پرش به محتوا

نصوص الكلم علی كتاب فصول الحكم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:
'''نصوص الكلم علی كتاب فصول الحكم'''، شرح [[محمد نعسانی حلبی|ابوفراس محمد بدرالدین حلبی]] (1298-1362ق)، بر کتاب «[[فصوص الحكم (فارابي)|فصوص الحكم]]» [[فارابی، محمد بن محمد|محمد بن محمد فارابی]] (257 یا 259-339ق) است که به کوشش [[اوجبی، علی|علی اوجبی]] مورد تحقیق قرار گرفته و منتشر شده است در ابتدای این اثر مقدمه‎ای به قلم [[جعفریان، رسول|رسول جعفریان]] آمده است.
'''نصوص الكلم علی كتاب فصول الحكم'''، شرح [[محمد نعسانی حلبی|ابوفراس محمد بدرالدین حلبی]] (1298-1362ق)، بر کتاب «[[فصوص الحكم (فارابي)|فصوص الحكم]]» [[فارابی، محمد بن محمد|محمد بن محمد فارابی]] (257 یا 259-339ق) است که به کوشش [[اوجبی، علی|علی اوجبی]] مورد تحقیق قرار گرفته و منتشر شده است در ابتدای این اثر مقدمه‎ای به قلم [[جعفریان، رسول|رسول جعفریان]] آمده است.


در واقع این اثر، حواشی‎ای چند در شرح و تبیین برخی از مشکلات رساله [[فصوص الحكمة و شرحه|فصوص الحكمة]] [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] است. این حواشی شامل 54 عنوان است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، صفحه هفتاد و متن کتاب، ص39</ref>.
در واقع این اثر، حواشی‎ای چند در شرح و تبیین برخی از مشکلات رساله [[فصوص الحكمة و شرحه|فصوص الحكمة]] [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] است. این حواشی شامل 54 عنوان است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24434/1/70 ر.ک: مقدمه محقق، صفحه هفتاد] و [https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24434/2/39 متن کتاب، ص39]</ref>.


در ابتدای کتاب شرح زندگانی نویسنده و شارح، سپس متن فصوص و در ادامه شرح آن آمده است.
در ابتدای کتاب شرح زندگانی نویسنده و شارح، سپس متن فصوص و در ادامه شرح آن آمده است.
خط ۳۷: خط ۳۷:
برخی از فصوص مثل فص اول دارای هشت ابهام است که نویسنده در طی هشت عنوان، به شرح و ابهام‎زدایی آن می‎پردازد و برخی از فصوص مثل فص چهارم و پنجم هیچ ابهامی در نظر شارح در آن وجود ندارد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص3، 5 و 6</ref>.
برخی از فصوص مثل فص اول دارای هشت ابهام است که نویسنده در طی هشت عنوان، به شرح و ابهام‎زدایی آن می‎پردازد و برخی از فصوص مثل فص چهارم و پنجم هیچ ابهامی در نظر شارح در آن وجود ندارد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص3، 5 و 6</ref>.


عنوان اولی که شارح درصدد رفع ابهام از آن است، واژه «فص» است. وی در توضیح فص می‎گوید: فص هر چیز به معنای خلاصه و گزیده آن چیز است<ref>ر.ک: همان، ص39</ref>.
عنوان اولی که شارح درصدد رفع ابهام از آن است، واژه «فص» است. وی در توضیح فص می‎گوید: فص هر چیز به معنای خلاصه و گزیده آن چیز است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24434/2/39 ر.ک: همان، ص39]</ref>.


[[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] در فص اول، تمامی ماهیت‎های موجود را مرکب از ماهیت و هویت می‎داند و تصریح می‎کند که این دو متفاوت از یکدیگرند؛ یعنی چیستی پدیده، عین هویت او نیست؛ زیرا اگر این‎گونه بود، می‎بایست هرگاه که ماهیت انسان را (به‎عنوان‎مثال) تصور می‎کردیم، هویت او هم تصور می‎شد و با علم به ماهیتش، به وجودش پی می‎بردیم..<ref>ر.ک: همان، ص3</ref>. شارح در توضیح آن می‎گوید: اگر ماهیت انسان عین وجودش باشد، هرآینه علم به ماهیت انسان باید همان علم به وجودش باشد؛ درصورتی‎که ‎چنین نیست؛ زیرا زیاد پیش می‎آید که ما انسان را تصور می‎کنیم و به دنبال آن معنای وجود و ماهیت و حیثیت آن در ذهنمان خطور نمی‎کند<ref>ر.ک: همان، ص39 و 40</ref>.
[[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] در فص اول، تمامی ماهیت‎های موجود را مرکب از ماهیت و هویت می‎داند و تصریح می‎کند که این دو متفاوت از یکدیگرند؛ یعنی چیستی پدیده، عین هویت او نیست؛ زیرا اگر این‎گونه بود، می‎بایست هرگاه که ماهیت انسان را (به‎عنوان‎مثال) تصور می‎کردیم، هویت او هم تصور می‎شد و با علم به ماهیتش، به وجودش پی می‎بردیم..<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24434/2/3 ر.ک: همان، ص3]</ref>. شارح در توضیح آن می‎گوید: اگر ماهیت انسان عین وجودش باشد، هرآینه علم به ماهیت انسان باید همان علم به وجودش باشد؛ درصورتی‎که ‎چنین نیست؛ زیرا زیاد پیش می‎آید که ما انسان را تصور می‎کنیم و به دنبال آن معنای وجود و ماهیت و حیثیت آن در ذهنمان خطور نمی‎کند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24434/2/39 ر.ک: همان، ص39 و 40]</ref>.


شارح در ادامه می‎گوید: اگر کسی بگوید: «چنین نیست که تصور ماهیت، جدا از تصور وجود باشد؛ زیرا تعقل و تصور ماهیت همان تعقل و تصور وجود است»، ما در جواب او می‎گوییم: این مطلب صحیح نیست؛ زیرا اگر ‎چنین بود، به‎مجرد تصور ماهیت در ذهن، باید وجود نیز حاضر می‎شد؛ درصورتی‎که چنین نیست و چه‎بسا بسیاری از ماهیت‎ها را می‎توان در ذهن تصور کرد، درصورتی‎که وجودی در خارج ندارند<ref>ر.ک: همان، ص40</ref>.
شارح در ادامه می‎گوید: اگر کسی بگوید: «چنین نیست که تصور ماهیت، جدا از تصور وجود باشد؛ زیرا تعقل و تصور ماهیت همان تعقل و تصور وجود است»، ما در جواب او می‎گوییم: این مطلب صحیح نیست؛ زیرا اگر ‎چنین بود، به‎مجرد تصور ماهیت در ذهن، باید وجود نیز حاضر می‎شد؛ درصورتی‎که چنین نیست و چه‎بسا بسیاری از ماهیت‎ها را می‎توان در ذهن تصور کرد، درصورتی‎که وجودی در خارج ندارند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24434/2/40 ر.ک: همان، ص40]</ref>.


[[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] در فص شصت‎وچهارم چنین می‎گوید: موضوع، همان چیزی است که حامل صفات و احوال گوناگون است، مانند آب نسبت به انجماد و جوشش؛ چوب نسبت به صندلی و در و لباس نسبت به سیاهی و سفیدی<ref>همان، ص35</ref>. شارح بر این تعریف [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] اشکال گرفته است و می‎گوید: ظاهر این تعریف، «ماده» را در بر نمی‎گیرد. ایشان بعد از تعریف «ماده» و ارتباط آن با «موضوع»، اقسام «ماده» را برشمرده است<ref>ر.ک: همان، ص80</ref>.
[[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] در فص شصت‎وچهارم چنین می‎گوید: موضوع، همان چیزی است که حامل صفات و احوال گوناگون است، مانند آب نسبت به انجماد و جوشش؛ چوب نسبت به صندلی و در و لباس نسبت به سیاهی و سفیدی<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24434/2/35 همان، ص35]</ref>. شارح بر این تعریف [[فارابی، محمد بن محمد|فارابی]] اشکال گرفته است و می‎گوید: ظاهر این تعریف، «ماده» را در بر نمی‎گیرد. ایشان بعد از تعریف «ماده» و ارتباط آن با «موضوع»، اقسام «ماده» را برشمرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24434/2/80 ر.ک: همان، ص80]</ref>.


محقق درباره این اثر می‎گوید: ازآنجاکه تنها متن موجود از نصوص الكلم، نسخه‎ای به شکل چاپ سنگی است که در سال 1325ق، در مطبعة السعادة مصر به طبع رسیده و خوشبختانه نمونه‎ای از آن در کتابخانه مجلس شورای اسلامی نگهداری می‎شود، همان اساس کار قرار گرفت؛ اما چون این شرح، حاوی متن فصوص الحكمة نیز بود و نگارنده توفیق این را داشت که سال‎ها پیش فصوص را به‎همراه مهم‎ترین شرح آن به خامه سید اسماعیل حسینی شنب‎غازانی تصحیح و منتشر سازد، نصوص «S»، با شرح یادشده «M» مقابله و تفاوت‎ها در پاورقی‎ها ثبت گردید. در موارد اندکی نیز که متن نصوص غلط می‎نمود، به آن‎ها نیز اشاره شد. شماره‎های داخل پرانتز بیانگر شماره حاشیه محشی است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، صفحه هفتادودو</ref>.
محقق درباره این اثر می‎گوید: ازآنجاکه تنها متن موجود از نصوص الكلم، نسخه‎ای به شکل چاپ سنگی است که در سال 1325ق، در مطبعة السعادة مصر به طبع رسیده و خوشبختانه نمونه‎ای از آن در کتابخانه مجلس شورای اسلامی نگهداری می‎شود، همان اساس کار قرار گرفت؛ اما چون این شرح، حاوی متن فصوص الحكمة نیز بود و نگارنده توفیق این را داشت که سال‎ها پیش فصوص را به‎همراه مهم‎ترین شرح آن به خامه سید اسماعیل حسینی شنب‎غازانی تصحیح و منتشر سازد، نصوص «S»، با شرح یادشده «M» مقابله و تفاوت‎ها در پاورقی‎ها ثبت گردید. در موارد اندکی نیز که متن نصوص غلط می‎نمود، به آن‎ها نیز اشاره شد. شماره‎های داخل پرانتز بیانگر شماره حاشیه محشی است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24434/1/72 ر.ک: مقدمه محقق، صفحه هفتادودو]</ref>.


==پانویس==
==پانویس==
خط ۷۰: خط ۷۰:
[[رده:فارابی ابونصر محمد بن محمد، 260-339ق]]
[[رده:فارابی ابونصر محمد بن محمد، 260-339ق]]
[[رده:25 آبان الی 24 آذر]]
[[رده:25 آبان الی 24 آذر]]
[[رده: تیر(98)]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش