۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
این اثر مشتمل بر یک مقدمه و ده باب است که هر باب در ضمن فصلها و ذکرهایی مطرح شده است. | این اثر مشتمل بر یک مقدمه و ده باب است که هر باب در ضمن فصلها و ذکرهایی مطرح شده است. | ||
شیوه محب طبرى در نقل احادیث، حذف اسناد آن است، نویسنده با حذف اسانید احادیث و تنها نام بردن مصدر آنها، خواسته است خوانندگان، متن را به سهولت مطالعه کرده و بدان چه مىخواهند سریعتر دسترسى یابند. وی درباره روایات به نقادی پرداخته و میان آنها جمع کرده است. | شیوه [[محبالدین طبری، احمد بن عبدالله|محب طبرى]] در نقل احادیث، حذف اسناد آن است، نویسنده با حذف اسانید احادیث و تنها نام بردن مصدر آنها، خواسته است خوانندگان، متن را به سهولت مطالعه کرده و بدان چه مىخواهند سریعتر دسترسى یابند. وی درباره روایات به نقادی پرداخته و میان آنها جمع کرده است. | ||
نویسنده براى تدوین کتاب خویش از منابع بسیارى بهره گرفته که خود در مقدمه به برخی از آنها اشاره کرده است. بسیارى از منابع وى کتب حدیثى و صحاح اهل سنت است. همچنین از منابع تاریخى همچون [[السير و المغازي|سیره ابن اسحاق]]، المعارف [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتیبه]]، کتاب الاحداث قاسم بن سلام، کتاب الردة مدائنى. | نویسنده براى تدوین کتاب خویش از منابع بسیارى بهره گرفته که خود در مقدمه به برخی از آنها اشاره کرده است. بسیارى از منابع وى کتب حدیثى و صحاح اهل سنت است. همچنین از منابع تاریخى همچون [[السير و المغازي|سیره ابن اسحاق]]، المعارف [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتیبه]]، کتاب الاحداث قاسم بن سلام، کتاب الردة مدائنى. | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
نخستین منبع و مرجع حدیث عشره مبشره کتابهای حدیثی است. عنوان عشره بهکار رفته در این آثار از سه حدیث نبوی با گونههای متنوع، برگرفته است که مصدر نقل آنها به دو تن از صحابه به نامهای عبدالرحمن بن عوف و سعید بن زید بن نوفلی بازمیگردد. بهطورکلی، روایت عشره منسوب به عبدالرحمن بن عوف، در مقایسه با روایت منسوب به سعید بن زید نوفلی از اعتماد و وثوق کمتری برخوردار بوده است. محبالدین طبری -درحالیکه به این حدیث ارجاع میدهد- ادعا کرده که بخاری آن را از نقل سعید بن زید ضعیفتر دانسته است.<ref>ر.ک: همان، ص82</ref> | نخستین منبع و مرجع حدیث عشره مبشره کتابهای حدیثی است. عنوان عشره بهکار رفته در این آثار از سه حدیث نبوی با گونههای متنوع، برگرفته است که مصدر نقل آنها به دو تن از صحابه به نامهای عبدالرحمن بن عوف و سعید بن زید بن نوفلی بازمیگردد. بهطورکلی، روایت عشره منسوب به عبدالرحمن بن عوف، در مقایسه با روایت منسوب به سعید بن زید نوفلی از اعتماد و وثوق کمتری برخوردار بوده است. محبالدین طبری -درحالیکه به این حدیث ارجاع میدهد- ادعا کرده که بخاری آن را از نقل سعید بن زید ضعیفتر دانسته است.<ref>ر.ک: همان، ص82</ref> | ||
محب طبرى در ابتدا منابع خود را که بیشتر حدیثى است معرفى میکند و پسازآن به ذکر مناقب صحابه میپردازد. ابتدا با عنوان «مناقب الاعداد» مناقب و فضائلى را که درباره کل صحابه، یا تعدادى از آنان مانند اصحاب بدر و حدیبیه است ذکر کرده و پسازآن به مناقب «عشره مبشره» پرداخته است.<ref>ر.ک: متن کتاب، جلد1، ص35-17</ref> وی همچنین از زبان امام على(ع) به تمجید از خلفا میپردازد.<ref>ر.ک: همان، جلد 2، ص400-399</ref> | [[محبالدین طبری، احمد بن عبدالله|محب طبرى]] در ابتدا منابع خود را که بیشتر حدیثى است معرفى میکند و پسازآن به ذکر مناقب صحابه میپردازد. ابتدا با عنوان «مناقب الاعداد» مناقب و فضائلى را که درباره کل صحابه، یا تعدادى از آنان مانند اصحاب بدر و حدیبیه است ذکر کرده و پسازآن به مناقب «عشره مبشره» پرداخته است.<ref>ر.ک: متن کتاب، جلد1، ص35-17</ref> وی همچنین از زبان [[امام على(ع)]] به تمجید از خلفا میپردازد.<ref>ر.ک: همان، جلد 2، ص400-399</ref> | ||
بخش عمده کتاب یعنی سه جلد از کتاب درباره مناقب چهار خلیفه نخست است و به تفصیل مناقب ایشان را یاد میکند و مناقب یاد شده براى شش نفر باقیمانده از صحابه قابل توجه نیست و تنها یک جلد را به خود اختصاص داده است. | بخش عمده کتاب یعنی سه جلد از کتاب درباره مناقب چهار خلیفه نخست است و به تفصیل مناقب ایشان را یاد میکند و مناقب یاد شده براى شش نفر باقیمانده از صحابه قابل توجه نیست و تنها یک جلد را به خود اختصاص داده است. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
محبالدین پس از بیان فضائل سه خلیفه اول، مناقب امام على(ع) را بهتفصیل آورده و در محورهاى زیر بحث کرده است: نام و نسب، صفت، اسلام، هجرت، خصائص، فضائل، محبت خداوند، خلافت و سخنان خلفا درباره علی(ع) و مقتل آن حضرت.<ref>ر.ک: همان، ج3 ص242-104</ref> | محبالدین پس از بیان فضائل سه خلیفه اول، مناقب امام على(ع) را بهتفصیل آورده و در محورهاى زیر بحث کرده است: نام و نسب، صفت، اسلام، هجرت، خصائص، فضائل، محبت خداوند، خلافت و سخنان خلفا درباره علی(ع) و مقتل آن حضرت.<ref>ر.ک: همان، ج3 ص242-104</ref> | ||
ازجمله احادیثی که در فضیلت آن حضرت ذکر شده حدیث «سلونی» است. احمد در المناقب و [[بغوی، حسین بن مسعود|بغوی]] در المعجم و دیگران از سعید بن مسیب چنین نقل کردهاند که احدی از اصحاب رسولالله(ص) جز علی(ع) این سخن را بر زبان نرانده است. ابوطفیل نیز میگوید که علی(ع) را مشاهده کردم که میگوید: «از من بپرسید، به خدا قسم چیزی از من نخواهید پرسید مگر آنکه به شما از آن خبر خواهم داد، از کتاب خدا بپرسید به خداوند سوگند آیهای را از من نخواهید پرسید مگر آنکه میدانم که شب یا روز، در دشت یا کوه نازل شده است».<ref>ر.ک: همان، ص167-166</ref> | ازجمله احادیثی که در فضیلت آن حضرت ذکر شده حدیث «سلونی» است. احمد در المناقب و [[بغوی، حسین بن مسعود|بغوی]] در المعجم و دیگران از سعید بن مسیب چنین نقل کردهاند که احدی از اصحاب رسولالله(ص) جز علی(ع) این سخن را بر زبان نرانده است. ابوطفیل نیز میگوید که [[امام على(ع)|علی(ع)]] را مشاهده کردم که میگوید: «از من بپرسید، به خدا قسم چیزی از من نخواهید پرسید مگر آنکه به شما از آن خبر خواهم داد، از کتاب خدا بپرسید به خداوند سوگند آیهای را از من نخواهید پرسید مگر آنکه میدانم که شب یا روز، در دشت یا کوه نازل شده است».<ref>ر.ک: همان، ص167-166</ref> | ||
ذکر وصف قاتل [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] به اشقی الآخرین روایتی است که صهیب از رسولالله(ص) نقل کرده که فرمود: «یا علی، آیا میدانی چه کسی شقیترین فرد از اولین است؟». علی(ع) عرض کرد: کسی که ناقه صالح را پی کرد. آن حضرت فرمود: «راست گفتی پس چه کسی شقیترین فرد از آخرین است؟» عرض کرد: خدا و رسولش داناترند. پیامبر(ص) فرمود: شقیترین فرد کسی است که ضربهای به سر تو میزند.<ref>ر.ک: همان، ص238</ref> | ذکر وصف قاتل [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] به اشقی الآخرین روایتی است که صهیب از رسولالله(ص) نقل کرده که فرمود: «یا علی، آیا میدانی چه کسی شقیترین فرد از اولین است؟». [[امام على(ع)|علی(ع)]] عرض کرد: کسی که ناقه صالح را پی کرد. آن حضرت فرمود: «راست گفتی پس چه کسی شقیترین فرد از آخرین است؟» عرض کرد: خدا و رسولش داناترند. پیامبر(ص) فرمود: شقیترین فرد کسی است که ضربهای به سر تو میزند.<ref>ر.ک: همان، ص238</ref> | ||
در ذکر مدت عمر [[امام على(ع)]] به هنگام شهادت به اقوال مختلف 57، 58، 63، 65 و 68 اشاره شده است. نویسنده به نظر احمد بن دارع در کتاب موالید اهلالبیت اشاره کرده که آن حضرت 65 سال داشت و هیچکس به این سن اشاره نکرده است.<ref>ر.ک: همان، ص239</ref> | در ذکر مدت عمر [[امام على(ع)]] به هنگام شهادت به اقوال مختلف 57، 58، 63، 65 و 68 اشاره شده است. نویسنده به نظر احمد بن دارع در کتاب موالید اهلالبیت اشاره کرده که آن حضرت 65 سال داشت و هیچکس به این سن اشاره نکرده است.<ref>ر.ک: همان، ص239</ref> | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
#مقدمه و متن کتاب. | #مقدمه و متن کتاب. |
ویرایش