پرش به محتوا

رياض السالكين في شرح صحيفة سيد الساجدين صلوات‌الله‌عليه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>'
جز (جایگزینی متن - 'الحدائق الندية في شرح الصمدية' به 'الحدائق الندية في شرح الفوائد الصمدية')
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۰: خط ۴۰:
روش مؤلف در بسط و شرح مطالب صحيفه بدين گونه است كه پس از تقطيع قسمت‌هاى مختلف هر دعا، مفردات هر قسمت را توضيح مى‌دهد و سپس در قالب «تنبيه» و «تبصره» به برخى نكات، به تناسب مى‌پردازد.
روش مؤلف در بسط و شرح مطالب صحيفه بدين گونه است كه پس از تقطيع قسمت‌هاى مختلف هر دعا، مفردات هر قسمت را توضيح مى‌دهد و سپس در قالب «تنبيه» و «تبصره» به برخى نكات، به تناسب مى‌پردازد.


تسلط و تبحر مؤلف در علوم و فنون مختلف، در جاى جاى كتاب به چشم مى‌خورد. از بحث «مراتب توحيد» گرفته <ref>رياض السالكين، ج اول، ص 323</ref> تا مباحثى همچون «اشتقاق لفظ ملائكه».<ref>همانجا، ص 351</ref> و «تحقيق در جواب لو».<ref>همانجا، ص 382</ref>، همگى نشانۀ تبحر مؤلف در مجموعۀ علوم اسلامى مى‌باشد.
تسلط و تبحر مؤلف در علوم و فنون مختلف، در جاى جاى كتاب به چشم مى‌خورد. از بحث «مراتب توحيد» گرفته<ref>رياض السالكين، ج اول، ص 323</ref> تا مباحثى همچون «اشتقاق لفظ ملائكه».<ref>همانجا، ص 351</ref> و «تحقيق در جواب لو».<ref>همانجا، ص 382</ref>، همگى نشانۀ تبحر مؤلف در مجموعۀ علوم اسلامى مى‌باشد.


گذشته از اين كتاب ارزشمند، با سيرى در آثار و تأليفات «سيد على خان» احاطۀ علمى مؤلف بيشتر آشكار مى‌گردد. وى كتاب‌هايى در ادبيات همچون «الحدائق الندية في شرح الفوائد الصمدية» و «موضح الرشاد في شرح الإرشاد (در علم نحو)» و «رسالة في أغلاط الفيروزآبادي في القاموس (در علم لغت)» و كتاب‌هايى در تراجم همچون «سلافة العصر (در شرح احوال ادبا قرن يازدهم)» و كتابى در طبقات الشيعة به نام «الدرجات الرفيعة في طبقات الإمامية من الشيعة» به رشتۀ تحرير درآورده است.
گذشته از اين كتاب ارزشمند، با سيرى در آثار و تأليفات «سيد على خان» احاطۀ علمى مؤلف بيشتر آشكار مى‌گردد. وى كتاب‌هايى در ادبيات همچون «الحدائق الندية في شرح الفوائد الصمدية» و «موضح الرشاد في شرح الإرشاد (در علم نحو)» و «رسالة في أغلاط الفيروزآبادي في القاموس (در علم لغت)» و كتاب‌هايى در تراجم همچون «سلافة العصر (در شرح احوال ادبا قرن يازدهم)» و كتابى در طبقات الشيعة به نام «الدرجات الرفيعة في طبقات الإمامية من الشيعة» به رشتۀ تحرير درآورده است.


سيد على خان، به جز شرح ادعيۀ صحيفه، كتابى در ادعيۀ مأثور از پيامبر اكرم صلى‌الله‌عليه‌وآله‌و‌سلم و اهل‌البيت عليهم‌السلام نگاشته است كه گويا به انجام نرسيده است و صاحب [[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]] دربارۀ اين كتاب مى‌گويد: «إنه لا يخلو من فوائد جليلة»، <ref>رياض السالكين، ج 1، مقدمه، ص 17</ref>  
سيد على خان، به جز شرح ادعيۀ صحيفه، كتابى در ادعيۀ مأثور از پيامبر اكرم صلى‌الله‌عليه‌وآله‌و‌سلم و اهل‌البيت عليهم‌السلام نگاشته است كه گويا به انجام نرسيده است و صاحب [[رياض العلماء و حياض الفضلاء|رياض العلماء]] دربارۀ اين كتاب مى‌گويد: «إنه لا يخلو من فوائد جليلة»،<ref>رياض السالكين، ج 1، مقدمه، ص 17</ref>  


كتاب در هفت جلد به شرح ذيل منتشر شده است:
كتاب در هفت جلد به شرح ذيل منتشر شده است:
خط ۷۳: خط ۷۳:
سوم - آنچه به سبب روابط اجتماعى پديد مى‌آيد كه معاملات و مزارعات و مناكح و... از اين گروه هستند.
سوم - آنچه به سبب روابط اجتماعى پديد مى‌آيد كه معاملات و مزارعات و مناكح و... از اين گروه هستند.


- بحثى در تفاوت ميان علم و ادراك <ref>همانجا، ج 4، ص 190 - 189</ref>  
- بحثى در تفاوت ميان علم و ادراك<ref>همانجا، ج 4، ص 190 - 189</ref>  


برخى معتقدند كه معرفت، به ادراكى اختصاص دارد كه به آثار متوجه است نه به «ذات» به خلاف علم كه غالبا به ادراك ذات بر مى‌گردد. بنابراین هيچ‌گاه در مورد شناخت خداوند تعبير به علم نمى‌شود بلكه گفته مى‌شود «معرفت» خداوند.
برخى معتقدند كه معرفت، به ادراكى اختصاص دارد كه به آثار متوجه است نه به «ذات» به خلاف علم كه غالبا به ادراك ذات بر مى‌گردد. بنابراین هيچ‌گاه در مورد شناخت خداوند تعبير به علم نمى‌شود بلكه گفته مى‌شود «معرفت» خداوند.
خط ۷۹: خط ۷۹:
همچنين معرفت به موردى اختصاص دارد كه «موجود» باشد به خلاف علم كه به «وجود» و «جنس» و «علت» و «كيفيت» نيز اطلاق مى‌شود، به همين سبب است كه گفته مى‌شود، خداوند به فلان چيز «عالم» است نه اين كه خداوند به فلان شىء «عارف» است، زيرا «عرفان و معرفت» به علم غير عميق دلالت دارد. همچنين از موارد اختلاف «معرفت» و «علم» اين است كه، معرفت آن دانشى است به تأمل و تفكر محتاج است به خلاف علم كه عام‌تر از معرفت مى‌باشد.
همچنين معرفت به موردى اختصاص دارد كه «موجود» باشد به خلاف علم كه به «وجود» و «جنس» و «علت» و «كيفيت» نيز اطلاق مى‌شود، به همين سبب است كه گفته مى‌شود، خداوند به فلان چيز «عالم» است نه اين كه خداوند به فلان شىء «عارف» است، زيرا «عرفان و معرفت» به علم غير عميق دلالت دارد. همچنين از موارد اختلاف «معرفت» و «علم» اين است كه، معرفت آن دانشى است به تأمل و تفكر محتاج است به خلاف علم كه عام‌تر از معرفت مى‌باشد.


- بحثى در ماهيت اخلاق و امكان تغيير آن <ref>همانجا، ج 3، ص 266 - 264</ref>  
- بحثى در ماهيت اخلاق و امكان تغيير آن<ref>همانجا، ج 3، ص 266 - 264</ref>  


دربارۀ اخلاق، اقوال گوناگونى وجود دارد. برخى معتقد هستند كه اخلاق همانند خلقت آدمى، غريزى است و امكانى در تغيير آن (چه به سوى بدى و چه به سوى خوبى) وجود ندارد.
دربارۀ اخلاق، اقوال گوناگونى وجود دارد. برخى معتقد هستند كه اخلاق همانند خلقت آدمى، غريزى است و امكانى در تغيير آن (چه به سوى بدى و چه به سوى خوبى) وجود ندارد.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش