۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
| شابک =964-7673-25-6 | | شابک =964-7673-25-6 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور = 35816 | ||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
در مقدمه محقق، مباحث مفیدی ارائه گردیده است؛ از جمله آنها اشاره به دوره حیات زندگی مؤلف است که در نیشابور که مهد عقاید و کلام اسلامی بود، مکاتب و تفکرات کلامی گوناگون وجود داشت و در آن زمان تبادل افکار و نظرات و انتقادات به اوج خود رسیده بود و هر مذهب و گروهی تلاش میکرد با استناد به عقل و کتاب و سنت باورهای اعتقادی خویش را ثابت کند و در کنار آن به پاسخگویی در مقابل شبهاتی که به آن وارد کردهاند، بپردازد. از جمله مراکز علمی و فرهنگی در آن زمان در نیشابور عبارت بود از: دارالکتب جامع منیعی، کتابخانه مسجد مطرّز، دارالکتب مدرسه صابونی، کتابخانه مدرسه سعیدیه، کتابخانه مدرسه بیهقیه و کتابخانه جامع نیشابور. | در مقدمه محقق، مباحث مفیدی ارائه گردیده است؛ از جمله آنها اشاره به دوره حیات زندگی مؤلف است که در نیشابور که مهد عقاید و کلام اسلامی بود، مکاتب و تفکرات کلامی گوناگون وجود داشت و در آن زمان تبادل افکار و نظرات و انتقادات به اوج خود رسیده بود و هر مذهب و گروهی تلاش میکرد با استناد به عقل و کتاب و سنت باورهای اعتقادی خویش را ثابت کند و در کنار آن به پاسخگویی در مقابل شبهاتی که به آن وارد کردهاند، بپردازد. از جمله مراکز علمی و فرهنگی در آن زمان در نیشابور عبارت بود از: دارالکتب جامع منیعی، کتابخانه مسجد مطرّز، دارالکتب مدرسه صابونی، کتابخانه مدرسه سعیدیه، کتابخانه مدرسه بیهقیه و کتابخانه جامع نیشابور. | ||
در ادامه محقق به بیان زندگینامه مؤلف پرداخته و به معرفی شاگردان و اساتید او همت گمارده و نظرات اعلام و بزرگان را درباره مؤلف و تألیفات وی آورده است.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، صفحه یک تا بیستوپنج</ref>. | در ادامه محقق به بیان زندگینامه مؤلف پرداخته و به معرفی شاگردان و اساتید او همت گمارده و نظرات اعلام و بزرگان را درباره مؤلف و تألیفات وی آورده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35816/1/7 ر.ک: مقدمه محقق، صفحه یک تا بیستوپنج]</ref>. | ||
موضوع اصلی کتاب، تشریح اصول عقاید مکتب تشیع است و مؤلف در واقع با انتخاب این موضوع، به مهمترین تکلیف واجب بر هر انسان اشاره کرده است که انسان باید قبل از کسب هر دانشی، به این علم بپردازد و پایههای اعتقادی خود را مستدل کند. در این راستا مؤلف بیان میدارد که اولین و مهمترین مسئله در این بحث این است که ما دریابیم که اشیایی که پیرامون ما قابل مشاهده هستند، حادث و مخلوقند و علم به حدوث اجسام متوقف بر بیان فصولی است: | موضوع اصلی کتاب، تشریح اصول عقاید مکتب تشیع است و مؤلف در واقع با انتخاب این موضوع، به مهمترین تکلیف واجب بر هر انسان اشاره کرده است که انسان باید قبل از کسب هر دانشی، به این علم بپردازد و پایههای اعتقادی خود را مستدل کند. در این راستا مؤلف بیان میدارد که اولین و مهمترین مسئله در این بحث این است که ما دریابیم که اشیایی که پیرامون ما قابل مشاهده هستند، حادث و مخلوقند و علم به حدوث اجسام متوقف بر بیان فصولی است: | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
# فصل دوم: در بیان حدوث اعراض؛ | # فصل دوم: در بیان حدوث اعراض؛ | ||
# فصل سوم: در اینکه هیچ جسمی خالی از عرض نیست و هیچ عرضی از حیث وجودی مقدم بر جسم نمیباشد؛ | # فصل سوم: در اینکه هیچ جسمی خالی از عرض نیست و هیچ عرضی از حیث وجودی مقدم بر جسم نمیباشد؛ | ||
# فصل چهارم: هر چیزی که مقدم بر نشئه خویش نباشد، پدیدهای از پدیدهها خواهد بود<ref>ر.ک: همان، صفحه بیستونه</ref>. | # فصل چهارم: هر چیزی که مقدم بر نشئه خویش نباشد، پدیدهای از پدیدهها خواهد بود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35816/1/25 ر.ک: همان، صفحه بیستونه]</ref>. | ||
نگارنده در ضمن این فصول چهارگانه، به اثبات این مطلب میپردازد که این عالمی که حادث بودن آن ثابت گردیده، احتیاج به یک فاعلی دارد که میباید ازلی و قدیم باشد و همچنین باقی و ابدی باشد و عدمی برای وی متصور نباشد و در وجودش محتاج به غیر نباشد و قائم به خویش باشد. در ادامه، مؤلف بحث را به این نتیجه مهم میرساند که جهان هستی حادث است و هر حادثی محتاج به محدثی است تااینکه او را از عدم به عرصه وجود آورد<ref>ر.ک: همان</ref>. | نگارنده در ضمن این فصول چهارگانه، به اثبات این مطلب میپردازد که این عالمی که حادث بودن آن ثابت گردیده، احتیاج به یک فاعلی دارد که میباید ازلی و قدیم باشد و همچنین باقی و ابدی باشد و عدمی برای وی متصور نباشد و در وجودش محتاج به غیر نباشد و قائم به خویش باشد. در ادامه، مؤلف بحث را به این نتیجه مهم میرساند که جهان هستی حادث است و هر حادثی محتاج به محدثی است تااینکه او را از عدم به عرصه وجود آورد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35816/1/25 ر.ک: همان]</ref>. | ||
پس از اثبات خالق برای جهان هستی، این مطلب را اثبات میکند که خالق جهان که باید قادر (توانای به هر کار)، عالم (عالم به هر اتفاق)، موجود، قدیم، حی، سمیع، بصیر و مدرک باشد و همچنین حق تعالی خالی از ماهیت است.<ref>ر.ک: همان، صفحه سی</ref>. | پس از اثبات خالق برای جهان هستی، این مطلب را اثبات میکند که خالق جهان که باید قادر (توانای به هر کار)، عالم (عالم به هر اتفاق)، موجود، قدیم، حی، سمیع، بصیر و مدرک باشد و همچنین حق تعالی خالی از ماهیت است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35816/1/26 ر.ک: همان، صفحه سی]</ref>. | ||
سپس مؤلف به اثبات این مطلب میپردازد که به چه کیفیتی باری تعالی دارای صفاتی چون قادریت، عالمیت، حیات و موجودیت است.<ref>ر.ک: همان</ref>. | سپس مؤلف به اثبات این مطلب میپردازد که به چه کیفیتی باری تعالی دارای صفاتی چون قادریت، عالمیت، حیات و موجودیت است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35816/1/26 ر.ک: همان]</ref>. | ||
از دیگر مطالب مورد اشاره نگارنده در باب توحید، بحث از صفات ثبوتی و عدمی حق تعالی است؛ از جمله اینکه لازم است واجب الوجود منزه از اوصاف اعراض و مخلوقات باشد و اینکه رؤیت حق تعالی برای مخلوقات غیر ممکن است.<ref>ر.ک: همان</ref>. | از دیگر مطالب مورد اشاره نگارنده در باب توحید، بحث از صفات ثبوتی و عدمی حق تعالی است؛ از جمله اینکه لازم است واجب الوجود منزه از اوصاف اعراض و مخلوقات باشد و اینکه رؤیت حق تعالی برای مخلوقات غیر ممکن است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35816/1/26 ر.ک: همان]</ref>. | ||
باب دوم از کتاب، به مباحث عدل الهی اختصاص یافته است و در اثنای بحث به موضوع مهم حسن و قبح عقلی پرداخته شده است. از جمله مباحث مطرحشده مرتبط با حسن و قبح عقلی این است که خداوند متعال علاوه بر اینکه قادر به انجام افعال حسن و پسندیده است، قادر به انجام جمیع قبائح نیز میباشد؛ لکن اراده الهی به انجام چنین افعال ناپسندی تعلق نگرفته است.<ref>ر.ک: همان</ref>. | باب دوم از کتاب، به مباحث عدل الهی اختصاص یافته است و در اثنای بحث به موضوع مهم حسن و قبح عقلی پرداخته شده است. از جمله مباحث مطرحشده مرتبط با حسن و قبح عقلی این است که خداوند متعال علاوه بر اینکه قادر به انجام افعال حسن و پسندیده است، قادر به انجام جمیع قبائح نیز میباشد؛ لکن اراده الهی به انجام چنین افعال ناپسندی تعلق نگرفته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35816/1/26 ر.ک: همان]</ref>. | ||
در مبحث بعدی به موضوع کلام الهی پرداخته شده و اینکه معنای کلام الهی چیست و متکلم کیست. بحث مرتبط مورد اشاره در این بخش، موضوع چگونگی خلق افعال است و اینکه استطاعت مقدمه انجام فعل است و در نتیجه هرکسی فاعل فعل خویش است و در پرداختن به آن آزاد و مختار است. در ادامه به بحث تکلیف و مسائل متعلق به آن، مانند شرایط مکلف و تکلیفکننده و شرایط فعل تکلیفی اشاره شده است و پس از آن مباحثی در مورد معارف و وجوب کسب معرفت مطرح شده است.<ref>ر.ک: همان</ref>. | در مبحث بعدی به موضوع کلام الهی پرداخته شده و اینکه معنای کلام الهی چیست و متکلم کیست. بحث مرتبط مورد اشاره در این بخش، موضوع چگونگی خلق افعال است و اینکه استطاعت مقدمه انجام فعل است و در نتیجه هرکسی فاعل فعل خویش است و در پرداختن به آن آزاد و مختار است. در ادامه به بحث تکلیف و مسائل متعلق به آن، مانند شرایط مکلف و تکلیفکننده و شرایط فعل تکلیفی اشاره شده است و پس از آن مباحثی در مورد معارف و وجوب کسب معرفت مطرح شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35816/1/26 ر.ک: همان]</ref>. | ||
بیان استدلالات عقلی در باب وجوب لطف بر باری تعالی موضوع بخش بعدی کتاب است که به آن پرداخته شده است که در خلال مباحث به موضوعات گوناگون معرفتی چون: وعد و وعید، تحابط، حسن عفو، شفاعت و... و همچنین مباحثی در باب امر به معروف و نهی از منکر مطرح گردیده است.<ref>ر.ک: همان</ref>. | بیان استدلالات عقلی در باب وجوب لطف بر باری تعالی موضوع بخش بعدی کتاب است که به آن پرداخته شده است که در خلال مباحث به موضوعات گوناگون معرفتی چون: وعد و وعید، تحابط، حسن عفو، شفاعت و... و همچنین مباحثی در باب امر به معروف و نهی از منکر مطرح گردیده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35816/1/26 ر.ک: همان]</ref>. | ||
در باب سوم کتاب به موضوع نبوت عامه و نسخ نبوت خاصه و استدلال بر نبوت نبی مکرم اسلام(ص) و خاتمیت ایشان، پرداخته شده است. | در باب سوم کتاب به موضوع نبوت عامه و نسخ نبوت خاصه و استدلال بر نبوت نبی مکرم اسلام(ص) و خاتمیت ایشان، پرداخته شده است. | ||
باب دیگری از کتاب به موضوع امامت اختصاص یافته است، که در آن از اوصاف امام و تعیین ائمه دوازدهگانه بعد از رسول اکرم(ص) سخن به میان آمده است و در نهایت، این مباحث به موضوع غیبت امام عصر(عج) و مسائل مرتبط با آن ختم میگردد<ref>ر.ک: همان</ref>. | باب دیگری از کتاب به موضوع امامت اختصاص یافته است، که در آن از اوصاف امام و تعیین ائمه دوازدهگانه بعد از رسول اکرم(ص) سخن به میان آمده است و در نهایت، این مباحث به موضوع غیبت امام عصر(عج) و مسائل مرتبط با آن ختم میگردد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35816/1/26 ر.ک: همان]</ref>. | ||
نقطه مشترک مهمی که در سراسر کتاب، وجود دارد این است که مؤلف در هریک از فصول و بخشها پس از تشریح و تبیین مطالب مربوطه، به پاسخگویی بهوسیله ادله عقلی و نقلی، به شبهاتی که در آن زمینه مطرح شده است، میپردازد؛ خصوصا در باب اعجاز قرآن کریم که مؤلف مانند سید مرتضی معتقد به صرفه است. از طرفی دیگر باور و اعتقاد کسانی را که میگویند ستارگان در عمرها و آجال و حیات و مرگ مردم تأثیر دارند را مورد انتقاد قرار داده و بر این باور است که این اعتقاد خارج از تعالیم و آموزههای اسلام است. همچنین کسانی که میگویند: حس ششم، حسی متفاوت و جدای از مابقی حواس پنجگانه است، از نظر مؤلف سخنی نامعقول گفتهاند<ref>ر.ک: همان، صفحه سیویک</ref>. | نقطه مشترک مهمی که در سراسر کتاب، وجود دارد این است که مؤلف در هریک از فصول و بخشها پس از تشریح و تبیین مطالب مربوطه، به پاسخگویی بهوسیله ادله عقلی و نقلی، به شبهاتی که در آن زمینه مطرح شده است، میپردازد؛ خصوصا در باب اعجاز قرآن کریم که مؤلف مانند سید مرتضی معتقد به صرفه است. از طرفی دیگر باور و اعتقاد کسانی را که میگویند ستارگان در عمرها و آجال و حیات و مرگ مردم تأثیر دارند را مورد انتقاد قرار داده و بر این باور است که این اعتقاد خارج از تعالیم و آموزههای اسلام است. همچنین کسانی که میگویند: حس ششم، حسی متفاوت و جدای از مابقی حواس پنجگانه است، از نظر مؤلف سخنی نامعقول گفتهاند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35816/1/27 ر.ک: همان، صفحه سیویک]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
[[رده:قربانی-اسفند96]] | [[رده:قربانی-اسفند96]] | ||
[[رده:25 بهمن الی 24 اسفند(97)]] |
ویرایش