۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'میرداماد، محمدباقر بن محمد' به 'میرداماد، سید محمدباقر بن محمد') |
||
| (۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =7 | | تعداد جلد =7 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =36533 | ||
| کتابخوان همراه نور =36533 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| خط ۳۰: | خط ۳۱: | ||
'''رياض العلماء و حياض الفضلاء'''، اثر [[افندی، عبدالله بن عیسیبیگ|ميرزا عبدالله افندى]] (متوفاى بين سالهاى 1120-1130ق)، كتابى است در موضوع شرح حال علما، از عصر غيبت تا زمان مؤلف كه به زبان عربى و در قرن دوازدهم هجرى نوشته شده و به اهتمام [[مرعشی، محمود|سيد محمود مرعشى]] و با تحقيق [[حسینی اشکوری، احمد|سيد احمد حسينى]] به چاپ رسيده است. | '''رياض العلماء و حياض الفضلاء'''، اثر [[افندی، عبدالله بن عیسیبیگ|ميرزا عبدالله افندى]] (متوفاى بين سالهاى 1120-1130ق)، كتابى است در موضوع شرح حال علما، از عصر غيبت تا زمان مؤلف كه به زبان عربى و در قرن دوازدهم هجرى نوشته شده و به اهتمام [[مرعشی، محمود|سيد محمود مرعشى]] و با تحقيق [[حسینی اشکوری، احمد|سيد احمد حسينى]] به چاپ رسيده است. | ||
همين نكته براى نشان دادن ارزش كتاب كافى است كه مىبينيم اين اثر، مأخذى موثّق از براى مرحوم خوانسارى در تأليف «[[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]]» بوده و نيز صاحب «[[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]]» بهكرات از آن نقل كرده و علامه [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ طهرانى]] در «[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]» بسيار به آن توجه داشته و علامه نورى در «خاتمة [[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك الوسائل]]» (جلد سوم) مطالب زيادى از آن گرفته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23706/1/14 ر.ک: افندى اصفهانى، ميرزا عبدالله، ص14]</ref> | همين نكته براى نشان دادن ارزش كتاب كافى است كه مىبينيم اين اثر، مأخذى موثّق از براى [[خوانساری، سید محمدباقر بن زینالعابدین|مرحوم خوانسارى]] در تأليف «[[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]]» بوده و نيز صاحب «[[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]]» بهكرات از آن نقل كرده و علامه [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ طهرانى]] در «[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]» بسيار به آن توجه داشته و [[نوری، حسین بن محمدتقی|علامه نورى]] در «خاتمة [[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك الوسائل]]» (جلد سوم) مطالب زيادى از آن گرفته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23706/1/14 ر.ک: افندى اصفهانى، ميرزا عبدالله، ص14]</ref> | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
كتاب با دو مقدمه از محقق و [[مرعشی، محمود|سيد محمود مرعشى]] آغاز و اسامى افراد، به ترتيب حروف الفبا، در دو قسم، در هفت جلد، تنظيم شده است. | كتاب با دو مقدمه از محقق و [[مرعشی، محمود|سيد محمود مرعشى]] آغاز و اسامى افراد، به ترتيب حروف الفبا، در دو قسم، در هفت جلد، تنظيم شده است. | ||
منبع نویسنده در نگارش اين اثر، تنها كتابهاى معروف رجال و تراجم نبوده بلكه از كتابهاى ديگر نيز موارد مربوط به تراجم را استخراج كرده است؛ مثلاًدر يك مورد از «[[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]]» طبرسى استفاده كرده است. از مآخذ ديگر او، اجازات علماست و نيز خطوط پشت كتابها كه محض يادگارى يا بهعنوان مالكيت يا واگذارى يا وقف و تعليقه و ياداداشت و... نوشته بودهاند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2311/39 ذكاوتى قراگزلو، علىرضا، 1363، ص39]</ref> | منبع نویسنده در نگارش اين اثر، تنها كتابهاى معروف رجال و تراجم نبوده بلكه از كتابهاى ديگر نيز موارد مربوط به تراجم را استخراج كرده است؛ مثلاًدر يك مورد از «[[مجمع البيان في تفسير القرآن|مجمع البيان]]» [[طبرسی، فضل بن حسن|طبرسى]] استفاده كرده است. از مآخذ ديگر او، اجازات علماست و نيز خطوط پشت كتابها كه محض يادگارى يا بهعنوان مالكيت يا واگذارى يا وقف و تعليقه و ياداداشت و... نوشته بودهاند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2311/39 ذكاوتى قراگزلو، علىرضا، 1363، ص39]</ref> | ||
البته مهمترين منبع نویسنده، همانا مشهودات و مسموعات او از معاصرانش مىباشد كه به كتاب او اهميت خاصى بخشيده و از جهات مختلف، آن را قابل استناد ساخته است. حتى آنجا هم كه از گذشتگان نقل كرده، ملاحظات انتقادىاش جالب توجه است، بهويژه كه عين مطلب را نقل مىكند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2311/40 ر.ک: همان، ص40]</ref> | البته مهمترين منبع نویسنده، همانا مشهودات و مسموعات او از معاصرانش مىباشد كه به كتاب او اهميت خاصى بخشيده و از جهات مختلف، آن را قابل استناد ساخته است. حتى آنجا هم كه از گذشتگان نقل كرده، ملاحظات انتقادىاش جالب توجه است، بهويژه كه عين مطلب را نقل مىكند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2311/40 ر.ک: همان، ص40]</ref> | ||
| خط ۴۴: | خط ۴۵: | ||
در نگاهى كلى، مطالب كتاب به دو قسم تقسيم مىشود: قسم نخست، مشتمل است بر تراجم علماى شيعه اماميه و قسم دوم، شامل تراجم علماى ساير مذاهب اسلامى است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25926/1/7 مقدمه محقق، ج1، ص7]</ref> | در نگاهى كلى، مطالب كتاب به دو قسم تقسيم مىشود: قسم نخست، مشتمل است بر تراجم علماى شيعه اماميه و قسم دوم، شامل تراجم علماى ساير مذاهب اسلامى است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/25926/1/7 مقدمه محقق، ج1، ص7]</ref> | ||
در ميان سرگذشتنامههاى دانشمندان و بزرگان علوم و معارف اسلامى، كمتر محقّقى است كه با اثر حاضر آشنا نباشد؛ زيرا نهتنها شيوه تدوين كتاب - كه مرتب به حروف معجم است - آن را مطلوب گردانيده است، بلكه اطلاعات ارزنده و مفيدى كه منحصر به اين كتاب است و در ديگر نگاشتههاى رجالى عصر وى ديده نمىشود، بر ارزش آن افزوده است؛ مثلاًاز جمله فوائدى كه از مراجعه به اين كتاب به دست مىآيد، آشنايى با نسخهها و مخطوطات موجود از مؤلفات عربى و فارسى است كه در عصر افندى در كتابخانههاى عمومى و خصوصى نگهدارى مىشده و مؤلف آنها را رؤيت نموده و از مشخصات كتابشناسى و نسخهشناسى آنها در كتابش ياد كرده است؛ ازاينرو | در ميان سرگذشتنامههاى دانشمندان و بزرگان علوم و معارف اسلامى، كمتر محقّقى است كه با اثر حاضر آشنا نباشد؛ زيرا نهتنها شيوه تدوين كتاب - كه مرتب به حروف معجم است - آن را مطلوب گردانيده است، بلكه اطلاعات ارزنده و مفيدى كه منحصر به اين كتاب است و در ديگر نگاشتههاى رجالى عصر وى ديده نمىشود، بر ارزش آن افزوده است؛ مثلاًاز جمله فوائدى كه از مراجعه به اين كتاب به دست مىآيد، آشنايى با نسخهها و مخطوطات موجود از مؤلفات عربى و فارسى است كه در عصر افندى در كتابخانههاى عمومى و خصوصى نگهدارى مىشده و مؤلف آنها را رؤيت نموده و از مشخصات كتابشناسى و نسخهشناسى آنها در كتابش ياد كرده است؛ ازاينرو «رياض العلماء» را مىتوان بهعنوان مأخذ و مصدرى ارزشمند و متقن در خصوص مباحث مربوط به كتابشناسى و نسخهشناسى تلقّى كرد؛ زيرا در واقع نگاشته مورد بحث مىتواند از جهتى فهرستى از نسخههاى خطى كتابخانههاى عمومى و خصوصى عصر مؤلف باشد. مجموع اين نسخهها كه افندى معرفى كرده است بيش از هزار و اندى است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23706/1/13 افندى اصفهانى، ميرزا عبدالله، ص13]</ref> | ||
در همين زمينه گفتنى است كه افندى از نسخههاى مقابلهشده و تصحيحشده نيز با دقت تمام ياد كرده كه اين نكته هم در تاريخ كتابشناسى و نسخهشناسى مخطوطات عربى و فارسى حائز اهميت تواند بود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23706/1/14 همان، ص14]</ref> | در همين زمينه گفتنى است كه افندى از نسخههاى مقابلهشده و تصحيحشده نيز با دقت تمام ياد كرده كه اين نكته هم در تاريخ كتابشناسى و نسخهشناسى مخطوطات عربى و فارسى حائز اهميت تواند بود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/23706/1/14 همان، ص14]</ref> | ||
| خط ۶۰: | خط ۶۱: | ||
بهمنظور توضيح مطلب فوق، شايسته است به برخى از آراى او درباره گروههاى دانشمندان اشاره شود. نویسنده بر طبق زمانهاش كه به علوم دينى وزن خاص داده مىشد، باآنكه خود مردى ذوفنون و جامعالاطراف بود، با «اهل معقول» ميانه خوشى نداشت... درباره حكيمان شايعات و بدبينىهايى وجود داشت كه نویسنده نقل كرده است؛ مثلاًدرباره سيد ميرزا ابراهيم بن ميرزا حسين همدانى مشهور به قاضىزاده صاحب «شرح الهيات شفا» مىنويسد: «آشنا به مسائل شرعى و اقوال فقها نبود و از خون احتراز نمىكرد، بلكه مسجد را بدان مىآلود و نمىدانست كه نجس است»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2311/41 ر.ک: همان، ص41]</ref> | بهمنظور توضيح مطلب فوق، شايسته است به برخى از آراى او درباره گروههاى دانشمندان اشاره شود. نویسنده بر طبق زمانهاش كه به علوم دينى وزن خاص داده مىشد، باآنكه خود مردى ذوفنون و جامعالاطراف بود، با «اهل معقول» ميانه خوشى نداشت... درباره حكيمان شايعات و بدبينىهايى وجود داشت كه نویسنده نقل كرده است؛ مثلاًدرباره سيد ميرزا ابراهيم بن ميرزا حسين همدانى مشهور به قاضىزاده صاحب «شرح الهيات شفا» مىنويسد: «آشنا به مسائل شرعى و اقوال فقها نبود و از خون احتراز نمىكرد، بلكه مسجد را بدان مىآلود و نمىدانست كه نجس است»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2311/41 ر.ک: همان، ص41]</ref> | ||
نظر نویسنده نسبت به [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]هم مساعد نبود، اما [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] را به واسطه جهت فقاهتى كه داشته، با تجليل نام برده است. وى در مورد صوفيه هم حساس بوده و عالمى را كه اندكى عارفمشرب تشخيص مىداد، با عبارتى نظير: «له ميلا إلى طريقة الصوفية» نشاندار كرده است و..<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2311/41 ر.ک: همان، ص41-42]</ref> | نظر نویسنده نسبت به [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]هم مساعد نبود، اما [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] را به واسطه جهت فقاهتى كه داشته، با تجليل نام برده است. وى در مورد صوفيه هم حساس بوده و عالمى را كه اندكى عارفمشرب تشخيص مىداد، با عبارتى نظير: «له ميلا إلى طريقة الصوفية» نشاندار كرده است و..<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2311/41 ر.ک: همان، ص41-42]</ref> | ||
از جمله نكات ديگرى كه از اين كتاب برمىآيد، فراوانى اهل شعر و ادب ميان فقيهان و عالمان دينى است. نكته ديگر، فراوانى علماى مهاجر به هند است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2311/42 ر.ک: همان، ص42]</ref> | از جمله نكات ديگرى كه از اين كتاب برمىآيد، فراوانى اهل شعر و ادب ميان فقيهان و عالمان دينى است. نكته ديگر، فراوانى علماى مهاجر به هند است.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2311/42 ر.ک: همان، ص42]</ref> | ||
فوايد و نكات تاريخى اين كتاب، بهقدرى اهميت دارد كه خود گفتارى مستقل را مىطلبد. شوخىهاى علمايى نيز در اينجا و آنجاى كتاب به چشم مىخورد مانند: «آقا حسين بن آقا جمال خوانسارى را از كثرت مشايخ، «تلميذ البشر» مىگفتند در مقابل [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] كه «استاد البشر» لقب داشت» و «ميزرا عيسى بن محمد صالحبيگ آنقدر مشتغل به علم و خواندن و نوشتن بود و نزدیک ان و خويشان، بلكه خدمتگزاران و اهل محله خود را موفق به آموختن كرده بود كه ظريفان مىگفتند قاطر ميزرا عيسى هم از فضلاست»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2311/43 ر.ک: همان، ص43]</ref> | فوايد و نكات تاريخى اين كتاب، بهقدرى اهميت دارد كه خود گفتارى مستقل را مىطلبد. شوخىهاى علمايى نيز در اينجا و آنجاى كتاب به چشم مىخورد مانند: «آقا حسين بن آقا جمال خوانسارى را از كثرت مشايخ، «تلميذ البشر» مىگفتند در مقابل [[میرداماد، سید محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] كه «استاد البشر» لقب داشت» و «ميزرا عيسى بن محمد صالحبيگ آنقدر مشتغل به علم و خواندن و نوشتن بود و نزدیک ان و خويشان، بلكه خدمتگزاران و اهل محله خود را موفق به آموختن كرده بود كه ظريفان مىگفتند قاطر ميزرا عيسى هم از فضلاست»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2311/43 ر.ک: همان، ص43]</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
| خط ۷۴: | خط ۷۵: | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
<references /> | <references/> | ||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
| خط ۸۲: | خط ۸۳: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[رياض العلماء و حياض الفضلاء (ترجمه ساعدی)]] | [[رياض العلماء و حياض الفضلاء (ترجمه ساعدی)]] | ||
[[رياض العلماء و حياض الفضلاء (مطبعة الخيام)]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:اسلام، عرفان، غیره]] | |||
[[رده: | [[رده:سرگذشتنامهها]] | ||
[[رده:سرگذشتنامههای فردی]] | |||
[[رده:علما و ائمه]] | |||
ویرایش