۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
[[صابوني، نورالدين أحمد|صابونی]] پیرو مکتب کلامی ماتریدیه بوده است. چنانکه در گزارش [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] نیز آمده، وی کتاب تبصرة الادلة ابومعین نسفی را که اثری بسیار مهم در کلام ماتریدی است، خوانده و اندیشهاش مطابق آن کتاب شکل گرفته بوده است. این موضوع که او پیرو مکتب ماتریدیه بوده، در کتاب حاضر نمایان است. اولاً وی این کتاب را، همانند بسیاری دیگر از نویسندگان ماتریدی که پس از ابومعین نسفی ظهور کردهاند، با نظم و ترتیبی شبیه به تبصرة الادلة نظام داده که در واقع، سبک ویژه نویسندگان ماتریدی مذهب است. ثانیاً در بسیاری از جاهای کتاب، از ابومنصور ماتریدی با عباراتی احترامآمیز یاد کرده است. همچنین از ابومنصور ماتریدی با عبارت «رئیس اهل سنت و جماعت» یاد کرده که نشاندهنده پایبندی و ارادت وی به ماتریدی و ماتریدیه است. از همه مهمتر اینکه وی در این کتاب، در موضعگیریهایش با ماتریدیان همرأی است و واژگان اختصاصی کلامی آنان را به کار برده است<ref>ر.ک: جلالی، سید لطفالله، پایگاه کتابخانه مدرسه فقاهت</ref>. | [[صابوني، نورالدين أحمد|صابونی]] پیرو مکتب کلامی ماتریدیه بوده است. چنانکه در گزارش [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] نیز آمده، وی کتاب تبصرة الادلة ابومعین نسفی را که اثری بسیار مهم در کلام ماتریدی است، خوانده و اندیشهاش مطابق آن کتاب شکل گرفته بوده است. این موضوع که او پیرو مکتب ماتریدیه بوده، در کتاب حاضر نمایان است. اولاً وی این کتاب را، همانند بسیاری دیگر از نویسندگان ماتریدی که پس از ابومعین نسفی ظهور کردهاند، با نظم و ترتیبی شبیه به تبصرة الادلة نظام داده که در واقع، سبک ویژه نویسندگان ماتریدی مذهب است. ثانیاً در بسیاری از جاهای کتاب، از ابومنصور ماتریدی با عباراتی احترامآمیز یاد کرده است. همچنین از ابومنصور ماتریدی با عبارت «رئیس اهل سنت و جماعت» یاد کرده که نشاندهنده پایبندی و ارادت وی به ماتریدی و ماتریدیه است. از همه مهمتر اینکه وی در این کتاب، در موضعگیریهایش با ماتریدیان همرأی است و واژگان اختصاصی کلامی آنان را به کار برده است<ref>[http://lib.eshia.ir/23019/1/7288 ر.ک: جلالی، سید لطفالله، پایگاه کتابخانه مدرسه فقاهت]</ref>. | ||
محققین اثر در مقدمه، دلایل پرداختن به تحقیق این کتاب را اینگونه توضیح دادهاند: | محققین اثر در مقدمه، دلایل پرداختن به تحقیق این کتاب را اینگونه توضیح دادهاند: | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
# شیوه ماتریدیه در عقیده برای بسیاری روشن نیست و حقیقت اختلاف بین ایشان و دیگران از بزرگان علم مشخص نیست که آیا اختلاف حقیقی است؟ | # شیوه ماتریدیه در عقیده برای بسیاری روشن نیست و حقیقت اختلاف بین ایشان و دیگران از بزرگان علم مشخص نیست که آیا اختلاف حقیقی است؟ | ||
# این کتاب با اینکه موجز و مختصر است اما شخصیت نویسندهاش -که دارای عقلی فوقالعاده و فکری روشن است- را مشخص میکند. | # این کتاب با اینکه موجز و مختصر است اما شخصیت نویسندهاش -که دارای عقلی فوقالعاده و فکری روشن است- را مشخص میکند. | ||
# کتاب «بدایة في أصول الدين»، پایانی بر سلسله تصنیفات [[صابوني، نورالدين أحمد|صابونی]] در علم کلام بود که با کتاب «المنتقی في عصمة الأنبياء» آغاز گردیده، سپس با «الکفایة في الهداية في أصول الدين» ادامه و با خلاصه آن در کتابش «البداية في أصول الدين» خاتمه داده است.<ref>ر.ک: مقدمه، ص8-7</ref>. | # کتاب «بدایة في أصول الدين»، پایانی بر سلسله تصنیفات [[صابوني، نورالدين أحمد|صابونی]] در علم کلام بود که با کتاب «المنتقی في عصمة الأنبياء» آغاز گردیده، سپس با «الکفایة في الهداية في أصول الدين» ادامه و با خلاصه آن در کتابش «البداية في أصول الدين» خاتمه داده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/34740/1/7 ر.ک: مقدمه، ص8-7]</ref>. | ||
محققین کتاب همچنین [[صابوني، نورالدين أحمد|صابونی]] را یکی از پیشگامان فکر اسلامی بهطور عام و مبتکران مذهب ماتریدی بهطور خاص دانستهاند<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>. سپس تحقیق مجدد این پسازآنتشار آن با تحقیق «دکتر فتحالله خلیف» را اینگونه توضیح دادهاند: نسخه خلیف، نادر و دستیابی به آن دشوار شده بود و از اشتباهات چاپی نیز خالی نبود؛ دو نسخه جدیدی پیدا شد که به دست خلیف نرسیده است؛ نسخه خلیف مقدمه مختصری داشت و مسائل و قضایای آن مورد مطالعه قرار نگرفته بود؛ [[صابوني، نورالدين أحمد|نورالدین صابونی]] یکی از بزرگترین علمای مذهب ماتریدیه و مشهورترین متفکرین آن است که از خلال ردش بر شبه ملاحده و زنادقه به نشر مذهب اهل سنت و یاری و دفاع از آن در بلاد ماوراءالنهر پرداخت<ref>ر.ک: همان، ص10-9</ref>. | محققین کتاب همچنین [[صابوني، نورالدين أحمد|صابونی]] را یکی از پیشگامان فکر اسلامی بهطور عام و مبتکران مذهب ماتریدی بهطور خاص دانستهاند<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>. سپس تحقیق مجدد این پسازآنتشار آن با تحقیق «دکتر فتحالله خلیف» را اینگونه توضیح دادهاند: نسخه خلیف، نادر و دستیابی به آن دشوار شده بود و از اشتباهات چاپی نیز خالی نبود؛ دو نسخه جدیدی پیدا شد که به دست خلیف نرسیده است؛ نسخه خلیف مقدمه مختصری داشت و مسائل و قضایای آن مورد مطالعه قرار نگرفته بود؛ [[صابوني، نورالدين أحمد|نورالدین صابونی]] یکی از بزرگترین علمای مذهب ماتریدیه و مشهورترین متفکرین آن است که از خلال ردش بر شبه ملاحده و زنادقه به نشر مذهب اهل سنت و یاری و دفاع از آن در بلاد ماوراءالنهر پرداخت<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/34740/1/9 ر.ک: همان، ص10-9]</ref>. | ||
[[صابوني، نورالدين أحمد|صابونی]] کتابش را با بیان مدارک علوم آغاز کرده است؛ بدینترتیب که علم حادث را به نوع ضروری و اکتسابی تقسیم و هر یک را توضیح داده است. سبب اسباب کسب را به حواس سلیم، خبر صادق و نظر عقل تقسیم کرده است. حواس را به سمع و بصر و شم و ذوق و لمس و خبر صادق را به خبر متواتر و خبر مؤید به معجزه از انبیاء تقسیم کرده است... <ref>ر.ک: همان، ص62</ref>. | [[صابوني، نورالدين أحمد|صابونی]] کتابش را با بیان مدارک علوم آغاز کرده است؛ بدینترتیب که علم حادث را به نوع ضروری و اکتسابی تقسیم و هر یک را توضیح داده است. سبب اسباب کسب را به حواس سلیم، خبر صادق و نظر عقل تقسیم کرده است. حواس را به سمع و بصر و شم و ذوق و لمس و خبر صادق را به خبر متواتر و خبر مؤید به معجزه از انبیاء تقسیم کرده است... <ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/34740/1/62 ر.ک: همان، ص62]</ref>. | ||
حدوث عالم از دیگر مباحثی است که اذهان فلاسفه و متکلمین را به خود مشغول کرده است. [[صابوني، نورالدين أحمد|صابونی]] نیز اثبات حدوث عالم و نیازش به محدث پرداخته است. او ابتدا دیدگاه فلاسفه متأخر را رد و سپس نظر متکلمان و گروهی از قدمای فلاسفه را اثبات کرده است<ref>ر.ک: همان، ص67-65</ref>. | حدوث عالم از دیگر مباحثی است که اذهان فلاسفه و متکلمین را به خود مشغول کرده است. [[صابوني، نورالدين أحمد|صابونی]] نیز اثبات حدوث عالم و نیازش به محدث پرداخته است. او ابتدا دیدگاه فلاسفه متأخر را رد و سپس نظر متکلمان و گروهی از قدمای فلاسفه را اثبات کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/34740/1/65 ر.ک: همان، ص67-65]</ref>. | ||
در رابطه با قضا و قدر نیز ابتدا رأی اهل حق را بیان کرده و افعال و احوال و اقوال خلق را به قضا و قدر الهی دانسته است. سپس دیدگاه معتزله را مطرح کرده که گناهان به قضا و قدر الهی نیست. پسازآن دیدگاه معتزله را با ذکر برخی از ادله آنها رد کرده و توضیح داده که از این ادله این مطلب فهمیده نمیشود <ref>ر.ک: همان، ص154-153</ref>. | در رابطه با قضا و قدر نیز ابتدا رأی اهل حق را بیان کرده و افعال و احوال و اقوال خلق را به قضا و قدر الهی دانسته است. سپس دیدگاه معتزله را مطرح کرده که گناهان به قضا و قدر الهی نیست. پسازآن دیدگاه معتزله را با ذکر برخی از ادله آنها رد کرده و توضیح داده که از این ادله این مطلب فهمیده نمیشود <ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/34740/1/153 ر.ک: همان، ص154-153]</ref>. | ||
برخی نظرات ماتریدی را برگرفته از نظرات اشعری، گروهی او را تحت تأثیر معتزله و جمعی نظرات متفاوت دیگری مطرح میکنند؛ اما سخن صحیح این است که بگوییم: ماتریدی و اشعری انگیزه واحدی داشتند، ولی روش آنان کاملاً یکسان نبوده، بلکه عقلگرایی در مکتب ماتریدی بر ظاهرگرایی غالب است و از این نظر، روش وی به روش معتزله نزدیکتر میباشد. درنتیجه در مکتب وی تنزیه بر تشبیه برتری دارد. بااینحال در بسیاری از مسائل کلامی در زمینه توحید و صفات، نظر ماتریدی با اشعری هماهنگ است هرچند در تفسیر و تبیین آنها کاملاً همرأی نیستند <ref>ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، ص110-108</ref>. | برخی نظرات ماتریدی را برگرفته از نظرات اشعری، گروهی او را تحت تأثیر معتزله و جمعی نظرات متفاوت دیگری مطرح میکنند؛ اما سخن صحیح این است که بگوییم: ماتریدی و اشعری انگیزه واحدی داشتند، ولی روش آنان کاملاً یکسان نبوده، بلکه عقلگرایی در مکتب ماتریدی بر ظاهرگرایی غالب است و از این نظر، روش وی به روش معتزله نزدیکتر میباشد. درنتیجه در مکتب وی تنزیه بر تشبیه برتری دارد. بااینحال در بسیاری از مسائل کلامی در زمینه توحید و صفات، نظر ماتریدی با اشعری هماهنگ است هرچند در تفسیر و تبیین آنها کاملاً همرأی نیستند <ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1547/108 ر.ک: ربانی گلپایگانی، علی، ص110-108]</ref>. | ||
[[صابوني، نورالدين أحمد|صابونی]] مراد از خلود در آیه «و من یقتل مؤمناً متعمداً فجزاؤه جهنم خالداً فیها» را مکث طولانی دانسته و یا مقصود از این طیف آیات را فاسق مطلق دانسته است نه مؤمنی که مرتکب کبیره یا معصیت شده باشد. او تارک نماز را در صورتی کافر میداند که معتقد به ترک باشد اما گناهکاری که نماز را سبک بشمارد را کافر نمیداند<ref>ر.ک: مقدمه، ص158</ref>. او موضوع شفاعت را موردقبول اهل سنت دانسته و تنها معتزله را از آن مستثنا میداند<ref>ر.ک: همان، ص159</ref>. | [[صابوني، نورالدين أحمد|صابونی]] مراد از خلود در آیه «و من یقتل مؤمناً متعمداً فجزاؤه جهنم خالداً فیها» را مکث طولانی دانسته و یا مقصود از این طیف آیات را فاسق مطلق دانسته است نه مؤمنی که مرتکب کبیره یا معصیت شده باشد. او تارک نماز را در صورتی کافر میداند که معتقد به ترک باشد اما گناهکاری که نماز را سبک بشمارد را کافر نمیداند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/34740/1/158 ر.ک: مقدمه، ص158]</ref>. او موضوع شفاعت را موردقبول اهل سنت دانسته و تنها معتزله را از آن مستثنا میداند<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/34740/1/159 ر.ک: همان، ص159]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
# مقدمه و متن کتاب. | # مقدمه و متن کتاب. | ||
# جلالی، سید لطفالله، «نورالدین صابونی»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از کتابخانه مدرسه فقاهت، بخش اصلی، | # [http://lib.eshia.ir/23019/1/7288 جلالی، سید لطفالله، «نورالدین صابونی»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از کتابخانه مدرسه فقاهت، بخش اصلی، معاجم]، | ||
#: | #[[:noormags:26233|ربانی گلپایگانی، علی؛ «ماتریدیه»، پایگاه مجلات تخصصی نور، کیهان اندیشه، فروردین و اردیبهشت 1373، شماره 53، صفحات104 تا 120]]. | ||
== وابستهها == | == وابستهها == | ||
خط ۷۸: | خط ۷۶: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: | [[رده:25 فروردین الی 24 اردیبهشت(98)]] | ||
[[رده:سال98-1فروردین الی31فروردین]] | [[رده:سال98-1فروردین الی31فروردین]] |
ویرایش