۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' های ' به 'های ') |
جز (جایگزینی متن - 'خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران' به 'موسوی خمینی، سید روحالله') |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
|data-type='authorTeachers'|[[آل طیب، محمدحسن|آيتالله سيد محمدحسن آل طيب]]؛ [[شوشتری، محمدتقی|علّامه حاج شيخ محمدتقى شوشترى]] [[خویی، ابوالقاسم|سيد ابوالقاسم خويى]] و [[ | |data-type='authorTeachers'|[[آل طیب، محمدحسن|آيتالله سيد محمدحسن آل طيب]]؛ [[شوشتری، محمدتقی|علّامه حاج شيخ محمدتقى شوشترى]] [[خویی، ابوالقاسم|سيد ابوالقاسم خويى]] و [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمينى (ره)]] | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
هنوز مقدّمات را تمام نكرده بود كه در سفرى به مشهد، در حرم ثامن الحجج(ع) به دست پدرش، معمّم شد. | هنوز مقدّمات را تمام نكرده بود كه در سفرى به مشهد، در حرم ثامن الحجج(ع) به دست پدرش، معمّم شد. | ||
وى دوره مقدّمات، سطح و مقدارى از خارج را در شوشتر گذراند. آنگاه براى تكميل تحصيلات، به نجف اشرف مهاجرت نمود. وى از هنگام ورود به نجف، با جدّيت به درس خواندن، نوشتن و مباحثه مشغول شد. او در نجف اشرف، از محضر آيات عظام: سيد محمد جعفر مروّج، سيد جعفر جزايرى، [[صدر، محمدباقر|سيد محمدباقرصدر]]، [[سیستانی، علی|سيد على سيستانى]]، [[غروی تبریزی، علی|ميرزاعلى غروى تبريزى]]، سيدعلى بهشتى، [[خویی، ابوالقاسم|سيد ابوالقاسم خويى]] و [[ | وى دوره مقدّمات، سطح و مقدارى از خارج را در شوشتر گذراند. آنگاه براى تكميل تحصيلات، به نجف اشرف مهاجرت نمود. وى از هنگام ورود به نجف، با جدّيت به درس خواندن، نوشتن و مباحثه مشغول شد. او در نجف اشرف، از محضر آيات عظام: سيد محمد جعفر مروّج، سيد جعفر جزايرى، [[صدر، محمدباقر|سيد محمدباقرصدر]]، [[سیستانی، علی|سيد على سيستانى]]، [[غروی تبریزی، علی|ميرزاعلى غروى تبريزى]]، سيدعلى بهشتى، [[خویی، ابوالقاسم|سيد ابوالقاسم خويى]] و [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمينى (ره)]] بهره فراوان برد. | ||
مدت زيادى از ورود او به نجف اشرف نگذشته بود كه بعثىها كودتا كرده، عبدالرحمان عارف را كنار زده و حكومت را به دست گرفتند. در ابتدا، تعرّضى نسبت به حوزه علميه و اهل علم نداشتند؛ ولى رعب و وحشت بسيارى در عموم مردم ايجاد شده بود. | مدت زيادى از ورود او به نجف اشرف نگذشته بود كه بعثىها كودتا كرده، عبدالرحمان عارف را كنار زده و حكومت را به دست گرفتند. در ابتدا، تعرّضى نسبت به حوزه علميه و اهل علم نداشتند؛ ولى رعب و وحشت بسيارى در عموم مردم ايجاد شده بود. | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
وى همچنين با نيروهاى انقلاب ارتباط برقرار نمود. | وى همچنين با نيروهاى انقلاب ارتباط برقرار نمود. | ||
با شهادت مشکوک [[خمینی، مصطفی|سيد مصطفى خمينى]]، فعاليت ايشان وارد مرحله جديدى شده و اعلاميهاى با امضاى جامعه روحانیت منتشر كرد. وى در اين اعلاميه نام مبارک «[[ | با شهادت مشکوک [[خمینی، مصطفی|سيد مصطفى خمينى]]، فعاليت ايشان وارد مرحله جديدى شده و اعلاميهاى با امضاى جامعه روحانیت منتشر كرد. وى در اين اعلاميه نام مبارک «[[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمينى]](ره)» را كه سالهاى طولانى ممنوع بود، نوشته و منتشر كردند و در مراسم ختم فرزند امام(ره)، اعلاميه بين مردم پخش شد. | ||
ايشان در مهر 1357ش به قصد زيارت [[خمینی، سید روحالله|حضرت امام]] (ره) و معالجه پدرش، از لندن عازم پاريس شد و نظر ايشان را در مسائل مهمى كه مربوط به تداوم نهضت بهويژه در ارتباط با درگيرى مسلّحانه با دژخيمان رژيم و چند مسئله مهم ديگر جويا شد.وى پس از بازگشت از پاريس، در جلسهاى كه با حضور جامعه روحانیت و بزرگان قم تشكيل شد، پيام امام(ره) را به محضر آقايان ابلاغ نمود و با استقبال بىنظير آنان مواجه شد و در همان جلسه، تصميم به برگزارى راهپيمايى بزرگى گرفته شد. | ايشان در مهر 1357ش به قصد زيارت [[خمینی، سید روحالله|حضرت امام]] (ره) و معالجه پدرش، از لندن عازم پاريس شد و نظر ايشان را در مسائل مهمى كه مربوط به تداوم نهضت بهويژه در ارتباط با درگيرى مسلّحانه با دژخيمان رژيم و چند مسئله مهم ديگر جويا شد.وى پس از بازگشت از پاريس، در جلسهاى كه با حضور جامعه روحانیت و بزرگان قم تشكيل شد، پيام امام(ره) را به محضر آقايان ابلاغ نمود و با استقبال بىنظير آنان مواجه شد و در همان جلسه، تصميم به برگزارى راهپيمايى بزرگى گرفته شد. |
ویرایش