۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '.' به '.') |
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
ارتباط علم اصول با علوم دیگر از جمله مباحثی است که در انتهای درس اول ذکر شده است. در این بخش رابطه این علم با سیزده علم از جمله علوم لغت، اسلوب، منطق، رجال و حدیث بهاختصار ذکر شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16532/1/115 ر.ک: همان، ص117-115]</ref>. | ارتباط علم اصول با علوم دیگر از جمله مباحثی است که در انتهای درس اول ذکر شده است. در این بخش رابطه این علم با سیزده علم از جمله علوم لغت، اسلوب، منطق، رجال و حدیث بهاختصار ذکر شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16532/1/115 ر.ک: همان، ص117-115]</ref>. | ||
در درس دوم، مباحث علم اصول به سه شاخه اصلی تقسیم میشود: مباحث دلالت الفاظ؛ ملازمات عقلی؛ اصول عملیه. در رابطه با اصول عملیه میخوانیم: «قواعد علمیه اصولیای که مکلف را در شناخت وظیفه عملی به هنگام شک و عدم علم بهحکم واقعی کمک میکند...» <ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16532/1/135 ر.ک: همان، ص136-135]</ref>. | در درس دوم، مباحث علم اصول به سه شاخه اصلی تقسیم میشود: مباحث دلالت الفاظ؛ ملازمات عقلی؛ اصول عملیه. در رابطه با اصول عملیه میخوانیم: «قواعد علمیه اصولیای که مکلف را در شناخت وظیفه عملی به هنگام شک و عدم علم بهحکم واقعی کمک میکند...»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16532/1/135 ر.ک: همان، ص136-135]</ref>. | ||
نویسنده در درس سوم پس از معرفی ادله چهارگانه فقه که عبارت از کتاب، سنت، اجماع و عقل است، دلیل فقهی را به دو نوع نقلی و عقلی تقسیم میکند. سپس دلیل فقهی را به اعتبار میزان قدرتش بر افاده حکم به مؤسس و کاشف تقسیم میکند؛ دلیل مؤسس مختص کتاب و سنت و دلیل کاشف مختص اجماع و عقل است <ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16532/1/255 ر.ک: همان، ص256-255]</ref>. | نویسنده در درس سوم پس از معرفی ادله چهارگانه فقه که عبارت از کتاب، سنت، اجماع و عقل است، دلیل فقهی را به دو نوع نقلی و عقلی تقسیم میکند. سپس دلیل فقهی را به اعتبار میزان قدرتش بر افاده حکم به مؤسس و کاشف تقسیم میکند؛ دلیل مؤسس مختص کتاب و سنت و دلیل کاشف مختص اجماع و عقل است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16532/1/255 ر.ک: همان، ص256-255]</ref>. | ||
خبر واحد از جمله مباحث اصولی است که در بخشی از درس سوم به آن پرداخته شده است. نویسنده ابتدا دو اصطلاح «عدل» و «ثقه» را تعریف میکند. سپس در اشاره به فرق اساسی بین آن دو مینویسد: عدل حتماً باید امامی باشد. برخلاف ثقه که میتواند امامی یا غیر امامی باشد. در میان روات احادیث شیعه، بیشتر آنان امامی و برخی نیز غیر امامی هستند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16532/1/283 ر.ک: همان، ص 283]</ref>. در وقوع خبر واحد نیز گروهی چون [[علمالهدی، علی بن حسین|سید مرتضی]]، [[ابن زهره، حمزه بن علی|ابن زهره]]، [[ابن براج، عبدالعزیز بن نحریر|ابن براج]] و [[ابن ادریس، محمد بن احمد|ابن ادریس]] قائل به عدم وقوع آن شدهاند. جمهور متأخرین قائل به وقوع خبر واحد شدهاند که نویسنده نیز این قول را میپذیرد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16532/1/284 ر.ک: همان، ص 284]</ref>. | خبر واحد از جمله مباحث اصولی است که در بخشی از درس سوم به آن پرداخته شده است. نویسنده ابتدا دو اصطلاح «عدل» و «ثقه» را تعریف میکند. سپس در اشاره به فرق اساسی بین آن دو مینویسد: عدل حتماً باید امامی باشد. برخلاف ثقه که میتواند امامی یا غیر امامی باشد. در میان روات احادیث شیعه، بیشتر آنان امامی و برخی نیز غیر امامی هستند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16532/1/283 ر.ک: همان، ص 283]</ref>. در وقوع خبر واحد نیز گروهی چون [[علمالهدی، علی بن حسین|سید مرتضی]]، [[ابن زهره، حمزه بن علی|ابن زهره]]، [[ابن براج، عبدالعزیز بن نحریر|ابن براج]] و [[ابن ادریس، محمد بن احمد|ابن ادریس]] قائل به عدم وقوع آن شدهاند. جمهور متأخرین قائل به وقوع خبر واحد شدهاند که نویسنده نیز این قول را میپذیرد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/16532/1/284 ر.ک: همان، ص 284]</ref>. |
ویرایش