پرش به محتوا

المشارع و المطارحات: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۲: خط ۴۲:
وی رمزوار به چگونگى انتقال‌ حکمت‌ اشراق از عهد باستان‌ تا‌ زمان خود اشاره مى‌کند؛ چنان‌که از این اشارات برمى‌آید در نظر او حکمت حقیقى یکى است و حکیمانى که نام مى‌برد همه شارحان یک حقیقت و مفسران یک پیام بوده‌اند. خمیره‌ «حکمت‌ خالده» که اساس آن از سوى هرمس، والدالحکماء، از طریق وحى و مکاشفه دریافت شده، به‌وسیله دو سلسله از حکیمان ادامه یافته است: دانایان یونان و فرزانگان ایران. پس از‌ اسلام‌ ذوالنون‌ مصرى در شاخه یونانى و فیثاغورسى و بایزید بسطامى در شاخه ایرانى و خسروانى وارثان معنوى این حکمت مى‌شوند‌. خمیره‌اى از حکماى خسروانى با طریقه‌اى از جریان فیثاغورسى و یونانى به‌ هم‌ مى‌پیوندند‌ و به حکیمانى مى‌رسد که به «سکینه» یا مقام تمکین و یقین و آرامش قلبى دست‌ یافته‌اند.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/41587/42 مرادخانی، زهرا، ص42]</ref>
وی رمزوار به چگونگى انتقال‌ حکمت‌ اشراق از عهد باستان‌ تا‌ زمان خود اشاره مى‌کند؛ چنان‌که از این اشارات برمى‌آید در نظر او حکمت حقیقى یکى است و حکیمانى که نام مى‌برد همه شارحان یک حقیقت و مفسران یک پیام بوده‌اند. خمیره‌ «حکمت‌ خالده» که اساس آن از سوى هرمس، والدالحکماء، از طریق وحى و مکاشفه دریافت شده، به‌وسیله دو سلسله از حکیمان ادامه یافته است: دانایان یونان و فرزانگان ایران. پس از‌ اسلام‌ ذوالنون‌ مصرى در شاخه یونانى و فیثاغورسى و بایزید بسطامى در شاخه ایرانى و خسروانى وارثان معنوى این حکمت مى‌شوند‌. خمیره‌اى از حکماى خسروانى با طریقه‌اى از جریان فیثاغورسى و یونانى به‌ هم‌ مى‌پیوندند‌ و به حکیمانى مى‌رسد که به «سکینه» یا مقام تمکین و یقین و آرامش قلبى دست‌ یافته‌اند.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/41587/42 مرادخانی، زهرا، ص42]</ref>


سهروردی مى‌گوید: انسان در زمره حکیمان بشمار نمى‌آید، مگر اینکه بر خمیره‌ مقدس‌ حکمت‌ دست یابد و بر خلع بدن و عروج به عالم انوار توانا باشد و نیز نام حکیم‌ جز درباره کسى که مشاهده امور علوى کند و ذوق و تألّه داشته باشد، به‌‌ کار نمى‌رود.<ref>همان، ص42</ref>
سهروردی مى‌گوید: انسان در زمره حکیمان بشمار نمى‌آید، مگر اینکه بر خمیره‌ مقدس‌ حکمت‌ دست یابد و بر خلع بدن و عروج به عالم انوار توانا باشد و نیز نام حکیم‌ جز درباره کسى که مشاهده امور علوى کند و ذوق و تألّه داشته باشد، به‌‌ کار نمى‌رود.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/41587/42 همان، ص42]</ref>


شیخ در آغاز فصل‏ها به‌جاى اینکه موضوعات مورد بحث را تعریف کند و سپس اقسام و احکام آن را مورد بررسى و تحقیق قرار دهد، معمولاً با نقادى از نقطه نظرات منطق‌دانان درباره تعریف موضوعات منطق و تبیین احکام آنها آغاز مى‌‏کند و آنها را به چالش مى‌گیرد و پس از بیان نقطه ضعف آنها، نظر مختار خود را مطرح مى‌‏کند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/17961/1/15 مقدمه مصحح، صفحه پانزده]</ref>
شیخ در آغاز فصل‏ها به‌جاى اینکه موضوعات مورد بحث را تعریف کند و سپس اقسام و احکام آن را مورد بررسى و تحقیق قرار دهد، معمولاً با نقادى از نقطه نظرات منطق‌دانان درباره تعریف موضوعات منطق و تبیین احکام آنها آغاز مى‌‏کند و آنها را به چالش مى‌گیرد و پس از بیان نقطه ضعف آنها، نظر مختار خود را مطرح مى‌‏کند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/17961/1/15 مقدمه مصحح، صفحه پانزده]</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش