پرش به محتوا

عقل و عشق یا مناظرات خمس: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۹: خط ۲۹:
| تعداد جلد =1
| تعداد جلد =1
| کتابخانۀ دیجیتال نور =  
| کتابخانۀ دیجیتال نور =  
| کتابخوان همراه نور =10257
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۱۱۱: خط ۱۱۲:
#تقابل عقل و عشق كه از شايع‌ترين مضامين و شيرين‌ترين درون‌مايه‌هاى ادبيات عرفانى است، در رساله «شرح نظم الدر» نيز مورد توجه [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائن‌الدين]] بوده است. رساله مزبور و رساله «عقل و عشق» تقريبا به‌طور هم‌زمان نوشته شده‌اند. «عقل و عشق»، در سال 808ق و دو سال پس از پايان «شرح نظم الدر» به اتمام رسيده است، لكن [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائن‌الدين]] در وصل نهم «شرح نظم الدر»، خواننده را به مطلبى در كتاب «مناظرات» (عقل و عشق)، ارجاع مى‌دهد. اين نكته، نشان‌گر آن است كه لااقل بخش‌هايى از «عقل و عشق»، هم‌زمان با تأليف مقدمه «شرح نظم الدر» نگارش يافته بوده است. مطالب مشترك در اين دو رساله، قابل توجه است و از ديدگاهى مى‌توان گفت كه آنها مكمل يك‌ديگرند، البته رساله «عقل و عشق» از استقلال بيشترى برخوردار است، زيرا «شرح نظم الدر» بر اساس متن قصيده تائيه ابن فارض نوشته شده و اين امر، نوعى محدوديت براى شارح ايجاد مى‌كرده است.<ref>همان، مقدمه مصحح، ص 17</ref>  
#تقابل عقل و عشق كه از شايع‌ترين مضامين و شيرين‌ترين درون‌مايه‌هاى ادبيات عرفانى است، در رساله «شرح نظم الدر» نيز مورد توجه [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائن‌الدين]] بوده است. رساله مزبور و رساله «عقل و عشق» تقريبا به‌طور هم‌زمان نوشته شده‌اند. «عقل و عشق»، در سال 808ق و دو سال پس از پايان «شرح نظم الدر» به اتمام رسيده است، لكن [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائن‌الدين]] در وصل نهم «شرح نظم الدر»، خواننده را به مطلبى در كتاب «مناظرات» (عقل و عشق)، ارجاع مى‌دهد. اين نكته، نشان‌گر آن است كه لااقل بخش‌هايى از «عقل و عشق»، هم‌زمان با تأليف مقدمه «شرح نظم الدر» نگارش يافته بوده است. مطالب مشترك در اين دو رساله، قابل توجه است و از ديدگاهى مى‌توان گفت كه آنها مكمل يك‌ديگرند، البته رساله «عقل و عشق» از استقلال بيشترى برخوردار است، زيرا «شرح نظم الدر» بر اساس متن قصيده تائيه ابن فارض نوشته شده و اين امر، نوعى محدوديت براى شارح ايجاد مى‌كرده است.<ref>همان، مقدمه مصحح، ص 17</ref>  
#[[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائن‌الدين]]، از انديشمندانى است كه در نزدیک ساختن اشراق، عرفان، فلسفه و شريعت به يك‌ديگر كوشيده است و از زمينه‌سازان ظهور حكمت متعاليه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] به شمار مى‌رود...
#[[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائن‌الدين]]، از انديشمندانى است كه در نزدیک ساختن اشراق، عرفان، فلسفه و شريعت به يك‌ديگر كوشيده است و از زمينه‌سازان ظهور حكمت متعاليه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] به شمار مى‌رود...
#:وى آراى مذاهب مختلف اسلامى را به‌خوبى مى‌دانست و در موارد مقتضى به بازگويى آنها مى‌پرداخت <ref>عقل و عشق يا مناظرات خمس، مقدمه مصحح، ص 17</ref>  
#:وى آراى مذاهب مختلف اسلامى را به‌خوبى مى‌دانست و در موارد مقتضى به بازگويى آنها مى‌پرداخت<ref>عقل و عشق يا مناظرات خمس، مقدمه مصحح، ص 17</ref>  
#:وى در بيشتر دانش‌هاى روزگار خود، از جمله در حكمت و عرفان و فقه و كلام و شعر و حروف و نقطه و اعداد و جفر، تبحر داشته و در هر يك از آنها تأليفاتى دارد. انديشه‌ها و آراى وى، يكى از مراحل مهم تكامل و پيشرفت حكمت و عرفان اسلامى به شمار مى‌آيد.
#:وى در بيشتر دانش‌هاى روزگار خود، از جمله در حكمت و عرفان و فقه و كلام و شعر و حروف و نقطه و اعداد و جفر، تبحر داشته و در هر يك از آنها تأليفاتى دارد. انديشه‌ها و آراى وى، يكى از مراحل مهم تكامل و پيشرفت حكمت و عرفان اسلامى به شمار مى‌آيد.
#:برخلاف اين عقيده شايع كه حكمت اسلامى در قرن ششم با [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] به پايان رسيده، آثار [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائن‌الدين]]، نشان دهنده تداوم آن در ايران است. [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائن‌الدين]] مهم‌ترين حلقه رابط ميان [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] و سهروردى و [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] از يك‌سو و حوزه فلسفى اصفهان و حكمت متعاليه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين شيرازى]] از سوى ديگر است. وى يكى از شخصيت‌هاى مؤثر و بانفوذى بود كه قبل از [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] در صدد تلفيق حكمت اشراقى و مشائى و عرفانى برآمد<ref>1. دانش‌نامه جهان اسلام، ج 7، ص 170، تركه اصفهانى، خاندان؛ 2. دفتر عقل و آيت عشق، ج 1 ص 61</ref>  
#:برخلاف اين عقيده شايع كه حكمت اسلامى در قرن ششم با [[ابن رشد، محمد بن احمد|ابن رشد]] به پايان رسيده، آثار [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائن‌الدين]]، نشان دهنده تداوم آن در ايران است. [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائن‌الدين]] مهم‌ترين حلقه رابط ميان [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] و سهروردى و [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] از يك‌سو و حوزه فلسفى اصفهان و حكمت متعاليه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين شيرازى]] از سوى ديگر است. وى يكى از شخصيت‌هاى مؤثر و بانفوذى بود كه قبل از [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] در صدد تلفيق حكمت اشراقى و مشائى و عرفانى برآمد<ref>1. دانش‌نامه جهان اسلام، ج 7، ص 170، تركه اصفهانى، خاندان؛ 2. دفتر عقل و آيت عشق، ج 1 ص 61</ref>  
#:او، نواده ابوحامد صدرالدين است و كتاب جدش به نام «قواعد التوحيد» را شرح كرده و اسم شرحش را «تمهيد القواعد» گذاشته است. «تمهيد القواعد»، از مهم‌ترين كتاب‌هاى درسى عرفان نظرى به شمار مى‌رود كه شروح و تعليقات بسيارى نيز بر آن نوشته شده است. [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائن‌الدين]] در كتاب حاضر، تفصيل بحث «تطبيق بين عالَم كبير و عالَم صغير» را به كتاب «تمهيد القواعد» ارجاع داده است.<ref>عقل و عشق يا مناظرات خمس، ص 50</ref>  
#:او، نواده ابوحامد صدرالدين است و كتاب جدش به نام «قواعد التوحيد» را شرح كرده و اسم شرحش را «تمهيد القواعد» گذاشته است. «تمهيد القواعد»، از مهم‌ترين كتاب‌هاى درسى عرفان نظرى به شمار مى‌رود كه شروح و تعليقات بسيارى نيز بر آن نوشته شده است. [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائن‌الدين]] در كتاب حاضر، تفصيل بحث «تطبيق بين عالَم كبير و عالَم صغير» را به كتاب «تمهيد القواعد» ارجاع داده است.<ref>عقل و عشق يا مناظرات خمس، ص 50</ref>  
#مصحح محترم، درباره سند روايت «الفقر فخرى» كه مؤلف به آن استناد كرده<ref>همان، ص 82</ref> و صوفيان نيز آن را به‌وفور نقل كرده و به پيامبر اكرم(ص) منسوب مى‌دارند، توضيحى إرائه داده و با ذكر اين مطلب كه [[محدث، جلال‌الدین|محدث ارموى]]، آن را مجعول شمرده<ref>الرسالة العلية، ص 152 - 153</ref> و سخن مزبور را فاقد ارزش حديثى دانسته، يادآورى كرده كه حاج [[قمی، عباس|شيخ عباس قمى]]، در «سفينة البحار»، جمله «الفقر فخرى و به أفتخر على سائر الأنبياء» را همانند عبارت «اللهم أحينى مسكينا و أمتنى مسكينا و احشرنى فى زمرة المساكين»، حديث پيامبر(ص) دانسته و توضيح مى‌دهد كه گرچه اين احاديث با آنچه اهل سنت در نكوهش فقر روايت كرده‌اند، مانند: «كاد الفقر أن يكون كفرا»، «الفقر سواد الوجه فى الدارين» و «تعوذ من الفقر» منافات دارد، اما ميان اين دو دسته احاديث را مى‌توان جمع كرد، زيرا آن فقرى كه مستلزم اجتناب است و بايد از آن به خدا پناه برد، فقرى است كه انسان به خاطر آن نتواند نيازهاى اوليه را هم برآورده كند و در نتيجه محتاج مردم شود، اما آنچه كه موجب فخر پيامبر است، فقر و نياز او به خداوند است، زيرا هيچ يك از پيامبران نتوانسته‌اند به اندازه پيامبر اسلام از دنيا منقطع شوند و به حضرت الوهيت تقرب جويند؛ ازاين‌رو، فقر او از فقر همه انبيا كامل‌تر بوده است. [[قمی، عباس|شيخ عباس قمى]] اشاره مى‌كند كه [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]]، راوندى و [[مجلسی، محمدباقر|مجلسى]] هم به اين مفاهيم توجه داشته‌اند.<ref>نگاه كنيد به سفينة البحار، ج 2، ص 378، بنا به نقل «عقل و عشق يا مناظرات خمس»، مقدمه مصحح، ص 146 - 147</ref>  
#مصحح محترم، درباره سند روايت «الفقر فخرى» كه مؤلف به آن استناد كرده<ref>همان، ص 82</ref> و صوفيان نيز آن را به‌وفور نقل كرده و به پيامبر اكرم(ص) منسوب مى‌دارند، توضيحى إرائه داده و با ذكر اين مطلب كه [[محدث، جلال‌الدین|محدث ارموى]]، آن را مجعول شمرده<ref>الرسالة العلية، ص 152 - 153</ref> و سخن مزبور را فاقد ارزش حديثى دانسته، يادآورى كرده كه حاج [[قمی، عباس|شيخ عباس قمى]]، در «سفينة البحار»، جمله «الفقر فخرى و به أفتخر على سائر الأنبياء» را همانند عبارت «اللهم أحينى مسكينا و أمتنى مسكينا و احشرنى فى زمرة المساكين»، حديث پيامبر(ص) دانسته و توضيح مى‌دهد كه گرچه اين احاديث با آنچه اهل سنت در نكوهش فقر روايت كرده‌اند، مانند: «كاد الفقر أن يكون كفرا»، «الفقر سواد الوجه فى الدارين» و «تعوذ من الفقر» منافات دارد، اما ميان اين دو دسته احاديث را مى‌توان جمع كرد، زيرا آن فقرى كه مستلزم اجتناب است و بايد از آن به خدا پناه برد، فقرى است كه انسان به خاطر آن نتواند نيازهاى اوليه را هم برآورده كند و در نتيجه محتاج مردم شود، اما آنچه كه موجب فخر پيامبر است، فقر و نياز او به خداوند است، زيرا هيچ يك از پيامبران نتوانسته‌اند به اندازه پيامبر اسلام از دنيا منقطع شوند و به حضرت الوهيت تقرب جويند؛ ازاين‌رو، فقر او از فقر همه انبيا كامل‌تر بوده است. [[قمی، عباس|شيخ عباس قمى]] اشاره مى‌كند كه [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]]، راوندى و [[مجلسی، محمدباقر|مجلسى]] هم به اين مفاهيم توجه داشته‌اند.<ref>نگاه كنيد به سفينة البحار، ج 2، ص 378، بنا به نقل «عقل و عشق يا مناظرات خمس»، مقدمه مصحح، ص 146 - 147</ref>  
#درباره محتواى رساله‌هاى شيرين و خواندنى مناظره عقل و عشق و سرانجام اين مناظرات در ادبيات فارسى و عربى، نظر استاد [[مطهری، مرتضی|شهيد مطهرى]] بسيار راه‌گشا و سرنوشت‌ساز و تأمل‌برانگيز است: «چون كسانى كه وارد اين بحث شده‌اند اغلب خودشان اهل عرفان بوده‌اند، هميشه عشق را بر عقل پيروز كرده‌اند.» <ref>انسان كامل، ص 125</ref> منظور استاد اين است كه هيچ‌يك از اين دو، برترى مطلق بر ديگرى ندارد، بلكه هر يك از جهت خاصى ترجيح دارد؛ بنابراین، عقل و عشق مانند زن و مردند كه مكمل يكديگرند و تفضيل هر كدام بر ديگرى، نسبى است و نمى‌توان هيچ‌كدام را از همه جهات برتر شمرد و در نتيجه، نظر عارفانه ترجيح عشق بر عقل، يك‌سويه‌نگرى و برخلاف اعتدال است و قابل دفاع نيست.
#درباره محتواى رساله‌هاى شيرين و خواندنى مناظره عقل و عشق و سرانجام اين مناظرات در ادبيات فارسى و عربى، نظر استاد [[مطهری، مرتضی|شهيد مطهرى]] بسيار راه‌گشا و سرنوشت‌ساز و تأمل‌برانگيز است: «چون كسانى كه وارد اين بحث شده‌اند اغلب خودشان اهل عرفان بوده‌اند، هميشه عشق را بر عقل پيروز كرده‌اند.»<ref>انسان كامل، ص 125</ref> منظور استاد اين است كه هيچ‌يك از اين دو، برترى مطلق بر ديگرى ندارد، بلكه هر يك از جهت خاصى ترجيح دارد؛ بنابراین، عقل و عشق مانند زن و مردند كه مكمل يكديگرند و تفضيل هر كدام بر ديگرى، نسبى است و نمى‌توان هيچ‌كدام را از همه جهات برتر شمرد و در نتيجه، نظر عارفانه ترجيح عشق بر عقل، يك‌سويه‌نگرى و برخلاف اعتدال است و قابل دفاع نيست.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
خط ۱۲۵: خط ۱۲۶:
وى در مقدمه، توضيحات سودمندى را درباره شرح حال و منزلت علمى [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائن‌الدين، على بن محمد تركه اصفهانى]] و چگونگى تصحيح كتاب «عقل و عشق يا مناظرات خمس» و نسخه‌هاى مورد استفاده و هم‌چنين گزارش جامع و گويايى از مباحث مطرح در كتاب ذكر كرده است.
وى در مقدمه، توضيحات سودمندى را درباره شرح حال و منزلت علمى [[ترکه اصفهانی، علی بن محمد|صائن‌الدين، على بن محمد تركه اصفهانى]] و چگونگى تصحيح كتاب «عقل و عشق يا مناظرات خمس» و نسخه‌هاى مورد استفاده و هم‌چنين گزارش جامع و گويايى از مباحث مطرح در كتاب ذكر كرده است.


ايشان، بخش «تعليقات و توضيحات» را به آخر كتاب افزوده است كه شامل مواردى مانند ترجمه آيات و روايات و عبارات عربى و توضيح معانى لغات و شرح حوادث تاريخى و تعيين نام شاعران ابيات مورد استفاده مؤلف است. موارد انتقادى در اين تعليقات و توضيحات نادر است، مانند انتقاد مصحح بر نظر مؤلف درباره تأثير ظهور اسلام در افزايش تعداد حروف الفباى عربى <ref>همان، ص 117</ref>
ايشان، بخش «تعليقات و توضيحات» را به آخر كتاب افزوده است كه شامل مواردى مانند ترجمه آيات و روايات و عبارات عربى و توضيح معانى لغات و شرح حوادث تاريخى و تعيين نام شاعران ابيات مورد استفاده مؤلف است. موارد انتقادى در اين تعليقات و توضيحات نادر است، مانند انتقاد مصحح بر نظر مؤلف درباره تأثير ظهور اسلام در افزايش تعداد حروف الفباى عربى<ref>همان، ص 117</ref>


لازم به ذكر است كه يك نسخه قديمى از رساله «عقل و عشق»، به تاريخ كتابت 858ق، در موزه بريتانيا و نسخه ديگر به تاريخ 863ق، در دار الكتب قاهره و دو نسخه به تاريخ 878ق و 894ق، در كتاب‌خانه مغنيساى تركيه وجود دارد كه تلاش مصحح محترم براى به دست آوردن آنها به نتيجه نرسيده است. <ref>همان، مقدمه مصحح، ص 21</ref>
لازم به ذكر است كه يك نسخه قديمى از رساله «عقل و عشق»، به تاريخ كتابت 858ق، در موزه بريتانيا و نسخه ديگر به تاريخ 863ق، در دار الكتب قاهره و دو نسخه به تاريخ 878ق و 894ق، در كتاب‌خانه مغنيساى تركيه وجود دارد كه تلاش مصحح محترم براى به دست آوردن آنها به نتيجه نرسيده است.<ref>همان، مقدمه مصحح، ص 21</ref>


== نسخه‌ها و چاپ‌هاى كتاب ==
== نسخه‌ها و چاپ‌هاى كتاب ==
۶۱٬۱۸۹

ویرایش