آنها، کتاب | شارح مقدمه کوتاهی به ابتدای جلد نخست افزوده که در آن، پس از حمد و ثنای الهی، به بیان این مطلب پرداخته است که اشرف علوم بهلحاظ موضوع و غایت، علم فقه است و تاکنون، کتب پرارزش فراوانی در این موضوع به رشته تحریر درآمده است، ولی از بین تمام آنها، کتاب «[[الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية (كلانتر)|الروضة البهية]]» گوی سبقت را ربوده و از اوان تألیف تاکنون، مورد توجه اهل علم و دانش بوده و شروحی بر آن نگاشته شده است، اما تاکنون، شرحی فارسی که دوره آن را توضیح و تشریح کرده باشد، برای آن نوشته نشده است، ولذا شارح تصمیم گرفته تا شرحی به زبان فارسی برای آن نوشته و به توضیح و تشریح مطالب آن بپردازد؛ بهنحوی که دانشپژوه را از حضور نزد استاد و جلوس در مجالس مباحثه، بینیاز نماید<ref>ر.ک: مقدمه، ج1، ص3-4</ref>. | ||
روش شرح بدین صورت است که ابتدا متن اصلی کتاب ذکر گردیده و پس از ترجمه، با انتخاب قسمتی از متن تحت عبارت «قوله:..» به شرح آن قسمت پرداخته شده است. در مواردی هم به ترکیب نحوی عبارات و تجزیه کلمات و ریشهیابی آنها پرداخته شده و به مراجع ضمایر، اشاره گردیده است. | روش شرح بدین صورت است که ابتدا متن اصلی کتاب ذکر گردیده و پس از ترجمه، با انتخاب قسمتی از متن تحت عبارت «قوله:..» به شرح آن قسمت پرداخته شده است. در مواردی هم به ترکیب نحوی عبارات و تجزیه کلمات و ریشهیابی آنها پرداخته شده و به مراجع ضمایر، اشاره گردیده است. | ||
بهعنوان نمونه: «قوله: بما فيه تذكرة و ذكری لأولي الألباب: کلمه باء جاره و به معنای سببیت بوده و ضمیر در «فيه» به خطاب راجع است و هریک از «تذكرة» و «ذكری»، به معنای اسم فاعل و حال هستند از مای موصوله در «بما فيه»<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، صفحه د</ref>. | بهعنوان نمونه: «قوله: بما فيه تذكرة و ذكری لأولي الألباب: کلمه باء جاره و به معنای سببیت بوده و ضمیر در «فيه» به خطاب راجع است و هریک از «تذكرة» و «ذكری»، به معنای اسم فاعل و حال هستند از مای موصوله در «بما فيه»<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، صفحه د</ref>. | ||
خط ۸۱: | خط ۸۲: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش