پرش به محتوا

الزبدة الفقهية في شرح الروضة البهية: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(لینک درون متنی)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲: خط ۳۲:


==ساختار==
==ساختار==
جلد اول كتاب مشتمل بر مقدمه‌اى از سوى مؤلف و خطبه‌هاى [[شهيد اول]] و [[شهيد ثانى]] مى‌باشد كه البته با توضيحات مؤلف همراه مى‌باشند، پس از موارد مذكور كتاب طهارت نيز در همين جلد قرار گرفته است.
جلد اول كتاب مشتمل بر مقدمه‌اى از سوى مؤلف<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34315/1/5 مقدمه کتاب، ص5]</ref>  و خطبه‌هاى [[شهيد اول]]<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34315/1/10 همان، ص10]</ref> و [[شهيد ثانى]] <ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34315/1/8 همان، ص8]</ref>مى‌باشد كه البته با توضيحات مؤلف همراه مى‌باشند، پس از موارد مذكور كتاب طهارت نيز در همين جلد قرار گرفته است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34315/1/25 متن کتاب،ج1، ص25]</ref>


جلد دوم نيز شامل كتاب صلاة است كه به خاطر تفصيل مباحثش به تنهایى يك جلد از كتاب را به خود اختصاص داده است.
جلد دوم نيز شامل كتاب صلاة است كه به خاطر تفصيل مباحثش به تنهایى يك جلد از كتاب را به خود اختصاص داده است.
خط ۵۳: خط ۵۳:
ما به خاطر مراعات اختصار و كثرت مطالب و مباحث عنوان شده در كتاب در مورد بعضى ابواب به توضيحى مختصر و در مورد بعضى ديگر به تعريف، اكتفا مى‌نماييم.
ما به خاطر مراعات اختصار و كثرت مطالب و مباحث عنوان شده در كتاب در مورد بعضى ابواب به توضيحى مختصر و در مورد بعضى ديگر به تعريف، اكتفا مى‌نماييم.


كتاب طهارت: اولين مطلبى كه در اين كتاب مورد بحث شهيدين و به تبع آنها، مؤلف واقع گرديده ماده طهارت است كه گفته طهارت مصدر طهر به ضم عين و فتح آن مى‌باشد. ايشان ابتدا مقدمات طهارت را مورد بحث قرار داده سپس در فصل اول راجع به وضو و در فصل دوم از غسل و در سومين فصل از تيمم سخن گفته‌اند. سبک كار مؤلف در اين جا به اين صورت است كه در قسمت پايين صفحه‌اى كه عبارت روضه را آورده با مشخص نمودن موارد لازم به توضيح، به شرح و تفصيل پرداخته است؛ مثلاًجايى كه مرحوم شهيد از آب مطلق سخن گفته، مؤلف در پايين مى‌نويسد: منظور آب بدون هر قيدى است، پس عرق، اشك چشم و امثالها از تحت اين عنوان خارج بوده امّا آب دريا، آب چشمه و آب نهر به خاطر عمومیّت ادله داخل در تحت عنوان آب مطلق مى‌باشند.
كتاب طهارت:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34315/1/25 همان، ص25]</ref>
اولين مطلبى كه در اين كتاب مورد بحث شهيدين و به تبع آنها، مؤلف واقع گرديده ماده طهارت است كه گفته طهارت مصدر طهر به ضم عين و فتح آن مى‌باشد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34315/1/25 همان]</ref>  ايشان ابتدا مقدمات طهارت را مورد بحث قرار داده سپس در فصل اول راجع به وضو<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34315/1/115 همان، ص115]</ref> و در فصل دوم از غسل<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34315/1/168 همان، ص168]</ref>  و در سومين فصل از تيمم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34315/1/316 همان، ص316]</ref>  سخن گفته‌اند. سبک كار مؤلف در اين جا به اين صورت است كه در قسمت پايين صفحه‌اى كه عبارت روضه را آورده با مشخص نمودن موارد لازم به توضيح، به شرح و تفصيل پرداخته است؛ مثلاًجايى كه مرحوم شهيد از آب مطلق سخن گفته، مؤلف در پايين مى‌نويسد: منظور آب بدون هر قيدى است، پس عرق، اشك چشم و امثالها از تحت اين عنوان خارج بوده امّا آب دريا، آب چشمه و آب نهر به خاطر عمومیّت ادله داخل در تحت عنوان آب مطلق مى‌باشند.


در مورد وضو تعريف، واجبات و مستحبات وضو به همراه حكم شك در مورد آن و چند مسئله پيرامون تخلّى ذكر گرديده است. در مورد غسل نيز موجبات غسل، غسل جنابت، غسل حيض، غسل استحاضه، غسل نفاس و غسل مس ميّت مورد بررسى قرار گرفته و در پایان به مناسبت احكام اموات نيز بيان گرديده است؛ اين احكام خمسه عبارتند از: احتضار، غسل، كفن كردن، نماز بر ميّت خواندن و دفن كردن ميّت. درباره تيمم نيز شرط تيمم، واجبات و مكروهات تيمم و تيمم در آخر وقت بحث شده و اين مسئله كه اگر براى فقدان آب مشخص تيمم كرده و حالا آب پيدا نموده پس تيممش باطل مى‌شود، مورد بررسى واقع گرديده است.
در مورد وضو تعريف، واجبات و مستحبات وضو به همراه حكم شك در مورد آن و چند مسئله پيرامون تخلّى ذكر گرديده است. در مورد غسل نيز موجبات غسل، غسل جنابت، غسل حيض، غسل استحاضه، غسل نفاس و غسل مس ميّت مورد بررسى قرار گرفته و در پایان به مناسبت احكام اموات نيز بيان گرديده است؛ اين احكام خمسه عبارتند از: احتضار، غسل، كفن كردن، نماز بر ميّت خواندن و دفن كردن ميّت. درباره تيمم نيز شرط تيمم، واجبات و مكروهات تيمم و تيمم در آخر وقت بحث شده و اين مسئله كه اگر براى فقدان آب مشخص تيمم كرده و حالا آب پيدا نموده پس تيممش باطل مى‌شود، مورد بررسى واقع گرديده است.


كتاب صلاة:
كتاب صلاة:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/35480/1/7 همان، ج2، ص7]</ref>
 
كتاب صلاة در لمعه و روضه داراى يازده فصل مى‌باشد كه عبارتند از: اعداد نمازها؛ يعنى تعداد نمازهاى واجب و مستحب، كيفيت صلاة كه چگونگى خواندن نماز توضيح داده شده است، شروط نماز كه عبارتند از: وقت، قبله، ستر عورت، مكان، طهارت بدن از حدث و خبث، ترك كلام و اسلام، مستحبات نماز كه هر كدام از مستحبات تكبيره الاحرام، ركوع، سجود، تشهّد، قيام و قنوت و تعقيبات ذكر گرديده‌اند، تروك نماز كه مسائلى چون حرمت شكستن نماز و امثال آن مطرح گرديده‌اند، بقيه نمازها مانند نماز جمعه، نماز عيدين، نماز استسقا، نماز نذرى، نماز نافله در ماه رمضان، نماز زيارت، نماز استخاره و نماز شكر كه مؤلف روايات و ادله هر كدام را به تفصيل ذكر نموده است، نماز قضا، نماز خوف، نماز مسافر و نماز جماعت ديگر نمازهایى هستند كه در كتاب به شرح و تفصيل آنها پرداخته شده است.
كتاب صلاة در لمعه و روضه داراى يازده فصل مى‌باشد كه عبارتند از: اعداد نمازها؛ يعنى تعداد نمازهاى واجب و مستحب، كيفيت صلاة كه چگونگى خواندن نماز توضيح داده شده است، شروط نماز كه عبارتند از: وقت، قبله، ستر عورت، مكان، طهارت بدن از حدث و خبث، ترك كلام و اسلام، مستحبات نماز كه هر كدام از مستحبات تكبيره الاحرام، ركوع، سجود، تشهّد، قيام و قنوت و تعقيبات ذكر گرديده‌اند، تروك نماز كه مسائلى چون حرمت شكستن نماز و امثال آن مطرح گرديده‌اند، بقيه نمازها مانند نماز جمعه، نماز عيدين، نماز استسقا، نماز نذرى، نماز نافله در ماه رمضان، نماز زيارت، نماز استخاره و نماز شكر كه مؤلف روايات و ادله هر كدام را به تفصيل ذكر نموده است، نماز قضا، نماز خوف، نماز مسافر و نماز جماعت ديگر نمازهایى هستند كه در كتاب به شرح و تفصيل آنها پرداخته شده است.


كتاب زكات:
كتاب زكات:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34316/1/7 همان،ج3، ص7]</ref>


بعد از كتاب نماز كتاب زكات آمده كه طبق روال كتب فقهى بوده و در چهار فصل مورد بررسى قرار گرفته است كه عبارتند از: زكات مال، استحباب زكات تجارت، مستحقين زكات و زكات فطره.
بعد از كتاب نماز كتاب زكات آمده كه طبق روال كتب فقهى بوده و در چهار فصل مورد بررسى قرار گرفته است كه عبارتند از: زكات مال، استحباب زكات تجارت، مستحقين زكات و زكات فطره.


كتاب خمس:
كتاب خمس:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34316/1/87 همان،ج3، ص87]</ref>


كتاب خمس بعد از زكات آمده و ابتدائا هفت جايى كه خمس واجب مى‌گردد ذكر شده‌اند؛ غنيمت، معدن، غواصى، سود تجارت، مال حلال مخلوط به حرام، گنج و زمينى كه كافر ذمى از مسلمان خريدارى كرده، اين موارد هفت‌گانه مى‌باشند. مرحوم شهيد به وجوب خمس در هبه، صدقه و ميراث نيز اشاره‌اى كرده. مؤلف شرحى مفصل در اين باره بيان كرده است. ايشان در ادامه نصاب غنيمت را نيز بيان كرده، در ادامه مى‌فرمايد: خمس سود تجارت بعد از خارج كردن مئونه مى‌باشد. تقسيم خمس، سهم امام و انفال نيز بقيه مباحث كتاب خمس مى‌باشند.
كتاب خمس بعد از زكات آمده و ابتدائا هفت جايى كه خمس واجب مى‌گردد ذكر شده‌اند؛ غنيمت، معدن، غواصى، سود تجارت، مال حلال مخلوط به حرام، گنج و زمينى كه كافر ذمى از مسلمان خريدارى كرده، اين موارد هفت‌گانه مى‌باشند. مرحوم شهيد به وجوب خمس در هبه، صدقه و ميراث نيز اشاره‌اى كرده. مؤلف شرحى مفصل در اين باره بيان كرده است. ايشان در ادامه نصاب غنيمت را نيز بيان كرده، در ادامه مى‌فرمايد: خمس سود تجارت بعد از خارج كردن مئونه مى‌باشد. تقسيم خمس، سهم امام و انفال نيز بقيه مباحث كتاب خمس مى‌باشند.


كتاب صوم:
كتاب صوم:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34316/1/125 همان،ج3، ص125]</ref>


روزه خود يكى از مباحث مهم فقهى است كه ابعاد گسترده احكام آن بخش اعظمى از كتب فقهى را به خود اختصاص داده است در اين‌جا نيز معنى صوم، قضاى صوم با كفاره، قضا بدون كفاره، تكرر كفاره، شروط روزه، تمرين صبى، مريض، نيت روزه، اثبات هلال، زمان كف نفس از خوردن و آشاميدن و ديگر مبطلات روزه و افرادى كه قضاى روزه بر ايشان واجب است، در اين بخش مطرح گرديده‌اند.
روزه خود يكى از مباحث مهم فقهى است كه ابعاد گسترده احكام آن بخش اعظمى از كتب فقهى را به خود اختصاص داده است در اين‌جا نيز معنى صوم، قضاى صوم با كفاره، قضا بدون كفاره، تكرر كفاره، شروط روزه، تمرين صبى، مريض، نيت روزه، اثبات هلال، زمان كف نفس از خوردن و آشاميدن و ديگر مبطلات روزه و افرادى كه قضاى روزه بر ايشان واجب است، در اين بخش مطرح گرديده‌اند.
خط ۷۵: خط ۷۵:
شهيد مى‌فرمايد: هر تارك روزه‌اى چه عمدى ترك كند چه سهوى بايد آن را قضا كند؛ علتش سفر باشد يا مرض يا هر چيز ديگر. مؤلف هم عموم ادله وجوب قضا را دليل اين حكم دانسته و به صحيحه حلبى از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] در اين زمينه اشاره مى‌كند.
شهيد مى‌فرمايد: هر تارك روزه‌اى چه عمدى ترك كند چه سهوى بايد آن را قضا كند؛ علتش سفر باشد يا مرض يا هر چيز ديگر. مؤلف هم عموم ادله وجوب قضا را دليل اين حكم دانسته و به صحيحه حلبى از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] در اين زمينه اشاره مى‌كند.


كتاب اعتكاف:
كتاب اعتكاف:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34316/1/213 همان،ج3، ص213]</ref>


در لمعه و شرح آن نيز اعتكاف مانند بسيارى از كتب فقهى ديگر به كتاب صوم ملحق گرديده است. شرط بودن روزه در اعتكاف و زمان فضيلت آن و وجوب آن با نذر و مانند آن، از مطالبى هستند كه در اين باب ذكر گرديده‌اند.
در لمعه و شرح آن نيز اعتكاف مانند بسيارى از كتب فقهى ديگر به كتاب صوم ملحق گرديده است. شرط بودن روزه در اعتكاف و زمان فضيلت آن و وجوب آن با نذر و مانند آن، از مطالبى هستند كه در اين باب ذكر گرديده‌اند.


كتاب حج:
كتاب حج:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34316/1/231 همان،ج3، ص231]</ref>


كتاب حج داراى هفت فصل مى‌باشد كه به صورتى منظم غالب مطالب مورد نياز در اين باب ذكر گرديده است. ترتيب فصول اين كتاب به اين صورت مى‌باشد: 1- شرايط و اسباب حج. 2- انواع حج. 3- مواقيت. 4- افعال عمره. 5- افعال حج. 6- كفارات احرام. 7- احصار و... شهيد در ضمن خاتمه‌اى عمره را نيز مانند حج بر مستطيع واجب دانسته است كه مؤلف نيز آن را براى يك بار در عمر بدون خلاف واجب شمرده است. آيه 196 بقره نيز گواه بر اين مطلب مى‌باشد كه فرموده: '''«و أتمّوا الحجّ و العمرة»'''.
كتاب حج داراى هفت فصل مى‌باشد كه به صورتى منظم غالب مطالب مورد نياز در اين باب ذكر گرديده است. ترتيب فصول اين كتاب به اين صورت مى‌باشد: 1- شرايط و اسباب حج. 2- انواع حج. 3- مواقيت. 4- افعال عمره. 5- افعال حج. 6- كفارات احرام. 7- احصار و... شهيد در ضمن خاتمه‌اى عمره را نيز مانند حج بر مستطيع واجب دانسته است كه مؤلف نيز آن را براى يك بار در عمر بدون خلاف واجب شمرده است. آيه 196 بقره نيز گواه بر اين مطلب مى‌باشد كه فرموده: '''«و أتمّوا الحجّ و العمرة»'''.


كتاب جهاد:
كتاب جهاد:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34316/1/615 همان،ج3، ص615]</ref>


جهاد، انواع آن و نيز وجوب و استحباب آن و شرايط آن مباحثى هستند كه در اين كتاب به تفصيل بررسى گرديده‌اند، البته اين بحث چند مسئله پيرامونى هم دارد كه در فصل ديگرى بيان شده‌اند.
جهاد، انواع آن و نيز وجوب و استحباب آن و شرايط آن مباحثى هستند كه در اين كتاب به تفصيل بررسى گرديده‌اند، البته اين بحث چند مسئله پيرامونى هم دارد كه در فصل ديگرى بيان شده‌اند.


كتاب كفارات: كفارات نوعى مجازات براى كسانى هست كه از حدود الهى و واجبات تجاوز نموده‌اند؛ اين كفارات به سه صورت مرتب، مخيّر و جمع تقسيم مى‌شوند كه در مورد روزه خوارى و عدم مراعات احكام حج و امثالها واجب مى‌گردند.
كتاب كفارات: <ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34317/1/7 همان، ج4، ص7]</ref>
 
كفارات نوعى مجازات براى كسانى هست كه از حدود الهى و واجبات تجاوز نموده‌اند؛ اين كفارات به سه صورت مرتب، مخيّر و جمع تقسيم مى‌شوند كه در مورد روزه خوارى و عدم مراعات احكام حج و امثالها واجب مى‌گردند.


كتاب نذر و توابع آن:
كتاب نذر و توابع آن:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34317/1/39 همان، ج4، ص7]</ref>


نذر و توابع آن؛ يعنى عهد و قسم مواردى هستند كه داراى صيغه خاصى بوده و با تحقق منذور و معهود بر انسان واجب مى‌گردند كه عمل نكردن بدانها موجب كفاره خواهد بود.
نذر و توابع آن؛ يعنى عهد و قسم مواردى هستند كه داراى صيغه خاصى بوده و با تحقق منذور و معهود بر انسان واجب مى‌گردند كه عمل نكردن بدانها موجب كفاره خواهد بود.


كتاب القضاء:
كتاب القضاء:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34317/1/67 همان، ج4، ص67]</ref>
 
قضا از كتب مهم فقهى مى‌باشد كه مسائلى چون كيفيت حكم، شاهد و قسم و امثال اينها در آن باب به تفصيل بررسى مى‌گردند.
 
كتاب الشهادات:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34317/1/151 همان، ج4، ص151]</ref> 


قضا از كتب مهم فقهى مى‌باشد كه مسائلى چون كيفيت حكم، شاهد و قسم و امثال اينها در آن باب به تفصيل بررسى مى‌گردند. كتاب الشهادات: در اسلام براى اثبات حق مهم‌ترين راهى كه وجود دارد شهادت شاهد است، براى همين هم خود شاهد و شرايط آن و هم چگونگى اداى شهادت و توابع آن، از مسائل مهم فقهى هستند كه شهيدين و مؤلف نيز به تفصيل در اين‌جا سخن گفته‌اند.
در اسلام براى اثبات حق مهم‌ترين راهى كه وجود دارد شهادت شاهد است، براى همين هم خود شاهد و شرايط آن و هم چگونگى اداى شهادت و توابع آن، از مسائل مهم فقهى هستند كه شهيدين و مؤلف نيز به تفصيل در اين‌جا سخن گفته‌اند.


وقف:
وقف:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34317/1/209 همان، ج4، ص209]</ref>


تعريفى كه مرحوم [[شهيد اول]] از وقف ارائه مى‌نمايد بسيار مختصر و مفيد است ايشان مى‌فرمايد: «الوقف هو تحبيس الاصل و اطلاق المنفعه»؛ يعنى اينكه انسان اصل مال را حبس و مقيد كند اما منفعت آن را آزاد كرده، در اختيار موقوف عليهم قرار دهد. [[شهيد ثانى]] و مؤلف توضيحاتى در اين زمينه بيان كرده‌اند.
تعريفى كه مرحوم [[شهيد اول]] از وقف ارائه مى‌نمايد بسيار مختصر و مفيد است ايشان مى‌فرمايد: «الوقف هو تحبيس الاصل و اطلاق المنفعه»؛ يعنى اينكه انسان اصل مال را حبس و مقيد كند اما منفعت آن را آزاد كرده، در اختيار موقوف عليهم قرار دهد. [[شهيد ثانى]] و مؤلف توضيحاتى در اين زمينه بيان كرده‌اند.


كتاب العطيّه:
كتاب العطيّه:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34317/1/249 همان، ج4، ص249]</ref>
 
كتاب عطيه شامل مباحث صدقه، هبه، سكنى و توابع آن و تحبيس مى‌گردد كه در مفهوم تحبيس گفته‌اند همان وقف يا نوع خاصى از آن مى‌باشد.
 
كتاب المتاجر:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34317/1/273 همان، ج4، ص273]</ref> 
شهيدين در ده فصل راجع به تجارت و توابع آن سخن گفته‌اند كه اين روال از زمان [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ اعظم انصارى]] عوش شده و [[كتاب المكاسب|مكاسب]] و مطالب پيرامون آن از اهميت بالاترى برخوردار گرديدند.


كتاب عطيه شامل مباحث صدقه، هبه، سكنى و توابع آن و تحبيس مى‌گردد كه در مفهوم تحبيس گفته‌اند همان وقف يا نوع خاصى از آن مى‌باشد. كتاب المتاحر: شهيدين در ده فصل راجع به تجارت و توابع آن سخن گفته‌اند كه اين روال از زمان [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ اعظم انصارى]] عوش شده و [[كتاب المكاسب|مكاسب]] و مطالب پيرامون آن از اهميت بالاترى برخوردار گرديدند.
كتاب‌الدين:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34318/1/5 همان، ج5، ص5]</ref>


كتاب‌الدين:


دين همان قرض است كه دادنش نوعى رفع مشكل از برادر دينى بوده و ثواب عظيمى دارد.
دين همان قرض است كه دادنش نوعى رفع مشكل از برادر دينى بوده و ثواب عظيمى دارد.


كتاب الرهن:
كتاب الرهن:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34318/1/49 همان، ج5، ص49]</ref>


[[شهيد اول]] در تعريف رهن گفته و هو وثيقه للدين؛ يعنى گذاشتن وثيقه براى قرض گرفتن است كه با توضيحات شارحين همراه است.
[[شهيد اول]] در تعريف رهن گفته و هو وثيقه للدين؛ يعنى گذاشتن وثيقه براى قرض گرفتن است كه با توضيحات شارحين همراه است.


كتاب الحجر:
كتاب الحجر:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34318/1/113 همان، ج5، ص113]</ref>


عوامل نه‌گانه‌اى باعث محجوريّت شخص از تصرف در اموالش مى‌شود كه به همراه چند مسئله پيرامون آن مورد بررسى قرار گرفته‌اند.
عوامل نه‌گانه‌اى باعث محجوريّت شخص از تصرف در اموالش مى‌شود كه به همراه چند مسئله پيرامون آن مورد بررسى قرار گرفته‌اند.


كتاب الضمان:
كتاب الضمان:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34318/1/133 همان، ج5، ص133]</ref>
 
[[شهيد اول]] مى‌گويد: هو التعهد بالمال من البرىء و [[شهيد ثانى]] نيز آن را قسيم حواله و كفالت گرفته است.
 
كتاب الحواله:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34318/1/157 همان، ج5، ص157]</ref> تعهد با مال است كه از سوى شخص ديگرى انسان عهده‌دار مى‌شود. كتاب الكفاله:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34318/1/177 همان، ج5، ص177]</ref> كفالت بر عكس حواله بوده؛ يعنى تعهد با نفس است.
 
كتاب الصلح:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34318/1/197 همان، ج5، ص197]</ref>
 
[[شهيد اول]] صلح را عقد جايزى مى‌داند كه البته با اقرار يا انكار بر شخص جايز مى‌باشد و الاّ عقدى است لازم.
 
كتاب الشركه:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34318/1/229 همان، ج5، ص229]</ref> شریک شدن افراد با هم‌ديگر دلايلى دارد كه بعد از تعريف و تبيين جوانب آن مورد بررسى قرار گرفته‌اند.
 
کتاب المضاربه:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34318/1/249 همان، ج5، ص249]</ref> در اختيار ديگرى گذاشتن مال است به شرط آنكه سهمى از سود را براى خود بردارد.
 
کتاب الوديعه:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34318/1/273 همان، ج5، ص273]</ref> ودیعه نايب گرفتن در حفظ است.
کتاب العاريه:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34318/1/307 همان، ج5، ص307]</ref> عاریه به امانت گرفتن چيزى جهت استفاده صحيح از آن است.
 
مزارعه:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34318/1/335 همان، ج5، ص335]</ref>
 
در اختيار ديگرى گذاشتن زمين براى كشت و زرع كه در سودش سهيم باشد.
 
مساقات:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34318/1/361 همان، ج5، ص361]</ref> آبيارى زمين براى بهره‌مندى از سود حاصل از آن.


[[شهيد اول]] مى‌گويد: هو التعهد بالمال من البرىء و [[شهيد ثانى]] نيز آن را قسيم حواله و كفالت گرفته است. كتاب الحواله: تعهد با مال است كه از سوى شخص ديگرى انسان عهده‌دار مى‌شود. كتاب الكفاله: كفالت بر عكس حواله بوده؛ يعنى تعهد با نفس است.
اجاره:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34318/1/383 همان، ج5، ص383]</ref> به دست آوردن منفعت چيزى در مقابل پرداخت عوض.  


كتاب الصلح:
وكالت:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34318/1/451 همان، ج5، ص451]</ref> به معنى نايب گرفتن براى تصرف مى‌باشد. شفعه: استحقاق يك شریک را نسبت به حصه فروخته شده در شركتش، شفعه مى‌گويند.


[[شهيد اول]] صلح را عقد جايزى مى‌داند كه البته با اقرار يا انكار بر شخص جايز مى‌باشد و الاّ عقدى است لازم. كتاب الشركه: شریک شدن افراد با هم‌ديگر دلايلى دارد كه بعد از تعريف و تبيين جوانب آن مورد بررسى قرار گرفته‌اند. مضاربه: در اختيار ديگرى گذاشتن مال است به شرط آنكه سهمى از سود را براى خود بردارد. وديعه: نايب گرفتن در حفظ است. عاريه: به امانت گرفتن چيزى جهت استفاده صحيح از آن است.
سبق و رمايه:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34318/1/535 همان، ج5، ص535]</ref> عقدى شرعى است كه براى تمرين‌هاى نظامى به درد مى‌خورد.  


مزارعه:
جعاله:<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34318/1/567 همان، ج5، ص567]</ref> مالى است كه در مقابل عملى خاص پرداخت مى‌شود. كتاب‌هاى بعدى كه در صدر مقاله آمد نيز يكى پس از ديگرى آمده است.


در اختيار ديگرى گذاشتن زمين براى كشت و زرع كه در سودش سهيم باشد. مساقات: آبيارى زمين براى بهره‌مندى از سود حاصل از آن. اجاره: به دست آوردن منفعت چيزى در مقابل پرداخت عوض. وكالت: به معنى نايب گرفتن براى تصرف مى‌باشد. شفعه: استحقاق يك شریک را نسبت به حصه فروخته شده در شركتش، شفعه مى‌گويند. سبق و رمايه: عقدى شرعى است كه براى تمرين‌هاى نظامى به درد مى‌خورد.
==پانویس ==
<references />


جعاله: مالى است كه در مقابل عملى خاص پرداخت مى‌شود. كتاب‌هاى بعدى كه در صدر مقاله آمد نيز يكى پس از ديگرى آمده است.


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==
خط ۱۳۹: خط ۱۷۰:
[[رده: فقه مذاهب]]
[[رده: فقه مذاهب]]
[[رده: فقه شیعه]]
[[رده: فقه شیعه]]
[[رده:25 آبان الی 24 آذر(97)]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش