پرش به محتوا

ژئوپلیتیک تشیع: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۵۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۶ فوریهٔ ۲۰۱۹
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۴: خط ۳۴:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
کتاب حاضر، با نگاهی تاریخی به تکوین مذاهب اسلامی و شیعی و بررسی اوضاع جمعیتی، سیاسی، فرهنگی و مذهبی اقلیت‌های شیعی در جهان معاصر، جایگاه ژئوپلیتیک شیعه در جهان امروز و ضرورت توجه به این امر را در مطالعات کنونی و آینده منطقه و جهان مطرح شاخته است. اگرچه دارای کاستی‌ها و بعضی خطاهای اندک یا تحلیل‌های نادرست و جانب‌دارانه است اما تلاشی موفق در نمایاندن جایگاه ژئوپلیتیک شیعه به شمار می‌آید<ref>ر.ک: مقدمه مترجم، صفحه ده</ref>.
کتاب حاضر، با نگاهی تاریخی به تکوین مذاهب اسلامی و شیعی و بررسی اوضاع جمعیتی، سیاسی، فرهنگی و مذهبی اقلیت‌های شیعی در جهان معاصر، جایگاه ژئوپلیتیک شیعه در جهان امروز و ضرورت توجه به این امر را در مطالعات کنونی و آینده منطقه و جهان مطرح شاخته است. اگرچه دارای کاستی‌ها و بعضی خطاهای اندک یا تحلیل‌های نادرست و جانب‌دارانه است اما تلاشی موفق در نمایاندن جایگاه ژئوپلیتیک شیعه به شمار می‌آید<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8114/1/10 ر.ک: مقدمه مترجم، صفحه ده]</ref>.


مؤلف در مقدمه‌ای که بر ترجمه فارسی کتاب نگاشته، مدعی است که نظریه اصلی کتاب، قدرت گرفتن عامل شیعه در روابط بین‌المللی است. از سویی دگر مدعی است که سعی کرده در این کتاب، اهمیت متقابل عامل مذهبی که با مذهب یکی نیست و ژئوپلیتیکی شناسایی گردد. بدین ترتیب او به شکلی هر دو سؤال را در این کتاب مورد نظر قرار داده است. این رویکرد مبهم و غیردقیق مؤلف که از فقدان تعیین حدومرزی برای عامل مذهبی و عامل ژئوپلیتیکی ناشی می‌شود، در تعیین نظریه و بیان دیدگاه‌هایش مشهود است. او خود در قسمت پایانی کتاب این سؤال را مطرح کرده که آیا پدیده شیعه به‌عنوان یک عامل ژئوپلیتیک عمل خواهد کرد؟ بیشتر جمعیت شیعه در آن کانون‌های ژئوپلیتیکی متمرکز است که جهان را در پنجاه سال گذشته دچار بی‌ثباتی کرده‌اند. به نظر توال پراکندگی جوامع شیعی و نبود یک مرکز هماهنگ‌‌کننده، به‌هیچ‌وجه از اهمیت تشیع به‌عنوان یک عامل ژئوپلیتیک نمی‌کاهد. نخست تشیع یک عامل ژئوپلیتیک داخلی است چون جوامع شیعی دیگر، حاضر به قبول موقعیت خود به‌صورت یک اقلیت محروم نیستند. همچنین یک عامل ژئوپلیتیک خارجی است زیرا تسنن و حکومت‌های سنی منطقه کشورهای نفت‌خیز را بی‌ثبات می‌کند<ref>عالمی، سید علی‌رضا، ص170</ref>.
مؤلف در مقدمه‌ای که بر ترجمه فارسی کتاب نگاشته، مدعی است که نظریه اصلی کتاب، قدرت گرفتن عامل شیعه در روابط بین‌المللی است. از سویی دگر مدعی است که سعی کرده در این کتاب، اهمیت متقابل عامل مذهبی که با مذهب یکی نیست و ژئوپلیتیکی شناسایی گردد. بدین ترتیب او به شکلی هر دو سؤال را در این کتاب مورد نظر قرار داده است. این رویکرد مبهم و غیردقیق مؤلف که از فقدان تعیین حدومرزی برای عامل مذهبی و عامل ژئوپلیتیکی ناشی می‌شود، در تعیین نظریه و بیان دیدگاه‌هایش مشهود است. او خود در قسمت پایانی کتاب این سؤال را مطرح کرده که آیا پدیده شیعه به‌عنوان یک عامل ژئوپلیتیک عمل خواهد کرد؟ بیشتر جمعیت شیعه در آن کانون‌های ژئوپلیتیکی متمرکز است که جهان را در پنجاه سال گذشته دچار بی‌ثباتی کرده‌اند. به نظر توال پراکندگی جوامع شیعی و نبود یک مرکز هماهنگ‌‌کننده، به‌هیچ‌وجه از اهمیت تشیع به‌عنوان یک عامل ژئوپلیتیک نمی‌کاهد. نخست تشیع یک عامل ژئوپلیتیک داخلی است چون جوامع شیعی دیگر، حاضر به قبول موقعیت خود به‌صورت یک اقلیت محروم نیستند. همچنین یک عامل ژئوپلیتیک خارجی است زیرا تسنن و حکومت‌های سنی منطقه کشورهای نفت‌خیز را بی‌ثبات می‌کند<ref>عالمی، سید علی‌رضا، ص170</ref>.


نویسنده کتاب را مشتمل بر دو بخش کلی دانسته و مباحث را این‌گونه توضیح داده است:
نویسنده کتاب را مشتمل بر دو بخش کلی دانسته و مباحث را این‌گونه توضیح داده است:
# در اولین بخش، به وضعیت انحصاری و استثنایی و غرابت تجربه ایران خواهیم پرداخت. این غرابت حتی قبل از وقوع انقلاب اسلامی در 1357 قابل تشخیص بود، زیرا که تشیع از پایان قرن دهم هجری مذهب رسمی در ایران بوده است. در این بخش، همچنین انواع گرایش‌های شیعی را در رابطه مستقیم با تاریخ ایران و آنچه می‌توانیم «ایرانیت» یا «ایرانیگری» بنامیم، بررسی خواهیم کرد. در واقع، ایرانیت و تشیع دو واقعیت‌اند که با هم تناسب و همخوانی دارند اما با یکدیگر درآمیخته و یکی نمی‌شوند. همه ایرانیان شیعه نیستند و نیز همه شیعیان ایرانی نیستند. شاخصیت نظام حکومتی کنونی ایران این است که می‌کوشد تا ایرانیت را بر اساس تشیع بازسازی کند و در همین حال، عناصر شیعی غیرایرانی را ایرانی نماید. سرانجام در اولین بخش، جنبش‌های شیعی که نه از جهت زبانی و قومی بلکه تنها به لحاظ تاریخ با ایران مرتبط بوده‌اند، مورد مطالعه قرار خواند گرفت، زیرا که تاریخ فرهنگی ایران گستره‌ای خیلی فراتر از مرزهای امپراطوری‌های پیاپی خود –ماوراء‌النهر، هند و...- داشته است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص7-6</ref>.
# در اولین بخش، به وضعیت انحصاری و استثنایی و غرابت تجربه ایران خواهیم پرداخت. این غرابت حتی قبل از وقوع انقلاب اسلامی در 1357 قابل تشخیص بود، زیرا که تشیع از پایان قرن دهم هجری مذهب رسمی در ایران بوده است. در این بخش، همچنین انواع گرایش‌های شیعی را در رابطه مستقیم با تاریخ ایران و آنچه می‌توانیم «ایرانیت» یا «ایرانیگری» بنامیم، بررسی خواهیم کرد. در واقع، ایرانیت و تشیع دو واقعیت‌اند که با هم تناسب و همخوانی دارند اما با یکدیگر درآمیخته و یکی نمی‌شوند. همه ایرانیان شیعه نیستند و نیز همه شیعیان ایرانی نیستند. شاخصیت نظام حکومتی کنونی ایران این است که می‌کوشد تا ایرانیت را بر اساس تشیع بازسازی کند و در همین حال، عناصر شیعی غیرایرانی را ایرانی نماید. سرانجام در اولین بخش، جنبش‌های شیعی که نه از جهت زبانی و قومی بلکه تنها به لحاظ تاریخ با ایران مرتبط بوده‌اند، مورد مطالعه قرار خواند گرفت، زیرا که تاریخ فرهنگی ایران گستره‌ای خیلی فراتر از مرزهای امپراطوری‌های پیاپی خود –ماوراء‌النهر، هند و...- داشته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8114/2/6 ر.ک: متن کتاب، ص7-6]</ref>.
# در دومین بخش کوشش می‌شود تا نشان داده شود که برخلاف دیدگاه مشهور، تشیع پدیده‌ای عربی بوده و همچنان عربی باقی مانده است، هرچند که فروع خاص خود را دارد؛ زیرا که به‌رغم این انشعاب‌های پیچیده، قرن بیستم برای شیعیان عرب قرن بیداری محرومان است. در دنیای عرب که طی تاریخی طولانی –چه در دوران نخستین دستگاه‌های خلافت و چه در دوران خلفای عثمانی- تحت حاکمیت‌های سنی به سر برده است، شیعیان همواره تحت ستم، محرومیت و غالباً فقر می‌زیسته‌اند. این بیداری محرومان در جهان عرب به دلیل روح رزمندگی شیعه در حال تجدید حیات، آثار و نتایج سنگینی دربر دارد. در اینجا نیز پیوستگی میان عربیت، تشیع و ژئوپلیتیک را نباید دست‌کم گرفت: بسیاری از این شیعیان در حوزه‌های نفتی زندگی می‌کنند. بدون این‌که بخواهیم میان ژئوپلیتیک منابع و ژئوپلیتیک مذاهب رابطه برقرار کنیم، هرگز نباید فراموش کنیم که تشیع عربی در مناطقی با شرایط ژئوپلیتیک فوق‌العاده حساس حضور دارد. ازاین‌پس در خاورمیانه، چه در سطح حیات سیاسی داخلی و چه در روابط خارجی، هیچ‌چیز نمی‌گذرد مگر این‌که واقعیت‌های شیعی به‌حساب آورده شود<ref>همان، ص8-7</ref>.
# در دومین بخش کوشش می‌شود تا نشان داده شود که برخلاف دیدگاه مشهور، تشیع پدیده‌ای عربی بوده و همچنان عربی باقی مانده است، هرچند که فروع خاص خود را دارد؛ زیرا که به‌رغم این انشعاب‌های پیچیده، قرن بیستم برای شیعیان عرب قرن بیداری محرومان است. در دنیای عرب که طی تاریخی طولانی –چه در دوران نخستین دستگاه‌های خلافت و چه در دوران خلفای عثمانی- تحت حاکمیت‌های سنی به سر برده است، شیعیان همواره تحت ستم، محرومیت و غالباً فقر می‌زیسته‌اند. این بیداری محرومان در جهان عرب به دلیل روح رزمندگی شیعه در حال تجدید حیات، آثار و نتایج سنگینی دربر دارد. در اینجا نیز پیوستگی میان عربیت، تشیع و ژئوپلیتیک را نباید دست‌کم گرفت: بسیاری از این شیعیان در حوزه‌های نفتی زندگی می‌کنند. بدون این‌که بخواهیم میان ژئوپلیتیک منابع و ژئوپلیتیک مذاهب رابطه برقرار کنیم، هرگز نباید فراموش کنیم که تشیع عربی در مناطقی با شرایط ژئوپلیتیک فوق‌العاده حساس حضور دارد. ازاین‌پس در خاورمیانه، چه در سطح حیات سیاسی داخلی و چه در روابط خارجی، هیچ‌چیز نمی‌گذرد مگر این‌که واقعیت‌های شیعی به‌حساب آورده شود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8114/2/7 همان، ص8-7]</ref>.


توال در نتیجه‌گیری کتاب چنین می‌نویسد: تشیع و به‌هرحال آنچه اکنون در ایران مطرح است بر آن است که سخنگوی محرومان جهان سوم و امید و آرمان محکومان زمین باشد. از این رهگذر، این مذهب جهان غرب و ارزش‌های آن را به‌عنوان اهرم‌های مکر و فریب توده‌های محروم محکوم می‌کند. تشیع، سرمایه‌داری را طرد می‌کند همان‌گونه که کمونیسم را مطرود می‌دارد. این موضع سخت تشیع تنها به موقعیت ژئوپلیتیک آن در خاورمیانه مربوط نمی‌شود، بلکه ریشه در محتوای پیام مکتبی مهدوی آن دارد. ما اشتباه می‌کنیم اگر این اراده انقلابی و آرمان تبدیل شدن به نیروی پرچم‌دار محرومان جهان را تنها یک پدیده سطحی تعبیر کنیم. این مذهب قادر است که در درازمدت یک نیروی انفجاری را در ذات خود حمل کند. پس همان‌طور که گفتیم، قدرت این مذهب قبل از همه از پیام بنیادینش نشأت می‌گیرد<ref>ر.ک: همان، ص136</ref>.
توال در نتیجه‌گیری کتاب چنین می‌نویسد: تشیع و به‌هرحال آنچه اکنون در ایران مطرح است بر آن است که سخنگوی محرومان جهان سوم و امید و آرمان محکومان زمین باشد. از این رهگذر، این مذهب جهان غرب و ارزش‌های آن را به‌عنوان اهرم‌های مکر و فریب توده‌های محروم محکوم می‌کند. تشیع، سرمایه‌داری را طرد می‌کند همان‌گونه که کمونیسم را مطرود می‌دارد. این موضع سخت تشیع تنها به موقعیت ژئوپلیتیک آن در خاورمیانه مربوط نمی‌شود، بلکه ریشه در محتوای پیام مکتبی مهدوی آن دارد. ما اشتباه می‌کنیم اگر این اراده انقلابی و آرمان تبدیل شدن به نیروی پرچم‌دار محرومان جهان را تنها یک پدیده سطحی تعبیر کنیم. این مذهب قادر است که در درازمدت یک نیروی انفجاری را در ذات خود حمل کند. پس همان‌طور که گفتیم، قدرت این مذهب قبل از همه از پیام بنیادینش نشأت می‌گیرد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8114/2/136 ر.ک: همان، ص136]</ref>.


همان‌گونه که در پیش‌ازاین آمد مترجم این اثر را «تلاشی موفق در نمایاندن جایگاه ژئوپلیتیک شیعه» دانسته اما کاستی‌های آن را نیز برمی‌شمارد: تأکید بر اختلافات درونی جهان تشیع، بزرگ‌نمایی تقابل شیعی- سنی و بی‌توجهی به کوشش‌های وحدت‌گرایانه اندیشمندان و رهبران مسلمان و نیز مقایسه و تشبیه بعضی از مفاهیم شیعی –مانند انتظار- به مفاهیمی از سایر مکاتب و ادیان و برابرانگاری تشیع و فرهنگ ایرانی و ارائه بعضی آمارهای نادرست از جمعیت‌های شیعی یا مناطق سکونت شیعیان و خطا یا مبالغه در ترکیب گروه‌های شیعی و نیز شیوه ضبط بعضی از نام‌ها برخی از این کاستی‌ها هستند<ref>ر.ک: مقدمه مترجم، صفحه ده</ref>.
همان‌گونه که در پیش‌ازاین آمد مترجم این اثر را «تلاشی موفق در نمایاندن جایگاه ژئوپلیتیک شیعه» دانسته اما کاستی‌های آن را نیز برمی‌شمارد: تأکید بر اختلافات درونی جهان تشیع، بزرگ‌نمایی تقابل شیعی- سنی و بی‌توجهی به کوشش‌های وحدت‌گرایانه اندیشمندان و رهبران مسلمان و نیز مقایسه و تشبیه بعضی از مفاهیم شیعی –مانند انتظار- به مفاهیمی از سایر مکاتب و ادیان و برابرانگاری تشیع و فرهنگ ایرانی و ارائه بعضی آمارهای نادرست از جمعیت‌های شیعی یا مناطق سکونت شیعیان و خطا یا مبالغه در ترکیب گروه‌های شیعی و نیز شیوه ضبط بعضی از نام‌ها برخی از این کاستی‌ها هستند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/8114/1/10 ر.ک: مقدمه مترجم، صفحه ده]</ref>.


کلام آخر این‌که این کتاب پیش از حمله آمریکا به عراق که یکی از کانون‌های اصلی تشیع اثناعشری به شمار می‌آید، گردآمده است. نویسنده در این کتاب سعی کرده با استفاده از پیشینه تاریخی تشیع و نحوه پراکندگی جمعیتی شیعیان و مراکز قدرت آن‌ها، منظری ژئوپلیتیک از این مذهب ارائه دهد. گرچه نمی‌توان توفیق او را در ارائه تصویری ژئوپلیتیک از جهان شیعه نادیده انگاشت، اما اثر او از بسیاری زوایا قابل نقد و ارزیابی دوباره است؛ به‌ویژه که امروز نقش‌آفرینان جدیدی در جهان تشیع سر بر آورده‌اند؛ مقاومت شیعیان جنوب لبنان در مقابل اسرائیل و دستیابی شیعیان به مراکز تصمیم‌گیری سیاسی در عراق، از تحولاتی است که در آینده شیعیان مؤثر خواهد بود<ref>ر.ک: عالمی، سید علی‌رضا، ص167-166</ref>.
کلام آخر این‌که این کتاب پیش از حمله آمریکا به عراق که یکی از کانون‌های اصلی تشیع اثناعشری به شمار می‌آید، گردآمده است. نویسنده در این کتاب سعی کرده با استفاده از پیشینه تاریخی تشیع و نحوه پراکندگی جمعیتی شیعیان و مراکز قدرت آن‌ها، منظری ژئوپلیتیک از این مذهب ارائه دهد. گرچه نمی‌توان توفیق او را در ارائه تصویری ژئوپلیتیک از جهان شیعه نادیده انگاشت، اما اثر او از بسیاری زوایا قابل نقد و ارزیابی دوباره است؛ به‌ویژه که امروز نقش‌آفرینان جدیدی در جهان تشیع سر بر آورده‌اند؛ مقاومت شیعیان جنوب لبنان در مقابل اسرائیل و دستیابی شیعیان به مراکز تصمیم‌گیری سیاسی در عراق، از تحولاتی است که در آینده شیعیان مؤثر خواهد بود<ref>ر.ک: عالمی، سید علی‌رضا، ص167-166</ref>.
خط ۷۶: خط ۷۶:


[[رده:جدید 25 تیرالی 24 مرداد]]
[[رده:جدید 25 تیرالی 24 مرداد]]
[[رده:25 دی الی 24 بهمن(97)]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش