۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابنجوزي، عبدالرحمن بن علي' به 'ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
'''لفتة الكبد إلی نصْحة الولد'''، تألیف حافظ ابوالفرج عبدالرحمن بن علی بن جوزی (متوفی 597ق)، حاوی وصیت و راهنمایی ابن جوزی نسبت به فرزندش ابوالقاسم علی (متوفی 630ق) است. شرح و تحقیق کتاب به قلم اشرف بن عبدالمقصود بن عبدالرحیم است. | '''لفتة الكبد إلی نصْحة الولد'''، تألیف [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|حافظ ابوالفرج عبدالرحمن بن علی بن جوزی]] (متوفی 597ق)، حاوی وصیت و راهنمایی ابن جوزی نسبت به فرزندش ابوالقاسم علی (متوفی 630ق) است. شرح و تحقیق کتاب به قلم اشرف بن عبدالمقصود بن عبدالرحیم است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
کتاب با مقدمه محقق آغاز شده است. وی در ابتدای مقدمه به آیات و روایات که اهمیت موضوع کتاب را میرساند استناد کرده است. استناد به آیه 6 سوره تحریم: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، خود را با خانواده خویش از آتش دوزخ نگاه دارید چنان آتشی که مردم (دلسخت کافر) و سنگ (خارا) آتشافروز اوست». سپس به روایتی از امام علی(ع) اشاره کرده است: «به خود و خانوادهتان خیر بیاموزید». البته روایت تتمهای دارد که «و ادبوهم» یعنی آنها را ادب کنید که نیامده است. محقق تعلیم خیر به خود و خانواده را از اساس و پایههایی دانسته که بنای اولین جامعه اسلامی بر آن بنا شده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص4</ref>. | کتاب با مقدمه محقق آغاز شده است. وی در ابتدای مقدمه به آیات و روایات که اهمیت موضوع کتاب را میرساند استناد کرده است. استناد به آیه 6 سوره تحریم: «ای کسانی که ایمان آوردهاید، خود را با خانواده خویش از آتش دوزخ نگاه دارید چنان آتشی که مردم (دلسخت کافر) و سنگ (خارا) آتشافروز اوست». سپس به روایتی از [[امام على(ع)|امام علی(ع)]] اشاره کرده است: «به خود و خانوادهتان خیر بیاموزید». البته روایت تتمهای دارد که «و ادبوهم» یعنی آنها را ادب کنید که نیامده است. محقق تعلیم خیر به خود و خانواده را از اساس و پایههایی دانسته که بنای اولین جامعه اسلامی بر آن بنا شده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص4</ref>. | ||
سپس به وصیت پیامبر(ص) به فاطمه(س) اشاره کرده است: «ای فاطمه! خود را [با ایمان و عمل صالح] از جهنم نجات بده دست من چیزی نیست که تو را نجات بدهم». پسازآن وصیت آنحضرت به عبدالله بن عباس را متذکر شده و بهره عبدالله بن عباس از این وصیت را بسیار عظیم دانسته بهگونهای که او را تبدیل به عالم زمانه و شارح قرآن و «ربانی هذه الامة» کرده است<ref>ر.ک: همان، ص5-4</ref>. در قرآن کریم واژه ربانی وجود دارد. کلمه ربانی، منسوب به رب است که امام علی(ع) میفرماید: «انا ربانی هذه الامه»؛ و در جای دیگری میفرمایند: «عالم ربانی و متعلم علی سبیل النجاة». راغب در مفردات درباره این واژه میگوید: ربانی به کسی اطلاق میشود که نفسش را با عمل پرورش بدهد و علم را به کمال برساند و درعینحال باعث توسعه علم و مسائل علمی بشود<ref>ر.ک: شریعتی، سید صدرالدین، ص69</ref>. | سپس به وصیت پیامبر(ص) به فاطمه(س) اشاره کرده است: «ای فاطمه! خود را [با ایمان و عمل صالح] از جهنم نجات بده دست من چیزی نیست که تو را نجات بدهم». پسازآن وصیت آنحضرت به عبدالله بن عباس را متذکر شده و بهره عبدالله بن عباس از این وصیت را بسیار عظیم دانسته بهگونهای که او را تبدیل به عالم زمانه و شارح قرآن و «ربانی هذه الامة» کرده است<ref>ر.ک: همان، ص5-4</ref>. در قرآن کریم واژه ربانی وجود دارد. کلمه ربانی، منسوب به رب است که [[امام على(ع)|امام علی(ع)]] میفرماید: «انا ربانی هذه الامه»؛ و در جای دیگری میفرمایند: «عالم ربانی و متعلم علی سبیل النجاة». راغب در مفردات درباره این واژه میگوید: ربانی به کسی اطلاق میشود که نفسش را با عمل پرورش بدهد و علم را به کمال برساند و درعینحال باعث توسعه علم و مسائل علمی بشود<ref>ر.ک: شریعتی، سید صدرالدین، ص69</ref>. | ||
این وصیت امام به عبدالله -که از سوی امامی است که ذکرش گوشها را پر کرده و شایسته است که «واعظ آفاق و مایه افتخار عراق» بر او اطلاق شود- چه بسیار چشمانی را تر و قلبهایی را نرم کرده است. فواید آن بسیار عظیم است. غافلون با آن متذکر، جاهلان آگاه و گناهکاران تائب میشوند<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص6-5</ref>. | این وصیت امام به عبدالله -که از سوی امامی است که ذکرش گوشها را پر کرده و شایسته است که «واعظ آفاق و مایه افتخار عراق» بر او اطلاق شود- چه بسیار چشمانی را تر و قلبهایی را نرم کرده است. فواید آن بسیار عظیم است. غافلون با آن متذکر، جاهلان آگاه و گناهکاران تائب میشوند<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص6-5</ref>. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
ابن جوزی «سرمایه» فرزندش را کتاب میداند؛ آنهم کتابهایی که خود برایش نوشته است. او تصریح میکند که یکصد کتاب نوشته است؛ تفسیر کبیر 20 جلد، تاریخ 20 جلد، تهذیب مسند 20 جلد، تعداد مجلدات باقی آثار نیز کمتر از پنج جلد هستند. البته محقق اثر در پاورقی توضیح میدهد که آثار ابن جوزی بیش از اینهاست و ظاهراً تعداد یکصد جلد تا زمان نگارش کتاب حاضر است<ref>ر.ک: همان، ص70-69</ref>. | ابن جوزی «سرمایه» فرزندش را کتاب میداند؛ آنهم کتابهایی که خود برایش نوشته است. او تصریح میکند که یکصد کتاب نوشته است؛ تفسیر کبیر 20 جلد، تاریخ 20 جلد، تهذیب مسند 20 جلد، تعداد مجلدات باقی آثار نیز کمتر از پنج جلد هستند. البته محقق اثر در پاورقی توضیح میدهد که آثار ابن جوزی بیش از اینهاست و ظاهراً تعداد یکصد جلد تا زمان نگارش کتاب حاضر است<ref>ر.ک: همان، ص70-69</ref>. | ||
او در خاتمه کتاب خود را از اولاد خلیفه اول دانسته و از کتاب پدر خود قاسم محمد بن عبدالرحمن بن ابوبکر بن محمد بن ابوبکر | او در خاتمه کتاب خود را از اولاد خلیفه اول دانسته و از کتاب پدر خود قاسم محمد بن عبدالرحمن بن ابوبکر بن محمد بن ابوبکر «[[صفة الصفوة]]» نام برده است. سپس ابراز امیدواری کرده با آنکه پیشینیانش به تجارت مشغول بودند و غیر از او کسی به کسب علم و دانش نپرداخته است فرزندش به تحصیل علم بپردازد<ref>ر.ک: همان، ص78-77</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش