۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'پاك' به 'پاک') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
آنان يك مسئله فقهى را آنچنان مطرح مىكنند كه گويا علاقهمندان مراقد انبيا و اوليا، از صفوف موحدان بيرون رفته و به خيل مشركان پيوستهاند. | آنان يك مسئله فقهى را آنچنان مطرح مىكنند كه گويا علاقهمندان مراقد انبيا و اوليا، از صفوف موحدان بيرون رفته و به خيل مشركان پيوستهاند. | ||
ما كراراً منطق آنان را در تمام موارد بررسى كرده و پاسخ آن را دادهايم، ولى براى اينكه حجّت بر نویسنده و مترجم تمام شود و روشن گردد كه منطق وهابيت، سست و بىپايه است و علاقهمندان خاندان رسالت، از منطق قوى و نيرومندى برخوردارند، بار ديگر هر دو كتاب را مورد بررسى قرار مىدهيم و در چند فصل به پرسشها و شبهات آنان پاسخ مىدهيم<ref>پيشگفتار، ص9 و 10</ref> | ما كراراً منطق آنان را در تمام موارد بررسى كرده و پاسخ آن را دادهايم، ولى براى اينكه حجّت بر نویسنده و مترجم تمام شود و روشن گردد كه منطق وهابيت، سست و بىپايه است و علاقهمندان خاندان رسالت، از منطق قوى و نيرومندى برخوردارند، بار ديگر هر دو كتاب را مورد بررسى قرار مىدهيم و در چند فصل به پرسشها و شبهات آنان پاسخ مىدهيم<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5406/1/9 پيشگفتار، ص9 و 10]</ref> | ||
كتاب در يك پيشگفتار و پنج بخش تنظيم شده است. | كتاب در يك پيشگفتار و پنج بخش تنظيم شده است. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
#آثار سازنده زيارت از ديدگاه قرآن و سنّت: مؤلف، در قسمتى از اين بخش به روايت نبوى منقول از ابوهريره: «لا تشد الرحال إلاّ إلى ثلاثة مساجد: مسجدي هذا و مسجد الحرام و مسجد الأقصى»؛ «جز بهسوى سه مسجد، سفر انجام نمىگيرد: اين مسجد من، مسجدالحرام و مسجدالاقصى» اشاره مىكند و چنين پاسخ مىدهد: | #آثار سازنده زيارت از ديدگاه قرآن و سنّت: مؤلف، در قسمتى از اين بخش به روايت نبوى منقول از ابوهريره: «لا تشد الرحال إلاّ إلى ثلاثة مساجد: مسجدي هذا و مسجد الحرام و مسجد الأقصى»؛ «جز بهسوى سه مسجد، سفر انجام نمىگيرد: اين مسجد من، مسجدالحرام و مسجدالاقصى» اشاره مىكند و چنين پاسخ مىدهد: | ||
#:موضوع در حديث پيامبر(ص)، «شدّ رحال» (سفر) به مساجد است نه سفر به غير آنها؛ مثلاً زيارت قبور، زيارت والدين، سفر براى تجارت و يا تحصيل علم. | #:موضوع در حديث پيامبر(ص)، «شدّ رحال» (سفر) به مساجد است نه سفر به غير آنها؛ مثلاً زيارت قبور، زيارت والدين، سفر براى تجارت و يا تحصيل علم. | ||
#:علت اينكه فقط براى اين سه مسجد «شدّ رحال» مىشود اين است كه غير اين سه مسجد، در همه جا ثواب يكسانى دارد؛ مثلاً آن كس كه در تهران است شايسته نيست براى درك ثواب مسجد جامع به شهر ديگر برود؛ زيرا ثواب مسجد جامع تهران و سمنان يكسان است و اين ارتباطى به زيارت قبور ندارد<ref>متن كتاب، ص23 و 24</ref> | #:علت اينكه فقط براى اين سه مسجد «شدّ رحال» مىشود اين است كه غير اين سه مسجد، در همه جا ثواب يكسانى دارد؛ مثلاً آن كس كه در تهران است شايسته نيست براى درك ثواب مسجد جامع به شهر ديگر برود؛ زيرا ثواب مسجد جامع تهران و سمنان يكسان است و اين ارتباطى به زيارت قبور ندارد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5406/1/23 متن كتاب، ص23 و 24]</ref> | ||
#حفاظت از قبور اولياى الهى: از جمله شبهاتى كه نویسنده در اين بخش پاسخ مىدهد اين است كه وهابيون ساختمانسازى بر قبور را نوعى عبادت صاحب قبر و پرستش او مىپندارند. اين گروه پيش از آنكه «شرك در پرستش» را بهنحو جامع و مانع تعريف كنند، هر نوع حركتى را كه بهعنوان تقدير و تكريم بزرگان بشمار آيد «پرستش» مىدانند؛ درحالىكه عبادت اين است كه انسان در مقابل موجودى خضوع و كرنش كند كه به عقيده او يا خداى آفريدگار جهان و انسان باشد و يا مخلوقى كه سرنوشت انسان بهنوعى به دست اوست؛ بنابراين، در صدق عبادت، دو قيد لازم است: يكى مربوط به عمل او و ديگرى مربوط به عقيده و انديشه او<ref>همان، ص31</ref> | #حفاظت از قبور اولياى الهى: از جمله شبهاتى كه نویسنده در اين بخش پاسخ مىدهد اين است كه وهابيون ساختمانسازى بر قبور را نوعى عبادت صاحب قبر و پرستش او مىپندارند. اين گروه پيش از آنكه «شرك در پرستش» را بهنحو جامع و مانع تعريف كنند، هر نوع حركتى را كه بهعنوان تقدير و تكريم بزرگان بشمار آيد «پرستش» مىدانند؛ درحالىكه عبادت اين است كه انسان در مقابل موجودى خضوع و كرنش كند كه به عقيده او يا خداى آفريدگار جهان و انسان باشد و يا مخلوقى كه سرنوشت انسان بهنوعى به دست اوست؛ بنابراين، در صدق عبادت، دو قيد لازم است: يكى مربوط به عمل او و ديگرى مربوط به عقيده و انديشه او<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5406/1/31 همان، ص31]</ref> | ||
#مسجدسازى در كنار مشاهد مشرفه: مؤلف با اشاره به ساختن مسجد در كنار مدفن اصحاب كهف مىگويد: نهتنها قبر رسول خدا(ص) در دل مسجد قرار گرفته، بلكه تاريخ بر وجود مسجدهاى فراوانى در كنار مرقد انسانهاى ارجمند گواهى مىدهد؛ جايگاه قبر فاطمه بنت اسد، مسجد شده است و نيز كنار قبر حمزه، مسجدى است كه بر روى قبرهاى مصعب بن عمير و عبداللّه بن جحش ساخته شده است<ref>ر.ک: ص73 و 74</ref> | #مسجدسازى در كنار مشاهد مشرفه: مؤلف با اشاره به ساختن مسجد در كنار مدفن اصحاب كهف مىگويد: نهتنها قبر رسول خدا(ص) در دل مسجد قرار گرفته، بلكه تاريخ بر وجود مسجدهاى فراوانى در كنار مرقد انسانهاى ارجمند گواهى مىدهد؛ جايگاه قبر فاطمه بنت اسد، مسجد شده است و نيز كنار قبر حمزه، مسجدى است كه بر روى قبرهاى مصعب بن عمير و عبداللّه بن جحش ساخته شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5406/1/73 ر.ک: ص73 و 74]</ref> | ||
#سوگوارى در فراق عزيزان: مؤلف سوگوارى در فراق عزيزان را امرى فطرى مىداند و مىگويد: هنگامى كه عثمان بن مظعون از دنيا رفت، پيامبر(ص) بر جنازه او بوسه زد و گريست، بهگونهاى كه اشك آن حضرت بر گونههايش جارى شد. | #سوگوارى در فراق عزيزان: مؤلف سوگوارى در فراق عزيزان را امرى فطرى مىداند و مىگويد: هنگامى كه عثمان بن مظعون از دنيا رفت، پيامبر(ص) بر جنازه او بوسه زد و گريست، بهگونهاى كه اشك آن حضرت بر گونههايش جارى شد. | ||
#:دخت پاک رسول خدا، فاطمه زهرا(س) در كنار تربت پاک پدر ايستاد و مشتى از خاک قبر برداشت و آن را بوييد و با چشمان گريان دو بيت شعر را با اين مضمون سرود: | #:دخت پاک رسول خدا، فاطمه زهرا(س) در كنار تربت پاک پدر ايستاد و مشتى از خاک قبر برداشت و آن را بوييد و با چشمان گريان دو بيت شعر را با اين مضمون سرود: | ||
#: «آن كس كه تربت پاک رسول خدا را ببويد، بر او چه باك اگر هيچ بوى خوشى را تا پايان عمر نبويد؟ بر من مصايبى روى آورد كه اگر بر روزها فرود مىآمد، به شب تيره تبديل مىشدند». | #: «آن كس كه تربت پاک رسول خدا را ببويد، بر او چه باك اگر هيچ بوى خوشى را تا پايان عمر نبويد؟ بر من مصايبى روى آورد كه اگر بر روزها فرود مىآمد، به شب تيره تبديل مىشدند». | ||
#: گريه در فراق عزيزان، اختصاص به پيامبر(ص) و ذوىالقربى نداشته و گروه عظيمى از صحابه و تابعان در فراق دوستان خود گريستند كه نقل آنها به درازا مىكشد؛ حتى هنگامى كه عبدالرحمن بن عوف بر گريه پيامبر در مرگ ابراهيم اعتراض كرد، حضرت فرمود: گريه من ناشى از عطوفت و رحمت است و كسى كه رحم نكند بر او رحم نمىشود<ref>همان، ص80 و 81</ref> | #: گريه در فراق عزيزان، اختصاص به پيامبر(ص) و ذوىالقربى نداشته و گروه عظيمى از صحابه و تابعان در فراق دوستان خود گريستند كه نقل آنها به درازا مىكشد؛ حتى هنگامى كه عبدالرحمن بن عوف بر گريه پيامبر در مرگ ابراهيم اعتراض كرد، حضرت فرمود: گريه من ناشى از عطوفت و رحمت است و كسى كه رحم نكند بر او رحم نمىشود<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5406/1/80 همان، ص80 و 81]</ref> | ||
#گناهانى در كنار مزار: مؤلف با اشاره به اين مطلب كه: «نویسنده فقه المزار تحت عنوان «گناهانى كه در كنار قبرها انجام مىشود»، سياهنمايى كرده و يك رشته از كارهايى را كه شیعیان بر سر مزارها انجام مىدهند، يادآور شده و با تمسك به پارهاى از روايات بر حرمت آنها استدلال نموده؛ كارهايى همچون بر سر و روى خود زدن و نوحهسرايى كردن»، روايات مزبور را مطرح مىكند و به تحليل آنها مىپردازد<ref>ر.ک: همان ص86-92</ref> | #گناهانى در كنار مزار: مؤلف با اشاره به اين مطلب كه: «نویسنده فقه المزار تحت عنوان «گناهانى كه در كنار قبرها انجام مىشود»، سياهنمايى كرده و يك رشته از كارهايى را كه شیعیان بر سر مزارها انجام مىدهند، يادآور شده و با تمسك به پارهاى از روايات بر حرمت آنها استدلال نموده؛ كارهايى همچون بر سر و روى خود زدن و نوحهسرايى كردن»، روايات مزبور را مطرح مىكند و به تحليل آنها مىپردازد<ref>[https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/5406/1/86 ر.ک: همان ص86-92]</ref> | ||
نویسنده در پايان در ذيل عنوان «موضوعات جانبى»، به بررسى و دفع شبهه از موضوعاتى همچون: توسل، نذر براى اوليا، شفاعت، قسم خوردن به غير خدا، طواف بر قبر و اختلاط زن و مرد پرداخته است. | نویسنده در پايان در ذيل عنوان «موضوعات جانبى»، به بررسى و دفع شبهه از موضوعاتى همچون: توسل، نذر براى اوليا، شفاعت، قسم خوردن به غير خدا، طواف بر قبر و اختلاط زن و مرد پرداخته است. | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
[[رده:فقه و اصول]] | [[رده:فقه و اصول]] | ||
[[رده:اصول فقه (مباحث خاص)]] | [[رده:اصول فقه (مباحث خاص)]] | ||
[[رده:25 آذر الی 24 دی(97)]] |
ویرایش