۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سيوطي، عبدالرحمن بن ابيبکر' به 'سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر') |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''كتاب في صفة صاحب الذوق السليم و مسلوب الذوق اللئيم'''، اثر جلالالدین عبدالرحمن سیوطی (849-911ق)، کتابی است که نویسنده در آن ویژگیهای دارنده ذوق سلیم (انسانهای بااستعداد) و مسلوب الذوق (انسانهای بیاستعداد) را برشمرده است. انتشارات «دار ابن حزم» تحقیق و انتشار این اثر را برعهده گرفته است. | '''كتاب في صفة صاحب الذوق السليم و مسلوب الذوق اللئيم'''، اثر [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|جلالالدین عبدالرحمن سیوطی]] (849-911ق)، کتابی است که نویسنده در آن ویژگیهای دارنده ذوق سلیم (انسانهای بااستعداد) و مسلوب الذوق (انسانهای بیاستعداد) را برشمرده است. انتشارات «دار ابن حزم» تحقیق و انتشار این اثر را برعهده گرفته است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
مقدمه محقق به روش تحقیق و معرفی نویسنده (سیوطی) اختصاص یافته است. در ابتدای این مقدمه به محتویات کتاب اشاره شده است. | مقدمه محقق به روش تحقیق و معرفی نویسنده ([[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]]) اختصاص یافته است. در ابتدای این مقدمه به محتویات کتاب اشاره شده است. | ||
محقق میگوید: سیوطی در این کتاب بهصورت عامیانه وارد شده؛ بهگونهای که قواعد نحوی را در آن مراعات ننموده و تنها به دنبال مراعات سجع بوده است. ایشان فراوان از واژگان ترکی و فارسی که در عصر نویسنده شایع بوده استفاده نموده و گاه از جملات عامیانه و عبارات سبک نیز بهره برده است. به نظر محقق، این اثر میتواند منبعی مناسب جهت تحقیق در زبان عامیانه و مراحل نشو آن و جهت تحقیق در تاریخ و زبانشناختی عصر دولت ممالیک باشد<ref>ر.ک: مقدمه، ص5-6</ref>. | محقق میگوید: [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]] در این کتاب بهصورت عامیانه وارد شده؛ بهگونهای که قواعد نحوی را در آن مراعات ننموده و تنها به دنبال مراعات سجع بوده است. ایشان فراوان از واژگان ترکی و فارسی که در عصر نویسنده شایع بوده استفاده نموده و گاه از جملات عامیانه و عبارات سبک نیز بهره برده است. به نظر محقق، این اثر میتواند منبعی مناسب جهت تحقیق در زبان عامیانه و مراحل نشو آن و جهت تحقیق در تاریخ و زبانشناختی عصر دولت ممالیک باشد<ref>ر.ک: مقدمه، ص5-6</ref>. | ||
نویسنده کتاب را با حمد و ثنای الهی و صلوات بر نبی شروع میکند، سپس درباره محتویات کتاب میگوید: آنچه در این کتاب خواهید دید، صفات خردمندان و اضداد آنهاست؛ کسانی که از صواب روگردان هستند. سپس میافزاید: نتیجه ذوق سلیم (استعداد سالم)، هوش زیاد است و هوش زیاد نتیجهاش عقل فراوان و عقل فراوان سرّی است که خداوند آن را به دوستانش عطا میکند و نزد خداوند انبیا از دوستداشتنیترین مخلوقات هستند و بهترین انبیا، حضرت محمد(ص) است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص26</ref>. | نویسنده کتاب را با حمد و ثنای الهی و صلوات بر نبی شروع میکند، سپس درباره محتویات کتاب میگوید: آنچه در این کتاب خواهید دید، صفات خردمندان و اضداد آنهاست؛ کسانی که از صواب روگردان هستند. سپس میافزاید: نتیجه ذوق سلیم (استعداد سالم)، هوش زیاد است و هوش زیاد نتیجهاش عقل فراوان و عقل فراوان سرّی است که خداوند آن را به دوستانش عطا میکند و نزد خداوند انبیا از دوستداشتنیترین مخلوقات هستند و بهترین انبیا، حضرت محمد(ص) است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص26</ref>. | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
در بخشی از کتاب چنین میخوانیم: | در بخشی از کتاب چنین میخوانیم: | ||
انسان صاحب ذوق سلیم (انسان دارای استعداد بیعیب و سالم)، دارای طبیعت و مزاج بیغل و غش و پاک و خلقوخوی متعادل است (افراط و تفریط نمیکند). تواضع را پیشه کار خود میکند. بدون هیچ چشمداشتی و منتی میبخشد. در اوج قدرت و توانگری درمیگذرد. نسبت به سرزنش شدن توسط دیگران خود را به غفلت میزند. فقیر را سرزنش نمیکند. در مقابل امیر تعظیم نمیکند. نیازمند را از خود نمیراند. بخشنده خوشروست. کمعیب و شوخطبع است. همه ویژگیهای وی ملیح است. کسانی که با او همسفره میشوند در آسایشاند. با دیگران همراه است. دوستان خویش را بهحقیقت دوستدار است. اهل غیبت و دروغ نیست. اعتماد به نفس دارد. با علم و مالش دیگران را اکرام و تعظیم میکند. به شخص مضطربحال و نیازمند با چشم باطن خویش نگاه میکند. با درایت با دیگران همدردی میکند. مردی بلندهمت است...<ref>ر.ک: همان، ص27</ref>. | انسان صاحب ذوق سلیم (انسان دارای استعداد بیعیب و سالم)، دارای طبیعت و مزاج بیغل و غش و پاک و خلقوخوی متعادل است (افراط و تفریط نمیکند). تواضع را پیشه کار خود میکند. بدون هیچ چشمداشتی و منتی میبخشد. در اوج قدرت و توانگری درمیگذرد. نسبت به سرزنش شدن توسط دیگران خود را به غفلت میزند. فقیر را سرزنش نمیکند. در مقابل امیر تعظیم نمیکند. نیازمند را از خود نمیراند. بخشنده خوشروست. کمعیب و شوخطبع است. همه ویژگیهای وی ملیح است. کسانی که با او همسفره میشوند در آسایشاند. با دیگران همراه است. دوستان خویش را بهحقیقت دوستدار است. اهل غیبت و دروغ نیست. اعتماد به نفس دارد. با علم و مالش دیگران را اکرام و تعظیم میکند. به شخص مضطربحال و نیازمند با چشم باطن خویش نگاه میکند. با درایت با دیگران همدردی میکند. مردی بلندهمت است...<ref>ر.ک: همان، ص27</ref>. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۸: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش