۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| شابک =978-964-195-871-0 | | شابک =978-964-195-871-0 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =28854 | ||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
''' علوم قرآن (مقدماتی) ''' نوشته [[حسين، صديق|حسین صدیق]]، کتابی است به زبان فارسی و با موضوع علوم قرآنی. | ''' علوم قرآن (مقدماتی) ''' نوشته [[حسين، صديق|حسین صدیق]]، کتابی است به زبان فارسی و با موضوع علوم قرآنی. | ||
نویسنده در این اثر مباحث اصلی مربوط به علوم قرآنی را در حد کلیات و بهصورت کتابی درسی، گردآوردی کرده است. این نوشته حاصل اصلاح و ویرایش مجموعه دروسی بوده که در جامعة المصطفی العالمیة واحد گرگان تحت عنوان همین درس ارائه شده است<ref>درآمد، ص16</ref>. | نویسنده در این اثر مباحث اصلی مربوط به علوم قرآنی را در حد کلیات و بهصورت کتابی درسی، گردآوردی کرده است. این نوشته حاصل اصلاح و ویرایش مجموعه دروسی بوده که در جامعة المصطفی العالمیة واحد گرگان تحت عنوان همین درس ارائه شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28854/1/16 درآمد، ص16]</ref>. | ||
[[حسين، صديق|حسین صدیق]] در مقدمه درباره علت نگارش کتاب مینویسد «هرچند منابع و تألیفات ارزشمندى در این موضوع عرضه شده است، اما متنى که داراى سه ویژگى: فارسى روان، مقدماتى و آموزشى و منعکس کننده اجمالى نظرات مذاهب مختلف باشد، وجود ندارد.»<ref>مقدمه کتاب، ص16</ref> | [[حسين، صديق|حسین صدیق]] در مقدمه درباره علت نگارش کتاب مینویسد «هرچند منابع و تألیفات ارزشمندى در این موضوع عرضه شده است، اما متنى که داراى سه ویژگى: فارسى روان، مقدماتى و آموزشى و منعکس کننده اجمالى نظرات مذاهب مختلف باشد، وجود ندارد.»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28854/1/16 مقدمه کتاب، ص16]</ref> | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب دارای، سخن ناشر، درآمد و محتوای مطالب ضمن 15 بخش اصلی است. نویسنده در نگارش این اثر از 83 منبع از منابع فارسی و عربی از مسلمانان (شیعه و سنی) و غیر مسلمانان، بهره برده که برخی از آنها عبارتند از: علوم قرآنی [[معرفت، محمد هادی|محمدهادی معرفت]]، آشنایی با علوم قرآن [[سعیدی روشن، محمدباقر|محمدباقر سعیدی روشن]]، [[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهمالسلام|بحارالانوار علامه مجلسی]]، [[الميزان في تفسير القرآن]] [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]]، [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمعالبیان طبرسی]]، تاریخ تمدن ویل دورانت، راز آفرینش انسان موریسن کرسی، [[السنن الكبری|سنن الکبرای نسائی]]، [[مفاتيح العلوم|مفاتيح العلوم خوارزمی]]، [[لباب النقول في أسباب النزول]] [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]]، [[الإعجاز العددي للقرآن الكريم|الإعجاز العددی للقرآن الکریم عبدالرزاق نوفل]]، [[تأويلات أهل السنة|تأویلات اهل السنة ابومنصور ماتریدی]] و...<ref>ر.ک: کتابنامه، ص211-215</ref> | کتاب دارای، سخن ناشر، درآمد و محتوای مطالب ضمن 15 بخش اصلی است. نویسنده در نگارش این اثر از 83 منبع از منابع فارسی و عربی از مسلمانان (شیعه و سنی) و غیر مسلمانان، بهره برده که برخی از آنها عبارتند از: علوم قرآنی [[معرفت، محمد هادی|محمدهادی معرفت]]، آشنایی با علوم قرآن [[سعیدی روشن، محمدباقر|محمدباقر سعیدی روشن]]، [[بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهمالسلام|بحارالانوار علامه مجلسی]]، [[الميزان في تفسير القرآن]] [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]]، [[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمعالبیان طبرسی]]، تاریخ تمدن ویل دورانت، راز آفرینش انسان موریسن کرسی، [[السنن الكبری|سنن الکبرای نسائی]]، [[مفاتيح العلوم|مفاتيح العلوم خوارزمی]]، [[لباب النقول في أسباب النزول]] [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]]، [[الإعجاز العددي للقرآن الكريم|الإعجاز العددی للقرآن الکریم عبدالرزاق نوفل]]، [[تأويلات أهل السنة|تأویلات اهل السنة ابومنصور ماتریدی]] و...<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28854/1/211 ر.ک: کتابنامه، ص211-215]</ref> | ||
او همچنین در توصیف مطالب کتاب میگوید: «[در این کتاب] سعى بر آن بوده که به نقاط مشترک و مورد اتفاق اندیشهها، تأکید شود و در ارائه مطالب از منابع فریقین و آراى اندیشمندان برجسته فن استفاده شود. در این کتاب ده موضوع مهم علوم قرآنى در قالب پانزده فصل در حد دو واحد درسى، با بیانى ساده و قلمى روان آورده شده است که با مطالعه آن مىتوان به مطالب اساسى علوم قرآنى آشنایى پیدا کرد. سطح این نوشتار در حد آشنایى و براى اولین گام ورود در فن علوم قرآن است، به همین خاطر از ذکر نظرات عمیق و استدلالات پیچیده علمى خوددارى شده است. این نوشتار، آموزشى است و لذا در نحوه طرح مباحث و فصلبندی آن، این ویژگى مدنظر بوده است. در پایان هر فصل جهت خودآزمایى، سؤالاتى مطرح شده که حل آنها جهت مرور دوباره درس مفید خواهد بود. در هر فصل، دو پژوهش آمده که سبب تعمیق مطالب در ذهن دانشپژوه و وسیلهاى براى آموختن روش تحقیق و ارائه مطلب در جلسه درس خواهد شد.»<ref>مقدمه کتاب، ص16-17</ref> | او همچنین در توصیف مطالب کتاب میگوید: «[در این کتاب] سعى بر آن بوده که به نقاط مشترک و مورد اتفاق اندیشهها، تأکید شود و در ارائه مطالب از منابع فریقین و آراى اندیشمندان برجسته فن استفاده شود. در این کتاب ده موضوع مهم علوم قرآنى در قالب پانزده فصل در حد دو واحد درسى، با بیانى ساده و قلمى روان آورده شده است که با مطالعه آن مىتوان به مطالب اساسى علوم قرآنى آشنایى پیدا کرد. سطح این نوشتار در حد آشنایى و براى اولین گام ورود در فن علوم قرآن است، به همین خاطر از ذکر نظرات عمیق و استدلالات پیچیده علمى خوددارى شده است. این نوشتار، آموزشى است و لذا در نحوه طرح مباحث و فصلبندی آن، این ویژگى مدنظر بوده است. در پایان هر فصل جهت خودآزمایى، سؤالاتى مطرح شده که حل آنها جهت مرور دوباره درس مفید خواهد بود. در هر فصل، دو پژوهش آمده که سبب تعمیق مطالب در ذهن دانشپژوه و وسیلهاى براى آموختن روش تحقیق و ارائه مطلب در جلسه درس خواهد شد.»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28854/1/16 مقدمه کتاب، ص16-17]</ref> | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده در ابتدا به مفهومشناسی علوم قرآنی و سیر تاریخی آن میپردازد. وی ابتدا از طریق تحلیل این واژه به تعریف آن میپردازد؛ «مقصود از علوم قرآنى، همه معارفى است که از یک سنخ و در خدمت فهم بهتر قرآن قرار مىگیرد و یا مرتبط با قرآن است و چون قرآن جنبههاى متعددى دارد، تلاش براى فهم هر یک از آنها از آغاز تا کنون، سبب پیدایش علوم گوناگونى نظیر علم اسباب النزول، علم قرائات، علم تجوید، علم ناسخ و منسوخ و تاریخ جمع و تدوین قرآن شده است.»<ref>متن کتاب، ص19</ref> | نویسنده در ابتدا به مفهومشناسی علوم قرآنی و سیر تاریخی آن میپردازد. وی ابتدا از طریق تحلیل این واژه به تعریف آن میپردازد؛ «مقصود از علوم قرآنى، همه معارفى است که از یک سنخ و در خدمت فهم بهتر قرآن قرار مىگیرد و یا مرتبط با قرآن است و چون قرآن جنبههاى متعددى دارد، تلاش براى فهم هر یک از آنها از آغاز تا کنون، سبب پیدایش علوم گوناگونى نظیر علم اسباب النزول، علم قرائات، علم تجوید، علم ناسخ و منسوخ و تاریخ جمع و تدوین قرآن شده است.»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28854/1/19 متن کتاب، ص19]</ref> | ||
او سپس به مفهوم شناسی وحی میپردازد و با تعریف لغوی و اصطلاحی آن به تبیین اقسام وحی نبوی و چگونگی نزول وحی میپردازد. وی بنا بهتصریح قرآن در آیات 51 و 52 سوره شوری، وحی نبوی را سه گونه (مستقیم، از ورای حجاب و به وسیله فرشته) میداند و در باب چگونگی نزول وحی روایاتی را در حالات پیامبر(ص) هنگام نزول وحی ذکر میکند.<ref>همان، ص27-35</ref> | او سپس به مفهوم شناسی وحی میپردازد و با تعریف لغوی و اصطلاحی آن به تبیین اقسام وحی نبوی و چگونگی نزول وحی میپردازد. وی بنا بهتصریح قرآن در آیات 51 و 52 سوره شوری، وحی نبوی را سه گونه (مستقیم، از ورای حجاب و به وسیله فرشته) میداند و در باب چگونگی نزول وحی روایاتی را در حالات پیامبر(ص) هنگام نزول وحی ذکر میکند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28854/1/27 همان، ص27-35]</ref> | ||
نزول قرآن بر پیامبر(ص) بهصورت اجمالی و تفصیلی از دیگر مطالب کتاب است. سؤال محوری نویسنده در این بخش این است که «چگونه نزول قرآن در ماه رمضان و در شب قدر انجام گرفته است درحالیکه قرآن در طول مدت بعثت (بیستوسه سال) بهتدریج و در مناسبتهاى گوناگون، نازل شده است؟» وی پاسخ به این سؤال را در قالب چهار نظریه پاسخ میدهد.<ref>ر.ک: همان، ص37-44</ref> که نظریه چهارم این است؛ «قرآن دو وجود دارد، ظاهرى در قالب الفاظ و عبارات، و باطنى در جایگاه اصلى خود. قرآن در شب قدر با همان وجود باطنى و اصلى و یکجا (بدون تجزیه) به قلب پیامبر فرود آمد. سپس تدریجاً با وجود ظاهرى در قالب الفاظ و سورهها در فاصله زمانى و در مناسبتهاى گوناگون نازل گردید.» <ref>همان، ص43-44</ref> | نزول قرآن بر پیامبر(ص) بهصورت اجمالی و تفصیلی از دیگر مطالب کتاب است. سؤال محوری نویسنده در این بخش این است که «چگونه نزول قرآن در ماه رمضان و در شب قدر انجام گرفته است درحالیکه قرآن در طول مدت بعثت (بیستوسه سال) بهتدریج و در مناسبتهاى گوناگون، نازل شده است؟» وی پاسخ به این سؤال را در قالب چهار نظریه پاسخ میدهد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28854/1/37 ر.ک: همان، ص37-44]</ref> که نظریه چهارم این است؛ «قرآن دو وجود دارد، ظاهرى در قالب الفاظ و عبارات، و باطنى در جایگاه اصلى خود. قرآن در شب قدر با همان وجود باطنى و اصلى و یکجا (بدون تجزیه) به قلب پیامبر فرود آمد. سپس تدریجاً با وجود ظاهرى در قالب الفاظ و سورهها در فاصله زمانى و در مناسبتهاى گوناگون نازل گردید.» <ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28854/1/43 همان، ص43-44]</ref> | ||
نویسنده بخش بعدی کتاب را به عناوین، سورهها و آیات قرآن اختصاص داده است. وی مینویسد «براى این کتاب [قرآن] با استفاده از آیات کریمه تا پنجاهوپنج عنوان ذکر شده است»<ref>همان، ص48</ref> سپس با تفکیک میان اسامی و اوصاف میگوید چهار اسم، قرآن، کتاب، ذکر و فرقان برای این کتاب به کار رفته است. و تنزیل، مجید، حدیث، کریم، حکیم مهیمن، نور، عظیم و... از صفات آن [قرآن] به شمار میآید<ref>ر.ک: همان، ص49-50</ref>. | نویسنده بخش بعدی کتاب را به عناوین، سورهها و آیات قرآن اختصاص داده است. وی مینویسد «براى این کتاب [قرآن] با استفاده از آیات کریمه تا پنجاهوپنج عنوان ذکر شده است»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28854/1/48 همان، ص48]</ref> سپس با تفکیک میان اسامی و اوصاف میگوید چهار اسم، قرآن، کتاب، ذکر و فرقان برای این کتاب به کار رفته است. و تنزیل، مجید، حدیث، کریم، حکیم مهیمن، نور، عظیم و... از صفات آن [قرآن] به شمار میآید<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28854/1/49 ر.ک: همان، ص49-50]</ref>. | ||
ایشان درباره سورههای قرآن مینویسد: «برخى آن را از «سور» به معناى دیوار بلند گِرداگرد شهر دانستهاند؛ زیرا هر سوره آیاتى را در برگرفته و به آن احاطه دارد، مانند حصار شهر که خانهها را در برگرفته است.»<ref>همان، ص51</ref> وی میزان آیات و ترتیب و چینش آنان را امری توقیفی و به دستور پیامبر(ص) میداند که بدون دخل و تصرف به دست ما رسیده است و راز این امر در اعجاز مربوط بهتناسب آیات قرآن نهفته است.<ref>ر.ک: همان، ص54</ref> | ایشان درباره سورههای قرآن مینویسد: «برخى آن را از «سور» به معناى دیوار بلند گِرداگرد شهر دانستهاند؛ زیرا هر سوره آیاتى را در برگرفته و به آن احاطه دارد، مانند حصار شهر که خانهها را در برگرفته است.»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28854/1/51 همان، ص51]</ref> وی میزان آیات و ترتیب و چینش آنان را امری توقیفی و به دستور پیامبر(ص) میداند که بدون دخل و تصرف به دست ما رسیده است و راز این امر در اعجاز مربوط بهتناسب آیات قرآن نهفته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28854/1/54 ر.ک: همان، ص54]</ref> | ||
نویسنده ادامه مباحث کتاب را با توضیح آیات سورههای مکی و مدنی و فایده شناخت این آیات و سورهها و معیار تشخیص آن، ادامه میدهد. «ازآنجاکه نزول قرآن کریم بهصورت تدریجى بوده است، شناخت مراحل نزول آیات، وضع احکام بهصورت تدریجى، شناخت اسباب نزول، ناسخ و منسوخ، مبین از مجمل در موضوعات فقهى، کلامى و تشریعى تنها از راه شناخت آیهها و سورههاى مکى از مدنى میسّر است.»<ref>همان، ص58</ref> وی معیارهای زمانی، مکانی و خطابی را برای تشخیص مکی از مدنی معرفی میکند.<ref>همان، ص58-60</ref> سپس از اسباب نزول و نگارش و جمعآوری قرآن در زمان پیامبر(ص)، ابوبکر و یکسانسازی مصاحف در زمان عثمان و قرائات سبعه (ابن عامر، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن کثیر]]، عاصم، ابوعمرو، حمزه، نافع و کسایی) و سبب اختلاف در آنها صحبت میکند.<ref>همان، ص65-101</ref> «در میان قرائات مختلف، یگانه قرائتى که داراى سندى صحیح و با پشتوانه جمهور مسلمین استحکام یافته، «قرائت عاصم به روایت حفص» است. این قرائت در طى قرون پیدرپی تا امروز، همواره میان مسلمانان متداول بوده و هست.»<ref>همان، ص103</ref> ویژگیهای اصلی قراءت حفص از عاصم شیوعش در میان عامه مسلمین، ثقه بودن راویانش و پذیرفته شدن آن از سوی بزرگان است.<ref>ر.ک: همان، ص103-104</ref> او بعدازاین امر به سراغ قول برخی بر جواز قرائات سبعه بر اساس روایات سبعه احرف رفته و میگوید برخی ظاهربینان، پس از رواج قرائات سبعه گمان کردند که مستند قرائات سبعه همین روایت مذکور است و این پیشگویی، معجزهای محسوب میشود. درحالیکه هیچ ارتباطی میان این روایات و قراء سبعه وجود ندارد. نهتنها هیچیک از محققین این مطلب را بیان نکردهاند بلکه خود ابن مجاهد که حصر کننده قرائات است هرگز به این حدیث در توجیه عملش استناد نکرده است<ref>ر.ک: همان، ص107-108</ref> | نویسنده ادامه مباحث کتاب را با توضیح آیات سورههای مکی و مدنی و فایده شناخت این آیات و سورهها و معیار تشخیص آن، ادامه میدهد. «ازآنجاکه نزول قرآن کریم بهصورت تدریجى بوده است، شناخت مراحل نزول آیات، وضع احکام بهصورت تدریجى، شناخت اسباب نزول، ناسخ و منسوخ، مبین از مجمل در موضوعات فقهى، کلامى و تشریعى تنها از راه شناخت آیهها و سورههاى مکى از مدنى میسّر است.»<ref>همان، ص58</ref> وی معیارهای زمانی، مکانی و خطابی را برای تشخیص مکی از مدنی معرفی میکند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28854/1/58 همان، ص58-60]</ref> سپس از اسباب نزول و نگارش و جمعآوری قرآن در زمان پیامبر(ص)، ابوبکر و یکسانسازی مصاحف در زمان عثمان و قرائات سبعه (ابن عامر، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن کثیر]]، عاصم، ابوعمرو، حمزه، نافع و کسایی) و سبب اختلاف در آنها صحبت میکند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28854/1/65 همان، ص65-101]</ref> «در میان قرائات مختلف، یگانه قرائتى که داراى سندى صحیح و با پشتوانه جمهور مسلمین استحکام یافته، «قرائت عاصم به روایت حفص» است. این قرائت در طى قرون پیدرپی تا امروز، همواره میان مسلمانان متداول بوده و هست.»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28854/1/103 همان، ص103]</ref> ویژگیهای اصلی قراءت حفص از عاصم شیوعش در میان عامه مسلمین، ثقه بودن راویانش و پذیرفته شدن آن از سوی بزرگان است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28854/1/103 ر.ک: همان، ص103-104]</ref> او بعدازاین امر به سراغ قول برخی بر جواز قرائات سبعه بر اساس روایات سبعه احرف رفته و میگوید برخی ظاهربینان، پس از رواج قرائات سبعه گمان کردند که مستند قرائات سبعه همین روایت مذکور است و این پیشگویی، معجزهای محسوب میشود. درحالیکه هیچ ارتباطی میان این روایات و قراء سبعه وجود ندارد. نهتنها هیچیک از محققین این مطلب را بیان نکردهاند بلکه خود ابن مجاهد که حصر کننده قرائات است هرگز به این حدیث در توجیه عملش استناد نکرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28854/1/107 ر.ک: همان، ص107-108]</ref> | ||
ادامه مباحث کتاب، بیان مباحثی مانند نزاهت قرآن از تحریف و بیان اعجاز قرآن کریم و جلوههای اعجاز آن است. نویسنده پس از تعریف تحریف و بیان موارد استعمال این کلمه در قرآن، تقسیمبندی تحریف به لفظی و معنوی، و تقسیم تحریف لفظی به چهار قسمت تحریف به تبدیل، تحریف به ترتیب، و به افزایش و به کاهش را بیان میکند. او مینویسد «کسانى که بر خلاف اجماع مسلمین ادعاى تحریف نمودهاند منظورشان تحریف به کاهش (تحریف بالنقیصه) است.»<ref>همان، ص117</ref> وی سپس آیات 9 سوره حجر و 41 و 42 سوره فصلت را بهعنوان دلایل قرآنی بر عدم امکان تحریف ذکر میکند و از راه نقض غرض، دلیلی عقلی بر لزوم حفظ قرآن به دست خدای متعال اقامه میکند؛ زیرا اگر خدا قرآن را حفظ نکند هدایت بشر توسط آخرین دینش محقق نخواهد شد. سیره و اجماع مسلمین بر عدم تحریف را نیز میتوان دلیل دیگری بر این امر شمرد.<ref>ر.ک: همان، ص117-121</ref> | ادامه مباحث کتاب، بیان مباحثی مانند نزاهت قرآن از تحریف و بیان اعجاز قرآن کریم و جلوههای اعجاز آن است. نویسنده پس از تعریف تحریف و بیان موارد استعمال این کلمه در قرآن، تقسیمبندی تحریف به لفظی و معنوی، و تقسیم تحریف لفظی به چهار قسمت تحریف به تبدیل، تحریف به ترتیب، و به افزایش و به کاهش را بیان میکند. او مینویسد «کسانى که بر خلاف اجماع مسلمین ادعاى تحریف نمودهاند منظورشان تحریف به کاهش (تحریف بالنقیصه) است.»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28854/1/117 همان، ص117]</ref> وی سپس آیات 9 سوره حجر و 41 و 42 سوره فصلت را بهعنوان دلایل قرآنی بر عدم امکان تحریف ذکر میکند و از راه نقض غرض، دلیلی عقلی بر لزوم حفظ قرآن به دست خدای متعال اقامه میکند؛ زیرا اگر خدا قرآن را حفظ نکند هدایت بشر توسط آخرین دینش محقق نخواهد شد. سیره و اجماع مسلمین بر عدم تحریف را نیز میتوان دلیل دیگری بر این امر شمرد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28854/1/117 ر.ک: همان، ص117-121]</ref> | ||
صحبت از تعریف معجزه، اعجاز قرآن، دعوت قرآن به تحدی، مراحل پنجگانه نزولی مبارزطلبی قرآن در تحدی، بیان جلوههای اعجاز بیانی و تشریعی قرآن کریم، وجوه علمی، عددی و اخبار غیبی قرآن برای بیان اعجاز آن، و بیان ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه قرآن از سایر مباحث مطرحشده در این کتاب است. نویسنده در نسخ چهار شرط را لازم میشمارد که عبارت است از: در محدوده احکام شرعی بودن، عدم تبدیل موضوع در نسخ، تنافی و تضاد غیرقابل جمع بین ناسخ و منسوخ و عدم تحدید نسخ به زمان معین.<ref>ر.ک: همان، ص181-182</ref> نویسنده در توضیح عدم رخ دادن تغییر در اراده الهی در موارد نسخ مینویسد: «شارع مقدس گاهى مصلحت یا مفسدهاى را همیشگى در نظر مىگیرد و گاهى موقتى و براى زمان و شرایط خاصى، در حالت دوم حکمى را تا زمان معین (بدون اینکه موقتى بودن آن را اعلام بکند) جعل مىکند و با اتمام آن زمان، حکم جدیدى را جایگزین آن مىکند. پس تمامى احکامى که نسخ مىشوند به خاطر مصلحت و مفسده موجود در آنهاست و خداوند از آغاز به محدود بودن آن، علم داشته است.»<ref>ر.ک: همان، ص183</ref> | صحبت از تعریف معجزه، اعجاز قرآن، دعوت قرآن به تحدی، مراحل پنجگانه نزولی مبارزطلبی قرآن در تحدی، بیان جلوههای اعجاز بیانی و تشریعی قرآن کریم، وجوه علمی، عددی و اخبار غیبی قرآن برای بیان اعجاز آن، و بیان ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه قرآن از سایر مباحث مطرحشده در این کتاب است. نویسنده در نسخ چهار شرط را لازم میشمارد که عبارت است از: در محدوده احکام شرعی بودن، عدم تبدیل موضوع در نسخ، تنافی و تضاد غیرقابل جمع بین ناسخ و منسوخ و عدم تحدید نسخ به زمان معین.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28854/1/181 ر.ک: همان، ص181-182]</ref> نویسنده در توضیح عدم رخ دادن تغییر در اراده الهی در موارد نسخ مینویسد: «شارع مقدس گاهى مصلحت یا مفسدهاى را همیشگى در نظر مىگیرد و گاهى موقتى و براى زمان و شرایط خاصى، در حالت دوم حکمى را تا زمان معین (بدون اینکه موقتى بودن آن را اعلام بکند) جعل مىکند و با اتمام آن زمان، حکم جدیدى را جایگزین آن مىکند. پس تمامى احکامى که نسخ مىشوند به خاطر مصلحت و مفسده موجود در آنهاست و خداوند از آغاز به محدود بودن آن، علم داشته است.»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28854/1/183 ر.ک: همان، ص183]</ref> | ||
از دیگر مباحث کتاب بحث قرآنی محکم و متشابه است او در این بحث به بیان فلسفه وجود آیات متشابه در قرآن پرداخته است<ref>ر.ک: همان، ص199-202</ref> و با ذکر نمونههایی از آیات متشابه همچون آیه شریفه «الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى» (طه: 5) این بحث را خاتمه میدهد.<ref>ر.ک: همان، ص208</ref> | از دیگر مباحث کتاب بحث قرآنی محکم و متشابه است او در این بحث به بیان فلسفه وجود آیات متشابه در قرآن پرداخته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28854/1/199 ر.ک: همان، ص199-202]</ref> و با ذکر نمونههایی از آیات متشابه همچون آیه شریفه «الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى» (طه: 5) این بحث را خاتمه میدهد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/28854/1/208 ر.ک: همان، ص208]</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
[[رده:جدید تیرماه]] | [[رده:جدید تیرماه]] | ||
[[رده: خرداد(98)]] |
ویرایش