۶۱٬۱۸۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
پس از آنکه در محور نخست، ثابت گردید که امامت، پدیدهای مستمر و غیر منطقع میباشد، در محور دوم، به بررسی این نکته پرداخته شده است که آیا عدد ائمه، منحصر در عدد خاصی است، یا اینکه عددی برای آن معین نگردیده است؟ نویسنده پیرامون این موضوع، به این نکته اشاره نموده که اتباع مکتب اهلبیت(ع)، به دلیل تبعیت از روایات صحیحی که در اینباره، از پیامبر(ص) وارد گردیده، معتقد به حصر عدد ائمه، در دوازده تن میباشند<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>. | پس از آنکه در محور نخست، ثابت گردید که امامت، پدیدهای مستمر و غیر منطقع میباشد، در محور دوم، به بررسی این نکته پرداخته شده است که آیا عدد ائمه، منحصر در عدد خاصی است، یا اینکه عددی برای آن معین نگردیده است؟ نویسنده پیرامون این موضوع، به این نکته اشاره نموده که اتباع مکتب اهلبیت(ع)، به دلیل تبعیت از روایات صحیحی که در اینباره، از پیامبر(ص) وارد گردیده، معتقد به حصر عدد ائمه، در دوازده تن میباشند<ref>ر.ک: همان، ص41</ref>. | ||
در محور سوم، به تعیین مصادیق ائمه پرداخته شده است. به باور نویسنده، احادیثی که به تعداد خلفای پس از پیامبر(ص) و دوازده تن بودن آنها اشاره دارد، بهوضوح، نام و مشخصات آنها را بیان نموده است؛ ازاینرو، در این بخش از کتاب، به بررسی روایاتی پرداخته شده است که به تعیین مصادیق ائمه، پرداختهاند. از جمله این روایات، روایتی است از پیامبر(ص) که فرمودند: «أَنَا سَيدُ الْأَنْبِياءِ وَ عَلِي سَيدُ الْأَوْصِياءِ وَ سِبْطَاي خَيرُ الْأَسْبَاطِ وَ مِنَّا الْأَئِمَّةُ الْمَعْصُومُونَ مِنْ صُلْبِ الْحُسَينِ(ع) وَ مِنَّا مَهْدِي هَذِهِ الْأُمَّةِ فَقَامَ إِلَيهِ أَعْرَابِي فَقَالَ يا رَسُولَاللَّهِ كمِ الْأَئِمَّةُ بَعْدَك قَالَ عَدَد الْأَسْبَاطِ وَ حَوَارِي عِيسَى وَ نُقَبَاءِ بَنِيإِسْرَائِيلَ»؛ «من سید انبیا و علی، سید اوصیاست و دو نوه من، بهترین نوهها بوده و ائمه معصومین از ما هستند؛ از صلب حسین(ع) و مهدی این امت، از ماست. فردی اعرابی پرسید: یا رسولالله، ائمه بعد از تو، چند نفر هستند؟ ایشان فرمودند: به عدد اسباط و حواریون عیسی و نقبای بنیاسرائیل» <ref>ر.ک: همان، ص65</ref>. | در محور سوم، به تعیین مصادیق ائمه پرداخته شده است. به باور نویسنده، احادیثی که به تعداد خلفای پس از پیامبر(ص) و دوازده تن بودن آنها اشاره دارد، بهوضوح، نام و مشخصات آنها را بیان نموده است؛ ازاینرو، در این بخش از کتاب، به بررسی روایاتی پرداخته شده است که به تعیین مصادیق ائمه، پرداختهاند. از جمله این روایات، روایتی است از پیامبر(ص) که فرمودند: «أَنَا سَيدُ الْأَنْبِياءِ وَ عَلِي سَيدُ الْأَوْصِياءِ وَ سِبْطَاي خَيرُ الْأَسْبَاطِ وَ مِنَّا الْأَئِمَّةُ الْمَعْصُومُونَ مِنْ صُلْبِ الْحُسَينِ(ع) وَ مِنَّا مَهْدِي هَذِهِ الْأُمَّةِ فَقَامَ إِلَيهِ أَعْرَابِي فَقَالَ يا رَسُولَاللَّهِ كمِ الْأَئِمَّةُ بَعْدَك قَالَ عَدَد الْأَسْبَاطِ وَ حَوَارِي عِيسَى وَ نُقَبَاءِ بَنِيإِسْرَائِيلَ»؛ «من سید انبیا و علی، سید اوصیاست و دو نوه من، بهترین نوهها بوده و ائمه معصومین از ما هستند؛ از صلب حسین(ع) و مهدی این امت، از ماست. فردی اعرابی پرسید: یا رسولالله، ائمه بعد از تو، چند نفر هستند؟ ایشان فرمودند: به عدد اسباط و حواریون عیسی و نقبای بنیاسرائیل»<ref>ر.ک: همان، ص65</ref>. | ||
نویسنده با بررسی این روایات، به نتایج زیر رسیده است: | نویسنده با بررسی این روایات، به نتایج زیر رسیده است: |
ویرایش