۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
}} | }} | ||
'''السقيفة و الخلافة'''، نوشته عبدالفتاح | '''السقيفة و الخلافة'''، نوشته [[عبدالمقصود، عبدالفتاح|عبدالفتاح عبدالمقصود]]، پژوهشی است عمیق و دقیق درباره ماجرای سقیفه و علل و عوامل تشکیل آن. ماجرای سقیفه، نقطه عطف خلافت بعد از رسول و آغاز جدایی خلافت اموی و امامت علوی است. این کتاب به زبان عربی، در زمان معاصر و در یک جلد تألیف شده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
در فصل دوم و چند فصل بعد آن به موضوع طرح یک حیله و تدبیر سیاسی برای اشغال خلافت پرداخته شده؛ بدین صورت که عمر، فوت پیامبر اکرم(ص) را انکار کرد، که با بررسی کوتاهی از حوادث پس از رحلت رسول خدا(ص) و نتایجی که بعدها این حوادث به بار آورد، به دست میآید که علت اصلی انکار مرگ رسول خدا(ص) توسط عمر، دور کردن [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] از منصب خلافت و زمینهسازی برای بیعت مردم با ابوبکر بوده است. | در فصل دوم و چند فصل بعد آن به موضوع طرح یک حیله و تدبیر سیاسی برای اشغال خلافت پرداخته شده؛ بدین صورت که عمر، فوت پیامبر اکرم(ص) را انکار کرد، که با بررسی کوتاهی از حوادث پس از رحلت رسول خدا(ص) و نتایجی که بعدها این حوادث به بار آورد، به دست میآید که علت اصلی انکار مرگ رسول خدا(ص) توسط عمر، دور کردن [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] از منصب خلافت و زمینهسازی برای بیعت مردم با ابوبکر بوده است. | ||
در کتب تاریخ ذکر شده بعد از آنکه بهبودی اندکی برای پیامبر(ص) حاصل شد، ابوبکر از حضرت اجازه میخواهد که نزد همسرش «خارجه» به «سُنح» برود. ابوبکر با این اطمینان از مدینه به سنح رفت که پیامبر(ص) حالش بهبود یافته است، امّا هنگامی که ابوبکر در سنح بود، پیامبر(ص) رحلت فرمود. با توجه به عدم حضور ابوبکر در مدینه و با وجود دستورات فراوان و سفارشات مکرر پیامبر(ص) نسبت به علی(ع) ممکن بود با یک حرکت کوچک، خلافت در اختیار علی(ع) قرار بگیرد و احتیاط حکم میکرد تا رسیدن ابوبکر که جهات مثبتی برای احراز خلافت داشت، از قبیل کهولت سن، هجرت، مصاحبت با رسول خدا(ص)، مانعی برای به خلافت رسیدن علی(ع) ایجاد شود؛ پس باید مردم به چیز دیگری سرگرم میشدند و آن شایع کردن انکار مرگ پیامبر(ص) در بین مردم بود که در صورت زنده بودن پیامبر(ص) مسئله خلافت خودبهخود منتفی میگردید. | در کتب تاریخ ذکر شده بعد از آنکه بهبودی اندکی برای پیامبر(ص) حاصل شد، ابوبکر از حضرت اجازه میخواهد که نزد همسرش «خارجه» به «سُنح» برود. ابوبکر با این اطمینان از مدینه به سنح رفت که پیامبر(ص) حالش بهبود یافته است، امّا هنگامی که ابوبکر در سنح بود، پیامبر(ص) رحلت فرمود. با توجه به عدم حضور ابوبکر در مدینه و با وجود دستورات فراوان و سفارشات مکرر پیامبر(ص) نسبت به علی(ع) ممکن بود با یک حرکت کوچک، خلافت در اختیار [[امام على(ع)|علی(ع)]] قرار بگیرد و احتیاط حکم میکرد تا رسیدن ابوبکر که جهات مثبتی برای احراز خلافت داشت، از قبیل کهولت سن، هجرت، مصاحبت با رسول خدا(ص)، مانعی برای به خلافت رسیدن علی(ع) ایجاد شود؛ پس باید مردم به چیز دیگری سرگرم میشدند و آن شایع کردن انکار مرگ پیامبر(ص) در بین مردم بود که در صورت زنده بودن پیامبر(ص) مسئله خلافت خودبهخود منتفی میگردید. | ||
این شایعه خیلی زود مردم را تحت تأثیر قرار داد؛ بهخصوص اینکه عمر برای نقشه طرحشده شاهدی از قرآن آورد و به مردم گفت: «نگران نباشید، پیامبرتان نمرده، او بهمانند موسی به ملاقات خدای خود شتافته است و بهزودی برمیگردد و منافقینی را که مرگ وی را باور داشتهاند، شکنجه نموده و دست و پای آنان را قطع میکند». | این شایعه خیلی زود مردم را تحت تأثیر قرار داد؛ بهخصوص اینکه عمر برای نقشه طرحشده شاهدی از قرآن آورد و به مردم گفت: «نگران نباشید، پیامبرتان نمرده، او بهمانند موسی به ملاقات خدای خود شتافته است و بهزودی برمیگردد و منافقینی را که مرگ وی را باور داشتهاند، شکنجه نموده و دست و پای آنان را قطع میکند». | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
[[السقيفة و فدك]] | [[السقيفة و فدك]] | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |
ویرایش