پرش به محتوا

شهرستانی، سید هبةالدین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (A-esmaili@noornet.net صفحهٔ شهرستانی، هبه الدین را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به شهرستانی، هبةالدین منتقل کرد)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۳: خط ۴۳:
|-class='articleCode'
|-class='articleCode'
|کد مولف
|کد مولف
|data-type='authorCode'|228
|data-type='authorCode'|AUTHORCODE228AUTHORCODE
|}
|}
</div>
</div>
خط ۵۰: خط ۵۰:
==ولادت==
==ولادت==


سيد حسين عابد از تبار آسمانيان بود. نياكانش از محسن صراف تازيد، فرزند گرانقدر امام على بن الحسين عليه السلام همه در شمار نيكان جاى داشتند. او با اين پيشينه سپيد دل به مهر خاندانى بست كه از پشتوانه‌هاى افسانه‌اى بهره مى بردند.


سيد حسين عابد از تبار آسمانيان بود. نياكانش از محسن صراف تازيد، فرزند گرانقدر امام على بن الحسين عليه السلام همه در شمار نيكان جاى داشتند. او با اين پيشينه سپيد دل به مهر خاندانى بست كه از پشتوانه‌هاى افسانه‌اى بهره مى بردند.
==خاندان==


دودمان شهرستانى در مناطق كربلا، نجف، كاظمين، كرمانشاه، همدان و اصفهان پراكنده بودند و از پارسايان نيك اختر به شمار مى آمدند. ستارگان فروزان اين خاندان، كه ريشه در آسمان عصمت اهل بيت عليه السلام داشتند، يكى پس از ديگرى جهان را از پرتو اكسيرى دانش و ايمان سرشار ساخته بودند. اينك مريم دختر دانشور و نيك نهاد دودمان مقدس شهرستانى به همسرى سيد حسين بن سيد محسن صراف در مى آمد تا مقدمات ميلاد يكى از بزرگترين بيدارگران خاور زخم خورده فراهم آيد.
دودمان شهرستانى در مناطق كربلا، نجف، كاظمين، كرمانشاه، همدان و اصفهان پراكنده بودند و از پارسايان نيك اختر به شمار مى آمدند. ستارگان فروزان اين خاندان، كه ريشه در آسمان عصمت اهل بيت عليه السلام داشتند، يكى پس از ديگرى جهان را از پرتو اكسيرى دانش و ايمان سرشار ساخته بودند. اينك مريم دختر دانشور و نيك نهاد دودمان مقدس شهرستانى به همسرى سيد حسين بن سيد محسن صراف در مى آمد تا مقدمات ميلاد يكى از بزرگترين بيدارگران خاور زخم خورده فراهم آيد.
خط ۶۳: خط ۶۴:
==زندگينامه==
==زندگينامه==


 
===آغاز راه:===
آغاز راه:


سيد حسين، كه عابد شهرت داشت، دانشورى پارسا و پژوهشگرى توانا بود. پژوهشگرى كه بيشتر وقتش را در تحقيق مسايل معنوى مى گذراند. كتابهايى مانند الفتوحات الغيبية فى الختوم و الاحراز و الادعيه و دموع الشمعة فى ادعية ليلة الجمعه، كه از آن بزرگمرد بر جاى مانده، نشانگر دانش، بينش و كردار عارف بيداردل سامراست.
سيد حسين، كه عابد شهرت داشت، دانشورى پارسا و پژوهشگرى توانا بود. پژوهشگرى كه بيشتر وقتش را در تحقيق مسايل معنوى مى گذراند. كتابهايى مانند الفتوحات الغيبية فى الختوم و الاحراز و الادعيه و دموع الشمعة فى ادعية ليلة الجمعه، كه از آن بزرگمرد بر جاى مانده، نشانگر دانش، بينش و كردار عارف بيداردل سامراست.
خط ۷۲: خط ۷۲:
بى ترديد تعيين نخستين روزهاى آموزش براى فرزندى، كه از چنين پدر و مادرى بهره مى برد دشوار است. ولى مى توان گفت كه آموزش رسمى هبة الدين از ده سالگى آغاز شد. فرزند پير پارساى سامرا در مدتى كوتاه، صرف، نحو، معانى، بيان، بديع، حديث، درايه، رجال، فقه و اصول سطح متوسط، تاريخ، هيئت، حساب و هندسه را در كربلا به پايان رسانده، مى رفت تا در سايه عنايتهاى پروردگار بر قله‌هاى بلند دانش و معنويت فراز آيد كه نيمه ذى قعده 1319 ق فرارسيد و عارف روشن بين سامرا در 73 سالگى چشم از جهان فرو بست.
بى ترديد تعيين نخستين روزهاى آموزش براى فرزندى، كه از چنين پدر و مادرى بهره مى برد دشوار است. ولى مى توان گفت كه آموزش رسمى هبة الدين از ده سالگى آغاز شد. فرزند پير پارساى سامرا در مدتى كوتاه، صرف، نحو، معانى، بيان، بديع، حديث، درايه، رجال، فقه و اصول سطح متوسط، تاريخ، هيئت، حساب و هندسه را در كربلا به پايان رسانده، مى رفت تا در سايه عنايتهاى پروردگار بر قله‌هاى بلند دانش و معنويت فراز آيد كه نيمه ذى قعده 1319 ق فرارسيد و عارف روشن بين سامرا در 73 سالگى چشم از جهان فرو بست.


آيه روشن:
===آيه روشن:===


اندكى پس از تدفين پيكر سيد حسين در حريم امام كاظم عليه السلام دانشمند برجسته نجف، سيد مرتضى كشميرى، كه با عارف از دست رفته آشنايى ديرين داشت، در كربلا به ديدار سيد محمد على شتافته، ضمن تسليت مرگ پدر، از وى خواست براى ادامه تحصيل رهسپار حريم امير مؤمنان عليه السلام شود. ولى فرزند مريم نمى توانست بدين پيشنهاد پاسخ مثبت دهد. مخارج فراوان كوچيدن، شيوه نامعلوم زندگى در آن ديار و از سوى ديگر هواى بهره‌گيرى از محضر بزرگان آن سامان وى را در ترديد افكنده بود. سيد كشميرى با مشاهده دودلى فرزند سيد حسين گفت: شايسته است به كتاب خداوند روى آوريم. آنگاه قرآن گرفته، با آفريدگار به رايزنى پرداخت. كلام الهى چنين آشكار بود كه نه تنها هبة الدين بلكه ميهمانش را نيز در شگفتى فرو برد:
اندكى پس از تدفين پيكر سيد حسين در حريم امام كاظم عليه السلام دانشمند برجسته نجف، سيد مرتضى كشميرى، كه با عارف از دست رفته آشنايى ديرين داشت، در كربلا به ديدار سيد محمد على شتافته، ضمن تسليت مرگ پدر، از وى خواست براى ادامه تحصيل رهسپار حريم امير مؤمنان عليه السلام شود. ولى فرزند مريم نمى توانست بدين پيشنهاد پاسخ مثبت دهد. مخارج فراوان كوچيدن، شيوه نامعلوم زندگى در آن ديار و از سوى ديگر هواى بهره‌گيرى از محضر بزرگان آن سامان وى را در ترديد افكنده بود. سيد كشميرى با مشاهده دودلى فرزند سيد حسين گفت: شايسته است به كتاب خداوند روى آوريم. آنگاه قرآن گرفته، با آفريدگار به رايزنى پرداخت. كلام الهى چنين آشكار بود كه نه تنها هبة الدين بلكه ميهمانش را نيز در شگفتى فرو برد:
خط ۸۰: خط ۸۰:
فرزند بانوى پاك نهاد شهرستانى با شنيدن پيام روشن پروردگار، همه ترديدها را كنار نهاده، در 21 شعبان 1320 ق رهسپار نجف شد.
فرزند بانوى پاك نهاد شهرستانى با شنيدن پيام روشن پروردگار، همه ترديدها را كنار نهاده، در 21 شعبان 1320 ق رهسپار نجف شد.


سفر سبز:
===سفر سبز:===


هبة الدين در حريم پاك امير مؤمنان عليه السلام از فقيهان نامور شيعه شيخ محمد كاظم خرسانى، سيد كاظم يزدى و شريعت اصفهانى فيض برد و در شمار مجتهدان شيعه جاى گرفت. او كه بيش از هر چيز به بيدارى مسلمانان مى انديشيد با شيخ محمد عبده، مفتى مصر، سيد محمد دانشور شهره جهان اسلام و صاحب مجله «النهار» و گردانندگان مجلات «المقتطف» و «الهلال» ارتباط بر قرار ساخته، ميان مراكز فرهنگى شيعه و سنى در عراق، مصر و سوريه پيوندى ناگسستنى پديد آورد و با انتشار مقاله‌ها، شعرها و گزارشهاى روشنگر در مجلات جهان عرب هدف بلند بيدارى و اتحاد مسلمانان را دنبال كرد. در اين روزگار فرياد مشروطه‌خواهى در ايران بالا گرفت. فقيه بيدار سامرا به حمايت از اين جنبش برخاسته، با شركت در محافل آزاديخواهان، آنها را در گزينش شيوه‌هاى درست مبارزه يارى داد.
هبة الدين در حريم پاك امير مؤمنان عليه السلام از فقيهان نامور شيعه شيخ محمد كاظم خرسانى، سيد كاظم يزدى و شريعت اصفهانى فيض برد و در شمار مجتهدان شيعه جاى گرفت. او كه بيش از هر چيز به بيدارى مسلمانان مى انديشيد با شيخ محمد عبده، مفتى مصر، سيد محمد دانشور شهره جهان اسلام و صاحب مجله «النهار» و گردانندگان مجلات «المقتطف» و «الهلال» ارتباط بر قرار ساخته، ميان مراكز فرهنگى شيعه و سنى در عراق، مصر و سوريه پيوندى ناگسستنى پديد آورد و با انتشار مقاله‌ها، شعرها و گزارشهاى روشنگر در مجلات جهان عرب هدف بلند بيدارى و اتحاد مسلمانان را دنبال كرد. در اين روزگار فرياد مشروطه‌خواهى در ايران بالا گرفت. فقيه بيدار سامرا به حمايت از اين جنبش برخاسته، با شركت در محافل آزاديخواهان، آنها را در گزينش شيوه‌هاى درست مبارزه يارى داد.
خط ۹۰: خط ۹۰:
مويدالاسلام در آن سالهاى بحرانى، كه شمارش معكوس جنگ نخست جهانى آغاز شده بود، سفر به ژاپن را سودمند نمى دانست. بنابراين هبة الدين راه يمن پيش گرفته، از آنجا به حجاز شتافت و سرانجام پس از اصلاحات در آن سرزمين‌ها به نجف بازگشت. او بر آن بود در هر شهر و ديار انجمن مذهبى سازمان داده، آنها را با انجمن مركزى نجف به يكديگر پيوند دهد تا به هنگام نياز نيروهاى پاكدل شتابان وارد عمل شده از مرزهاى اعتقادى دين پاسدارى كنند. ولى دريغ كه آتش نبرد جهانى همه كشته‌هايش را خاكستر ساخت.
مويدالاسلام در آن سالهاى بحرانى، كه شمارش معكوس جنگ نخست جهانى آغاز شده بود، سفر به ژاپن را سودمند نمى دانست. بنابراين هبة الدين راه يمن پيش گرفته، از آنجا به حجاز شتافت و سرانجام پس از اصلاحات در آن سرزمين‌ها به نجف بازگشت. او بر آن بود در هر شهر و ديار انجمن مذهبى سازمان داده، آنها را با انجمن مركزى نجف به يكديگر پيوند دهد تا به هنگام نياز نيروهاى پاكدل شتابان وارد عمل شده از مرزهاى اعتقادى دين پاسدارى كنند. ولى دريغ كه آتش نبرد جهانى همه كشته‌هايش را خاكستر ساخت.


سالهاى جهاد:
===سالهاى جهاد:===


در سال 1332 ق جنگ نخست جهانى آغاز شد و غرش توپها آينده را در ابهام فرو برد. شيخ الاسلام استانبول، به عنوان رهبر معنوى مسلمانان و برترين مقام دينى دولت عثمانى ضمن صدور اطلاعيه‌اى مردم را به جهاد و مقاومت در برابر فرانسه، بريتانيا و روسيه فراخواند.
در سال 1332 ق جنگ نخست جهانى آغاز شد و غرش توپها آينده را در ابهام فرو برد. شيخ الاسلام استانبول، به عنوان رهبر معنوى مسلمانان و برترين مقام دينى دولت عثمانى ضمن صدور اطلاعيه‌اى مردم را به جهاد و مقاومت در برابر فرانسه، بريتانيا و روسيه فراخواند.
خط ۱۰۴: خط ۱۰۴:
«در سوم شباط با پرچم شريف على عليه السلام، همراه گروهى از دانشوران نجف لشگرگاه سپاه اسلام در جبهه كوت را زيارت كرديم. از صميم قلب شجاعت سپاهيان دلير و فداكاريهاى آنان را در بازپس گيرى سرزمينهاى غصب شده، سپاس گفتم، در حالى كه فرمانده دلاور و بى باكشان، مرد كمياب روزگار، فرمانده كل حضرت خليل بك نيز در ميان آنها بود. ما همه بر اين باوريم كه سپاه ما تا كنون هرگز در عراق چنين نظم و ترتيب نداشته، اين گونه به حكم قانون الهى «و اعدوا لهم ما استطعتم من قوة» آماده دفاع نبوده است. انتظار مى رود دشمنان، به يارى پروردگار بسرعت نابود شوند.»
«در سوم شباط با پرچم شريف على عليه السلام، همراه گروهى از دانشوران نجف لشگرگاه سپاه اسلام در جبهه كوت را زيارت كرديم. از صميم قلب شجاعت سپاهيان دلير و فداكاريهاى آنان را در بازپس گيرى سرزمينهاى غصب شده، سپاس گفتم، در حالى كه فرمانده دلاور و بى باكشان، مرد كمياب روزگار، فرمانده كل حضرت خليل بك نيز در ميان آنها بود. ما همه بر اين باوريم كه سپاه ما تا كنون هرگز در عراق چنين نظم و ترتيب نداشته، اين گونه به حكم قانون الهى «و اعدوا لهم ما استطعتم من قوة» آماده دفاع نبوده است. انتظار مى رود دشمنان، به يارى پروردگار بسرعت نابود شوند.»


ارمغان اشغالگران:
===ارمغان اشغالگران:===


تلاشهاى خستگى ناپذير فقيهان نجف سرانجام در اثر بى كفايتى افسران و سربازان عثمانى و عدم تجربه و تجهيزات كافى مؤمنان رزمنده به ضعف گراييد و در 1336 ق عراق زير چكمه ارتشيان بريتانيا قرار گرفت. برق سرنيزه‌هاى انگليسى زندگى را در كام فقيه آزاده سامرا ناگوار ساخته، وى را به بازنگرى در استراتژى مبارزه فراخواند. بدين ترتيب مجتهد دلاور شهرستانى يكباره در نيام خاموشى فرو رفت و سكوت را پوشش تلاشهاى فراوان خويش ساخت. كارگزاران لندن كه خاموشى هبة الدين را دليل چشم پوشى وى از مبارزه مى پنداشتند، بر آن شدند تا با كشاندن او به صفوف انگليسيان جاى پاى بريتانيا در عراق را استحكام بخشند. در اين راستا محمد سرور خان نيابت فرماندار سياسى كربلا در 1337 ق از هبة الدين خواست تا با اختيارات كامل و بى هيچ شرطى مقام قضاوت را بر عهده گيرد. فقيه بيدار سامرا كه با روشن بينى الهى خويش نقشه دشمنان را خوانده بود، از پذيرش اين مقام سرباز زد.
تلاشهاى خستگى ناپذير فقيهان نجف سرانجام در اثر بى كفايتى افسران و سربازان عثمانى و عدم تجربه و تجهيزات كافى مؤمنان رزمنده به ضعف گراييد و در 1336 ق عراق زير چكمه ارتشيان بريتانيا قرار گرفت. برق سرنيزه‌هاى انگليسى زندگى را در كام فقيه آزاده سامرا ناگوار ساخته، وى را به بازنگرى در استراتژى مبارزه فراخواند. بدين ترتيب مجتهد دلاور شهرستانى يكباره در نيام خاموشى فرو رفت و سكوت را پوشش تلاشهاى فراوان خويش ساخت. كارگزاران لندن كه خاموشى هبة الدين را دليل چشم پوشى وى از مبارزه مى پنداشتند، بر آن شدند تا با كشاندن او به صفوف انگليسيان جاى پاى بريتانيا در عراق را استحكام بخشند. در اين راستا محمد سرور خان نيابت فرماندار سياسى كربلا در 1337 ق از هبة الدين خواست تا با اختيارات كامل و بى هيچ شرطى مقام قضاوت را بر عهده گيرد. فقيه بيدار سامرا كه با روشن بينى الهى خويش نقشه دشمنان را خوانده بود، از پذيرش اين مقام سرباز زد.
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:
خشونت بسيار سربازان اشغالگر و بى احترامى آنها به مقدسات مذهبى مردم روز به روز فزونى مى يافت و فضاى جامعه را براى شورشى فراگيرآماده مى ساخت. لندن با درك شرايط در 1336 ق به سياستى نوين روى آورد. سياستى كه حضورشان را مشروع جلوه دهد و منافع دراز مدتشان را تأمين سازد. بنابراين مسأله همه پرسى درباره آينده عراق را مطرح كردند. سيد هبة الدين كه از نقشه‌هاى استعمارگران آگاه بود. با همكارى شيخ محمد رضا شيرازى - فرزند ميرزا محمد تقى شيرازى مرجع عصر - و گروهى از مؤمنان انجمن سرى «الجمعية الوطنية الاسلامية» را بنياد نهاد. هدف اين گروه استقلال كامل عراق بود. هدفى كه با فتواى مشهور مرجع بزرگ روزگار ميرزا محمد تقى شيرازى مبنى بر اينكه هيچ مسلمانى حق ندارد غير مسلمان را براى حكومت بر مسلمانان انتخاب كند، فراگير شد و نقشه همه پرسى اشغالگران را با ناكامى روبرو ساخت.
خشونت بسيار سربازان اشغالگر و بى احترامى آنها به مقدسات مذهبى مردم روز به روز فزونى مى يافت و فضاى جامعه را براى شورشى فراگيرآماده مى ساخت. لندن با درك شرايط در 1336 ق به سياستى نوين روى آورد. سياستى كه حضورشان را مشروع جلوه دهد و منافع دراز مدتشان را تأمين سازد. بنابراين مسأله همه پرسى درباره آينده عراق را مطرح كردند. سيد هبة الدين كه از نقشه‌هاى استعمارگران آگاه بود. با همكارى شيخ محمد رضا شيرازى - فرزند ميرزا محمد تقى شيرازى مرجع عصر - و گروهى از مؤمنان انجمن سرى «الجمعية الوطنية الاسلامية» را بنياد نهاد. هدف اين گروه استقلال كامل عراق بود. هدفى كه با فتواى مشهور مرجع بزرگ روزگار ميرزا محمد تقى شيرازى مبنى بر اينكه هيچ مسلمانى حق ندارد غير مسلمان را براى حكومت بر مسلمانان انتخاب كند، فراگير شد و نقشه همه پرسى اشغالگران را با ناكامى روبرو ساخت.


در جبهه استقلال:
===در جبهه استقلال:===


تلاشهاى بسيار «الجمعية الوطنية الاسلامية» سرانجام گردهمايى استقلال جويانه در بغداد و كاظمين را پى افكند. پيام مرجع بزرگ شيعه حضرت آية الله العظمى شيرازى، درباره لزوم شركت فراگير مردم در تظاهرات و همايشهاى صلح آميز استقلال، آتش استقلال خواهى را در همه عراق شعله‌ور ساخت. در پى اين پيام شوراى سرى رهبرى انقلاب كه هبة الدين نيز در شمار اعضاى آن جاى داشت، زير نظر آية الله العظمى شيرازى تشكيل شد، تا خيزش مردمى را هدايت كند.
تلاشهاى بسيار «الجمعية الوطنية الاسلامية» سرانجام گردهمايى استقلال جويانه در بغداد و كاظمين را پى افكند. پيام مرجع بزرگ شيعه حضرت آية الله العظمى شيرازى، درباره لزوم شركت فراگير مردم در تظاهرات و همايشهاى صلح آميز استقلال، آتش استقلال خواهى را در همه عراق شعله‌ور ساخت. در پى اين پيام شوراى سرى رهبرى انقلاب كه هبة الدين نيز در شمار اعضاى آن جاى داشت، زير نظر آية الله العظمى شيرازى تشكيل شد، تا خيزش مردمى را هدايت كند.
خط ۱۴۰: خط ۱۴۰:
او در 1339 پس از نه ماه مورد عفو عمومى پادشاه قرار گرفت و ديگر بار به عرصه مسؤوليتهاى خطير گام نهاد.
او در 1339 پس از نه ماه مورد عفو عمومى پادشاه قرار گرفت و ديگر بار به عرصه مسؤوليتهاى خطير گام نهاد.


فرصتى طلايى:
===فرصتى طلايى:===


در سال 1339 ق سرانجام سياستهاى نوين بريتانيا به بارنشست و نيروهاى اشغالگر هراسان از نفرت فزاينده مردم به حاشيه ناپيداى صحنه پناه برده، فرمانروايى متن را به ملك فيصل سپردند. فيصل كه براى به دست آوردن اعتماد مردم چاره‌اى جز گماردن برخى از خوشنامان در دستگاه اداره كشور نمى ديد، پست وزارت معارف را به فقيه بيدار سامرا پيشنهاد كرد.
در سال 1339 ق سرانجام سياستهاى نوين بريتانيا به بارنشست و نيروهاى اشغالگر هراسان از نفرت فزاينده مردم به حاشيه ناپيداى صحنه پناه برده، فرمانروايى متن را به ملك فيصل سپردند. فيصل كه براى به دست آوردن اعتماد مردم چاره‌اى جز گماردن برخى از خوشنامان در دستگاه اداره كشور نمى ديد، پست وزارت معارف را به فقيه بيدار سامرا پيشنهاد كرد.
خط ۱۵۰: خط ۱۵۰:
مدتى بعد ديوان عالى تمييز احكام بر اساس مذهب جعفرى شكل گرفت و مسووليت آن به سيد هبة الدين سپرده شد. هر چند دانشور بزرگ سامرا پس از تجربه وزارت معارف، شركت در كارهاى اجرايى را شايسته نمى دانست، ولى ديگر بار به اصرار برخى از فقيهان شيعه مسووليت پذيرفت. تلاش در سازماندهى دادگاه‌هاى شرعى و پيوند آنها با ديوان عالى، گزينش داوران شايسته، تبيين احكام و تنظيم قوانين لازم در شيوه دادرسى بخشى از اقدامات فقيه بيدار سامرا در اين مقام به شمار مى رود.
مدتى بعد ديوان عالى تمييز احكام بر اساس مذهب جعفرى شكل گرفت و مسووليت آن به سيد هبة الدين سپرده شد. هر چند دانشور بزرگ سامرا پس از تجربه وزارت معارف، شركت در كارهاى اجرايى را شايسته نمى دانست، ولى ديگر بار به اصرار برخى از فقيهان شيعه مسووليت پذيرفت. تلاش در سازماندهى دادگاه‌هاى شرعى و پيوند آنها با ديوان عالى، گزينش داوران شايسته، تبيين احكام و تنظيم قوانين لازم در شيوه دادرسى بخشى از اقدامات فقيه بيدار سامرا در اين مقام به شمار مى رود.


سالهاى بيمارى:
===سالهاى بيمارى:===


در 1342 همزمان با پذيرش مسؤوليت ديوان عالى تمييز، بيمارى چشم هبة الدين را در رنج فرو برد. بيمارى دشوارى كه با جراحى سال 1345 اندكى بهبود يافت ولى هرگز ريشه كن نشد؛ حتى سفر  
در 1342 همزمان با پذيرش مسؤوليت ديوان عالى تمييز، بيمارى چشم هبة الدين را در رنج فرو برد. بيمارى دشوارى كه با جراحى سال 1345 اندكى بهبود يافت ولى هرگز ريشه كن نشد؛ حتى سفر  
خط ۱۶۱: خط ۱۶۱:


==تأليفات==
==تأليفات==


از آن بزرگمرد، بيش از 109 كتاب و رساله به يادگار مانده است.
از آن بزرگمرد، بيش از 109 كتاب و رساله به يادگار مانده است.


- المحيط فى تفسير القرآن
# المحيط فى تفسير القرآن
 
# فيض البارى يا اصلاح منظومه سبزوارى
- فيض البارى يا اصلاح منظومه سبزوارى
# الهيئة و الاسلام
 
# الشريعة و الطبيعة
- الهيئة و الاسلام
# الدلائل و المسائل
 
# التوت و الملكوت
- الشريعة و الطبيعة
# نور الناظر فى علم الرؤيا و المناظر
 
- الدلائل و المسائل
 
- التوت و الملكوت
 
- نور الناظر فى علم الرؤيا و المناظر


بخشى كوچك از گنجينه بزرگ آثار آن دانشور سخت كوش شمرده مى شود.
بخشى كوچك از گنجينه بزرگ آثار آن دانشور سخت كوش شمرده مى شود.
خط ۲۱۰: خط ۲۰۳:


- گلشن ابرار: ج 2، ص 687
- گلشن ابرار: ج 2، ص 687
== وابسته‌ها ==
== وابسته‌ها ==
[[نبذه من رساله صلاه الجمعه]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
[[نبذه من رساله صلاه الجمعه]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
۵۳٬۳۲۷

ویرایش